سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه پیش از آن که از او بخواهند ببخشد، بزرگوارو محبوب است . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

راهکارهای بهداشت روانی در مدارس


یکی از مکان‌هایی که فعالیت بهداشت روان در آنجا می‌تواند مفید باشد، مدارس است. مدارس با در بر گرفتن بخش عظیمی از جمعیت آینده ساز جامعه، به عنوان یک مرکز فرهنگی، اجتماعی مهم در جامعه مطرح می‌باشد. در عصر ما هدف از مدرسه رفتن صرفا انباشتن مطالب در ذهن نیست، بلکه پروش همه جانبه شخصیت دانش‌آموز می‌باشد. در این میان معلم مهمترین و موثرترین فرد در هر موسسه تربیتی است. معلم مرجع واقعیت برای کودک و نوجوان است، بنابراین به دلیل اهمیت معلم، بویژه در نظر دانش‌آموزان، از او انتظار می‌رود که با شناخت دقیق دانش‌آموز و کشف مشکلات آنها، موقعیت‌های آموزشی را به گونه‌ای ترتیب دهد که احساس رضایتمندی را در دانش‌آموزان به وجود بیاورد. از آنجایی که کشور ما یکی از جوان‌ترین جوامع دنیاست و در آن بیش از ?? میلیون نوجوان و جوان زندگی می‌کنند و بخش عظیمی از این جمعیت کثیر در مدارس راهنمایی و دبیرستان تحصیل می‌کنند، لذا می‌توان گفت که بهترین موقعیتی که می‌شود بانوجوانان ارتباط منسجم و منظمی برقرار کرد، از طریق دستگاه تعلیم و تربیت است (محمدرضا شرفی، ????.)
تامین بهداشت و سلامت روحی و اخلاقی نوجوانان و جوانان که قریب یک سوم جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دهند، یکی از وظایف اساسی دست‌اندرکاران مسائل تربیتی و بهداشتی است و با توجه به نتایجی که عدم ارضای نیازهای نوجوانان به بار می‌آورد و با عنایت به این امر که پیشگیری همیشه ارزان‌تر و آسان‌تر از درمان است. دست‌اندرکاران امور فرهنگی کشورمان خصوصا معلمان به دلیل ارتباطات گسترده با اقشار نوجوان و جوان جامعه، می‌توانند از یک سو موجبات پیشگیری از مشکلات و اختلالات و نابسامانی‌های روانی نوجوانان را فراهم آورند و از سوی دیگر، مراتب رشد و شکوفایی استعدادهای آنان را هر چه بیشتر مهیا سازند.
این سوال مطرح است که حمایت دبیران از دانش‌آموزان تا چه حد است و تا چه حدی به نیازهای روانی- اجتماعی دانش‌آموزان توجه دارند و جایگاه دبیران در تامین بهداشت روانی نوجوانان کجاست؟ حل مشکلات تربیتی از عهده یک نفر و حتی یک سازمان به تنهایی انتظار نمی‌رود. به جهت آنکه یک فرد خاص آن مشکل را به وجود نیاورده است. پس هماهنگی نهادهای تربیتی امری الزامی است (محمدرضا شرفی، ????.)
والدین در ارضای نیازهای روانی- اجتماعی نوجوانان نقش کلیدی دارند، خانواده در دو زمینه مشخص باید فعالیت نماید، اول ارضای نیازهای بدنی و مادی نوجوانان و دوم ارضای نیازهای روانی نوجوانان، چگونگی پاسخگویی خانواده به این گونه نیازها، بنیان شخصیتی فرد را بنا می‌کند (همان منبع.)
خانواده به لحاظ پایگاه عاطفی که دارد، باید نوجوان را در پناه خود بگیرد و تجربیات و آمادگی‌های لازم را برای او تامین نماید. اگر والدین با فنون تربیت کودک آشنا گردند و نیازهای کودکانشان را بشناسند، اولا انتظاراتشان از کودکان در حد معقول خواهد بود، ثانیا نقش خود را به عنوان پدر یا مادر، بهتر درک و ابقا خواهند نمود، ثالثا در ایجاد رابطه با فرزندان موفق‌تر خواهند بود (عبدالله شفیع آبادی، ????.)
اغلب والدین از منفی‌گرایی فرزندان خود، رنج می‌برند و آن را یک حادثه بزرگ و صرفا مرتبط با خود تلقی می‌کنند، حال آنکه به اقتضای سن بلوغ، بیشتر این امور طبیعی، مرحله‌ای، گذرا و موقت است. لذا با شناخت ابعاد روحی نوجوان، از ایجاد فضایی با ابرهای سنگین و تیره بر روابط نوجوان و دیگران، جلوگیری نموده واقع بینی، جایگزین بد بینی شده و حسن تفاهم به جای سوء تفاهم بر این روابط حاکم می‌شود (محمدرضا شرفی، ????.)
نقش والدین در ارضای نیازهای روانی- اجتماعی نوجوانان، نقشی بارز و مهم است ولی لازم است که ذکر شود در حقیقت نوجوانان مدت زیادی از وقت خود را در مدرسه صرف می‌‌کنند و به تحصیل مشغول می‌باشند لذا، دومین پایگاه اصلی برای ارضای نیازهای روانی- اجتماعی نوجوانان، مدرسه است. مدرسه علاوه بر نقش آموزشی، نقش تربیتی و پرورشی نیز دارد و به عنوان یک نهاد پرورشی می‌تواند کاستی‌های بهداشت روان نوجوانان را جبران کرده و آنها را در مسیر جاده سلامتی از نظر روان و ثبات شخصیتی سوق بدهد. امروزه بیشتر روانشناسان تربیتی معتقدند که کارکنان مدرسه در سلامت روان دانش‌آموزان دارای نقش حساسی هستند. این مطلب مبتنی بر این فرض است که جوامع هرگز به اندازه و تعداد کافی دارای متخصصان سلامت روان نخواهند شد تا برای کمک به جمعیت روز افزونی که نیاز به خدمات دارند، تکافو کند، بنابراین باید تاکید وتوجه را روی کوشش‌هایی در جهت پیشگیری از عدم سلامت روان قرار داد. (شکوه نوابی‌نژاد، ????.)
مدرسه به منزله پلی است که نوجوان را با جامعه مربوط می‌کند. مدرسه می‌تواند از نوجوان، فردی موثر، فعال و مفید به حال جامعه تربیت کند. در این صورت ما مرهون مدرسه و نظام تعلیم و تربیت موفقی خواهیم بود که توانسته باشد در امر پرورش نیروی انسانی، به موقع و صحیح اقدام نماید. مدارس ترمیم کننده شخصیت نوجوانان خود باخته و احیا کننده جان‌های آنها هستند، لکن با درایت و تدابیری که مسئولان مدارس وجهه همت خود ساخته‌اند، می‌توان شخصیت آنان را پرورش داد. (محمدرضا شرفی، ????.)
رضایت خاطر دانش‌آموز وقتی تامین می‌شود که بداند او در مدرسه و کلاس خود می‌تواند رغبت‌ها و نیازهایش را کشف و ارضا‌ کند و آنها را به طرز مطلوب، رشد و گسترش دهد. مدرسه همواره باید در نظر داشته باشد که نوجوان، نیازهای اجتماعی و تفریحی مشروعی دارد که باید ارضا شوند، وگرنه به ضررش تمام می‌شود و اگر مدرسه از کمک به ارضای این نیازها کوتاهی و غفلت کند، تمام وظایفش را انجام نداده است و مقصر به شمار می‌رود. (علی‌اکبر شعاری‌نژاد، ????.)
محیط مدرسه به لحاظ ویژگی‌ها و هدف‌های خود از حساسیت خاصی برخوردار است، چرا که به لحاظ مدت زمانی که کودک و نوجوان، اوقات مفید خود را در آن به سر می‌برند، اهمیت داشته و در این مورد، اولین محیط بعد از خانه محسوب می‌شود. (علی میرزا بیگی، ????.)
شایان ذکر است که فقط در ارتباطات کلامی نمی‌توان به نوجوان شخصیت داد و آن را در حد شعار خلاصه نمود، بلکه در مسئولیت سپاری، شرکت دادن نوجوانان در فعالیت‌های فوق برنامه مدرسه، فعال نمودن آنان در زمینه‌های ورزشی، برگزاری جلسات بحث و گفتگو و نظرخواهی از آنان در اموری که مربوط به خود نوجوانان است، گام‌هایی هستند که به طور واقع‌بینانه، به گسترش شخصیت آنان و جذب نیروهای خلاقشان در اداره جامعه منجر می‌گردد. قطعا اگر نوجوانان در برخی از تصمیم‌گیری‌های مدرسه، شرکت داشته و نظر خود را بیان نمایند، در مسئولیت‌های ناشی از آن و نیز توسعه وجدان اجتماعی آنان، بسیار نقش خواهد داشت. (علی‌اکبر شعاری‌نژاد، ????.)
مدرسه نقش سازنده و انکار ناپذیر در تکوین شخصیت و رشد تن و روان کودک و نوجوان دارد و به جرات می‌توان گفت که پیشرفته‌ترین ملت‌ها، دارای بهترین و عالی‌ترین مدارس می‌باشند. (محمدپارسا، ????)
آموزش و پرورش صحیح، مستلزم شناخت و توجه مناسب به نیازها و انگیزه‌های فراگیر بوده و رشد و شکوفایی استعدادها و تربیت عاطفی، عقلانی، اخلاقی و الهی، ارتباط عمیقی با نحوه شناخت و پاسخگویی به نیازهای روانی دارد.
پاسخ به نیازهای روانی، علاوه بر تامین بهداشت روانی، وسیله‌ای مناسب جهت پیشبرد اهداف آموزشی و تربیتی و رشد شخصیت فراگیر می‌باشد. چرا که توجه به انگیزه‌های اساسی فراگیران و تنظیم برنامه درسی و آموزشی هماهنگ با آن، موجب موفقیت بیشتر در امر آموزش خواهد شد. از این‌رو ضمن توجه به موارد فوق‌الذکر، جهت ارضای نیازهای روانی لازم است معلم از برخوردهایی توام با تفاهم و احترام و محبت سود جوید. انتظار او از پیشرفت دانش‌آموزان، هماهنگ با ویژگی‌های سنی و فردی آنان باشد و در این زمینه، فعالیت‌های مورد علاقه فراگیران، به تدریج از هدف‌های ساده به پیچیده‌تر هدایت شود. چنان که امکان موفقیت دانش‌آموزان در انجام فعالیت‌های مورد نظر و ابراز خود به شیوه‌های طبیعی ممکن باشد، به تقویت اساس ارزشمندی (عزت نفس) و اعتماد به نفس آنان منجر می‌‌گردد. (علی میرزابیگی، ????.)









رگرفته از مقاله ی سرکار خانم شهربانو میرمشتاقی- کارشناس ارشد
روانشناسی تربیتی منطقه ?



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:47 صبح     |     () نظر

نقش خانواده در تامین بهداشت روان دانش‌آموزان



رشد و سلامت دانش‌آموزان تحت تاثیر شرایط دوران کودکی و نفوذ تربیتی والدین است. خانواده اولین کانونی است که کودک در آن پرورش می‌یابد. در واقع پایه و بنیان رفتار و عادات کودک در خانه گذاشته می‌شود.



محیط خانوادگی مناسب و سالم یکی از عوامل ایجادکننده شخصیت مطلوب و متعادل است. والدین باید کودک خود را دوست داشته باشند و به او احترام بگذارند. احساس احترام و مورد قبول واقع شدن کودک از سوی والدین در تشدید حسن اعتماد به نفس کودک بسیار موثر است.


اگر بیش از یک کودک در خانواده وجود دارد، اولیا به هیچ وجه نباید میان کودکان خود تبعیض قائل شده و آنها را با هم مقایسه کنند بلکه لازم است هر کدام از فرزندان را برای استعدادها و خصوصیاتی که دارند مورد احترام و تشویق قرار دهند.


خانه باید مکانی باشد که کودک در آن احساس امنیت کرده و بتواند علایق، استعداد و عواطف خود را بدون واهمه و ترس ابراز نموده و از افراد دیگر خانواده در حل مشکلات خود کمک بگیرد.


در خانواده‌ای که صمیمت و محبت وجود دارد کودک قادر است تغییرات مطلوب در شخصیت خود ایجاد کند. در جریان رشد، کودک می‌آموزد که والدین از او انتظاراتی دارند و به تدریج که رشد می‌کند این انتظارات را درونی می‌کند و انتظارات والدین تبدیل به توقعاتی می‌شود که کودک از خود انتظار دارد و اگر نتواند به آنها دست یابد، آزرده می‌شود و چه بسا تعادل روانی او به هم می‌خورد.


اگر انتظار والدین از کودک در حد پایین باشد، این انتظار مشکلاتی در رفتار کودک ایجاد می‌کند و حرکات او را به سمت پایین سوق می‌دهد. همچنین اگر انتظار خارج از حد توان کودک باشد و او نتواند به آنها دست یابد، در این صورت عزت نفس و اعتماد به نفس کودک کاهش می‌یابد.


برخورد با کودک در خانواده‌های گوناگون، متفاوت است. برخی از والدین خرده‌گیر، سرزنش‌گر و سلطه‌جو هستند و اعتنایی به نیازها و خواسته‌های فرزندان خود ندارند. گروهی دیگر به عکس همواره بر طبق خواسته‌های کودکان خود عمل می‌کنند که روش هر دو خانواده نادرست است.


والدین نباید انتظار داشته باشند که باوجود رفتار نادرست خودشان، کودکان‌شان رفتار مطلوبی بروز دهند.آنچه مورد توجه و قبول کودک است صراحت، صداقت، کنترل معتدل و قاطعیت والدین است.
والدین بی‌ثبات و بی‌تفاوت و غیرمسوول بیش از هر کس دیگری بهداشت روانی کودک خود را به خطر می‌اندازند و الگوی رفتاری مناسبی برای کودک خود نیستند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:45 صبح     |     () نظر

شب‌ادراری، ناخن جویدن و پرخاشگری از علایم عدم وفق کلاس اولی‌ها با محیط مدرسه است



یک روانپزشک:
شب‌ادراری، ناخن جویدن و پرخاشگری از علایم عدم وفق کلاس اولی‌ها با محیط مدرسه است



والدین با ارتباط مداوم با مربیان مدرسه بهتر می‌توانند نیازهای کودکان را در مدرسه شناسایی کنند.

دکتر جلال شاکری رییس دانشکده پزشکی کرمانشاه و روانپزشک در گفت‌وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاری دانشجویان ایران اظهارداشت: والدین می‌توانند نقش اساسی در ایجاد آرامش برای بچه‌ها در مدرسه داشته باشند، اگر والدین و اولیای مدرسه با هم ارتباط مستمر داشته باشند، می‌توانند نقص‌های همدیگر را منتقل کنند و بهتر بتوانند نیازهای بچه‌ها را مرتفع کنند.

وی در ادامه به دانش‌آموزان کلاس اولی و نیازهای آنها اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه این دانش‌آموزان در خانواده با امنیت و آرامش و عاطفه خاصی که بین آنها و والدین‌شان وجود داشته، بوده‌اند و با ورود به مدرسه و فضای جدید که در آن نظم و مقررات ویژه‌ای حاکم است، قطعا نیازمند حمایت بیشتری از طرف معلمان و والدین هستند. معلمان باید یک محیط شاد را برای بچه‌ها فراهم کنند که احساس کمبود عاطفی در مدرسه نداشته باشند.

وی در ادامه افزود: با توجه به تفاوت‌های فردی، فرهنگی و خانوادگی که بین دانش‌آموزان وجود دارد، معلمان باید با بردباری و صبر خاصی با بچه‌ها برخورد کند و به نیازهای دوره‌ای سنی توجه ویژه‌ای داشته که آنها بتوانند خود را با محیط جدید تطبیق دهند.

شاکری در ادامه گفت: اگر بچه‌های کلاس اولی نتوانند خود را با محیط جدید وفق دهند ممکن است دچار یکسری علائم نوروتیک مثل اضطراب، شب ادراری، ناخن جویدن و پرخاشگری شوند.

وی افزود: روزهای اول مدرسه شاید ترس از مدرسه و دوری از والدین و اضطراب و جدایی در دانش‌اموزان وجود داشته باشد که نیازمند توجه دقیق والدین به بچه‌های کلاس اولی است و باید با حضور والدین در کلاس، معلم به آموزش بپردازند تا دانش‌آموزان بتوانند آرام‌آرام خود را با فضای جدید سازگار کنند.

وی در ادامه اظهار داشت: اغلب دانش‌آموزانی که مراحل آموزش نیمه رسمی مهد یا پیش‌دبستانی را نگذارنده باشند دچار اضطراب در روزهای اول مدرسه می‌شوند و با پیدا کردن دوست در محیط مدرسه این مشکل رفع می‌شود.

دکتر شاکری در پایان به لزوم ایجاد امنیت در محیط خانه برای رغبت بیشتر دانش‌آموزان به مدرسه اشاره کرد و گفت: والدین باید به موقع از بچه‌ها حمایت کنند و نیازهای آموزشی، مادی و عاطفی آنها را برآورده نمایند و بین فرزندان خود تفاوت قایل نشوند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:44 صبح     |     () نظر

آیا رفتن به کودکستان به رشد اجتماعی کودک کمک می کند؟


یکی از بحث های جدی دولت آلمان در سال جدید مسیحی اختصاص بودجه ای کلان برای نگهداری از کودکان در کودکستان هاست. یکی از دلایل اختصاص این بودجه یافتن راه حلی برای پایین بودن نرخ زاد و ولد در آلمان و تشویق خانواده ها به بچه دار شدن، است.

یکی از دلایلی که زنان را از بچه دار شدن منصرف می کند این است که بسیاری از آنها مادر شاغل بودن را دشوار می دانند.

صرف نظر از مشکلات اقتصادی خانواده ها، که لزوم کار کردن مادران در خارج از خانه را ضروری می کند، موضوعات دیگری هم در این رابطه مطرح شده است.

مثلا این پرسش مطرح شده که آیا اصولا فرستادن کودکان کم سن به کودکستان تصمیمی درست است و یا اینکه دور شدن از فضای خانواده ممکن است آنها را در سنین بالاتر دچار مشکل روحی کند؟

طرح و بررسی این موضوع تنها مختص آلمان نیست و روانشناسان و متخصصین تعلیم و تربیت در بیشتر کشورها با توجه به حضور زنان در بازار کار با آن درگیر هستند.

اولین قدم به سوی زندگی اجتماعی

کسانی که فرستادن کودکان به کودکستان از سنین پائین را حمایت می کنند بر این نظرند که این اقدام تنها امکان کار کردن برای مادران را فراهم نمی آورد و نفع آنها را در نظر نمی گیرد، بلکه به کودکان هم کمک می کند تا زندگی اجتماعی را تجربه کنند و از همسن های خود ماهرت های اجتماعی بیاموزند.


مربی کودکستان
من در تجربه کاری خود می بینم که بچه ها از جدایی از خانواده رنج می برند. این جدائی برای بچه های زیر سه سال زود است. آنها به محبتی نیاز دارند از مربیان بدست نمی آورند


کریستا ویگاند

"اشتفانی مولر" روانشناس کودکان است او می گوید: "جدایی کودکان از خانواده نباید نگرانمان کند. این به واقع جدایی نیست، تجربه ای است که کودک در خانه نمی آموزد. پدر و مادر ها با تمام وقتی که می توانند برای کودکان بگذارند نمی توانند آنها را با تجربه هایی که بچه ها با هم و از هم می آموزند آشنا کنند. کودکان در کودکستان ها می آموزند که تنها نیستند و در رابطه با دیگران می باید تفاهم نشان دهند. آنها یاد می گیرند که از خواسته ها ی خود در رابطه با دیگران بگذرند، حتی اگر این تجربه چندان راحتی هم برایشان نباشد، اما مفید است."

"کریستا ویگاند" که خود مربی کودکستان است این نظریه را قبول ندارد: "من در تجربه کاری خود می بینم که بچه ها از جدایی از خانواده رنج می برند. این جدائی برای بچه های زیر سه سال زود است. آنها به محبتی نیاز دارند از مربیان بدست نمی آورند."

فشار اقتصادی و مشکلات خانواده ها گاه چنان آنها را درگیر می کند که کمتر به وضعیت روانی بچه ها توجه دارند و تلاش آنها برای یافتن جایی در کودکستان به تنها دغدغه فکری آنها تبدل می شود.

"ماریا" سه فرزند دارد. او و همسرش هر دو کار می کنند و کودکستان ها را بهترین نهاد مدنی جامعه می داند: "این فکر که خانواده همیشه بهترین جا برای بچه هاست، اشتباه است. بستگی به خانواده دارد. در خانواده هایی که درگیری وجود دارد یا پدر و مادر وقتی برای بچه ها ندارند چه خوبی برای بچه دارد؛ بچه ها در خانه چه می توانند بیاموزند. به علاوه در کودکستان ها معمولا کسانی کار می کنند که متخصص هستند. آنها بهتر از ما می دانند که با بچه ها چطور رفتار کنند."

کودکان مهاجر

نیاز کودکان مهاجر برای یافتن جائی در کودکستان یا مهد کودک بیشتر است. آنها برای ورود به مدرسه می باید زبان آلمانی را فرا گیرند که تنها امکان کودکستان می باشد. به علاوه در مورد خانواده هایی که مدت زیادی نیست که به مهاجرت آمده اند، ورود بچه ها به کودکستان به نوعی رابطه ای هم میان والدین و جامعه ایجاد می کند.


متخصص تعلیم و تربیت
رفتن کودک مهاجر به کودکستان گامی مهم در جهت جذب در جامعه میزبان برمی دارند. استعداد های آنها شکفته می شود و به خصوص به یادگیری زبان آلمانی آنها کمک می شود


جنیفر پندرز

"فریبا" مادر تنهائی است که برای یافتن جایی در کودکستان باید یکسال صبر کند و او تمام فکر و ذکرش این است که بتواند زودتر بچه اش را در کودکستان جای دهد تا بتواند به کلاس زبا ن آلمانی برود و بعد از آن بتواند کاری پیدا کند.

"جنیفر پندرز"، متخصص تعلیم و تربیت است و بیشتر با بچه های مهاجر کارمی کند. او بر ضرورت وجود کودکستانها و مهد کودک برای کودکان مهاجر تاکید دارد: "رفتن بچه ها به کودکستانها ضروری است. آنها بدین ترتیب گامی مهم در جهت جذب در جامعه میزبان برمی دارند. استعداد های آنها شکفته می شود و به خصوص به یادگیری زبان آلمانی آنها کمک می شود. باید در نظر داشت که نه تنها خانواده های مهاجر بلکه آلمانی هایی هم از امکان مالی کافی برخوردار نیستند، نمی توانند تفریحات و سرگرمی هایی که بچه ها در کودکستانها دارند را در اختیارشان بگذارند. رفتن کودکان به کودکستانها قبل از هر چیز برای خود آنها مفید است."

دولت آلمان با اختصاص بودجه برای ایجاد کودکستانها و مهد کودک ها به حل پاره ای از مشکلات جوانان و خانواده ها امید دارد. خانواده های مهاجر و بخصوص آنها که هنوز وضعیت اقامتی ثابتی ندارند به برخورداری برابر از امکانات تازه امید بسته اند.

بودجه ای که حزب سوسیال دمکرات آلمان برای اینکار پیشنهاد می کند بیش از شش میلیارد یورو است. بر اساس طرح حزب سوسیال دمکرات آلمان می باید تا سال ????، هفتاد و پنج هزار جا برای کودکان در کودکستان های آلمان ایجاد شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:42 صبح     |     () نظر

 27توصیه به والدین کلاس‌اولی‌ها



27 توصیه به والدین کلاس‌اولی‌ها

اگرچه در دنیای آموزشی امروز، فرزندان قبل از بازگشایی رسمی‌ مدارس و حضور در کلاس اول به مراکز آموزشی مثل مهدکودک و پیش‌دبستانی پا می‌گذارند و معنا و مفهوم معلم، مربی، آموزش و درس و نظم و انضباط را می‌آموزند...

اما هیچ چیزی تجربه اول نمی‌شود. اول همیشه جذاب و زیباست؛ اول بهار (نوروز)، اولین روز تولد، اول ماه مهر (بازگشایی مدارس)، اولین شب زمستان (چله)، خلاصه همیشه اول بودن خوب است. به همین بهانه و در آغاز فصل بازگشایی مدارس می‌خواهم نکاتی درباره کلاس اولی‌ها و وظایف روان‌شناختی مدرسه و خانواده ارایه دهم.


1 همراهی کردن کودک در روزهای اول سال تحصیلی بسیار مهم است. حتی اگر فرصت کافی نداشته باشید، در چند روز اول مدرسه، فرزندتان را هنگام رفتن به مدرسه و برگشتن همراهی کنید.

2 در روزها و هفته‌های آغازین به کودک خود اطمینان بدهید که دنبال‌اش می‌روید.

3 سعی کنید هنگام ورود کودک به منزل غذا آماده باشد، زیرا تغذیه نامناسب و گرسنه ماندن از عوامل بروز پرخاشگری و لجبازی در کودک است.

4 وقتی کودک از مدرسه به منزل برمی‌گردد، حداقل یکی از اعضای خانواده (مخصوصا مادر) در انتظار او باشد. بهتر است پدر و مادر در هفته‌های آغازین ورود دانش‌آموز به مدرسه ساعت کاری خود را طوری تنظیم کنند که یکی از آنها حتما در خانه باشد. در روزهای دیگر نیز بهتر است از اقوام نزدیک مثل مادربزرگ کمک بخواهید. حتی‌المقدور از دادن کلید به فرزند یا پشت در منتظر گذاشتن او بپرهیزید زیرا اضطراب در این‌گونه فرزندان (بچه‌های کلیدبه‌دست و پشت‌دری) بسیار بیشتر از بچه‌های دیگر است.

5 فرزندان‌تان را هر شب به موقع و در ساعت معینی (مثلا 9 شب) بخوابانید. معمولا کودکان دوست دارند تا آخر شب بیدار بمانند ‌اگر فرزندی زود و به موقع به رختخواب نرفت، در صورت لزوم برنامه خواب خانواده باید تغییر کند به عبارتی همه اعضای خانواده باید زودتر بخوابند تا کودک دلواپسی نداشته باشد که «من خوابم ولی دیگران در حال تماشای تلویزیون هستند.»

6 به فرزندتان آموزش دهید به تنهایی وسایل مدرسه‌اش را جمع کند و از شما انتظار انجام آن را نداشته باشد.

7 به حرف‌ها و احساسات بچه‌های کلاس اول توجه دقیقی داشته باشید.

8 خاطرات خوب و خوش خود یا خواهر و برادر بزرگ‌تر او را از مدرسه برایش بازگو کنید.

9دانش‌آموز خود را با ظاهر آراسته به مدرسه بفرستید تا نزد هم‌کلاسی‌های خود شرمنده و خجالت‌زده نشود.

10 بهتر است نام دانش‌آموز توسط خود دانش‌آموز روی وسایل شخصی مدرسه‌اش نوشته شود.

11 بهتر است در انجام تکالیف کودک، نظارت و همراهی داشته باشید و به جای او کاری انجام ندهید.

12 از مدرسه به عنوان حربه‌ای برای تنبیه استفاده نکنید. مثلا نگویید: «اگر مشق‌هایت را ننویسی، به معلمت می‌گویم!»

13 بهتر است معلمان بیشتر از نیرو و توان کودک از او تکالیف درسی نخواهند.

14 برای سازگاری بیشتر دانش‌آموز با مدرسه، به او اجازه بدهید با اولیای مدرسه به بازدید و اردوهای تفریحی کوتاه‌مدت (باغ‌وحش، پارک و موزه) برود.

15از سرزنش و تحقیر فرزندتان به خاطر رفتارهای نادرست او، به ویژه در حضور دیگران، خودداری کنید.

16نباید فکر کنید حالا که فرزندتان به مدرسه می‌رود، دیگر مسوولیتی متوجه شما نیست و همه کارها بر عهده مسوولان مدرسه است.

17 وقتی به فرزندتان وعده‌ای می‌دهید حتما به وعده خود عمل کنید. باید سعی کنید وعده‌های شما با عمل او متناسب باشد، یعنی در مقابل کار کوچک او، وعده‌های بزرگ و طولانی ندهید: «اگر درس بخوانی، تابستان برایت دوچرخه می‌خرم!»

18 با برنامه‌ریزی نامناسب برای انجام تکالیف و درس خواندن، تمام اوقات فراغت و استراحت را از فرزندان‌تان نگیرید.

19 هنگامی‌ که با فرزندتان نزد معلم او می‌روید باید سعی کنید حرمت و احترام معلم و فرزندتان را کاملا حفظ کنید.

20 اگر فرزندتان مشکل جسمی‌ و روانی خاصی دارد، حتما با اولیای مدرسه در میان بگذارید.

21 در تمام مدارس برای والدین، به ویژه والدین کلاس‌اولی‌ها، جلسه‌های آموزش خانواده برگزار می‌شود.در این جلسات فعالانه شرکت کنید.

22 به گونه‌ای برخورد نکنید که کودک به خاطر رفتن به مدرسه احساس گناه کند. هنگامی‌ که می‌گویید: «بابا کار می‌کند و زحمت می‌کشد تا تو درس بخوانی» کودک فکر می‌کند مرتکب گناه و جرم بزرگی شده است.

23 شما والدین و اعضای خانواده باید از هر گونه درگیری لفظی و فیزیکی خودداری کنید و محیط منزل را برای فرزند‌تان شاد و آرام نگاه دارید تا کودک‌تان احساس امنیت کند. به‌طورکلی فضای مطلوب رفتاری و عاطفی خانواده موجب شکوفا شدن استعداد فرزندان می‌شود.

24 اگر فرزندتان یکی از وسایل مدرسه‌اش را گم کرده است، حتما از او بخواهید فردا در مدرسه جست‌و‌جو و آن را پیدا کند و از معلم و همکلاسی‌هایش نیز کمک بگیرد. نباید او را به خاطر این بی‌توجهی تنبیه کنید و یا او را بترسانید.

25 اگر فرزندتان کار خوبی انجام داده، بلافاصله پس از بازگشت از مدرسه به او پاداش بدهید تا رفتارهای مثبت را در او تثبیت کنید.

26 فرزندتان را با توانمندی‌ها و مهارت‌هایش آشنا کنید.

27 از این خطای رایج که فرزندتان را به‌صورت کودکی خودتان تصور کنید و بخواهید نیازهای ارضانشده کودکی‌تان به وسیله او برآورده شود، بپرهیزید. به یاد داشته باشید که او انسانی دیگر است و احساسات خودش را دارد.

مقاله ای از دکتر پرویز رزاقی/روان‌شناس و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:39 صبح     |     () نظر

چگونه کودکان خود را قبل از دبستان تربیت کنیم؟



? بازی‌های رایانه‌ای
رایانه به‌عنوان پدیده? نوین قرن بیستم‌ویکم شناخته شده است و اکنون جزو جداناپذیر بیشتر خانواده‌ها می‌باشد. لازمه? بازی‌های رایانه‌ای، آشنائی کافی کودک با رایانه می‌باشد. بنابراین، می‌توان اولین حس بازی‌های رایانه‌ای را آشنا کردن کودک با تکنولوژی جدید عنوان کرد.
نکته? مثبت دیگر بازی‌های رایانه‌ای، این است که می‌تواند بخشی از وقت‌های فراغت کودک را به‌صورت مؤثر، با حق انتخاب و شوق و ذوق مناسب پر کند. بازی‌های رایانه‌ای مناسب می‌تواند باعث اعتماد به نفس، رشد خلاقیت و توده? تخیل کودک شود و زمینه? مناسب برای یادگیری مطلوب به‌وجود آورد و حس رقابت سالم و برتری‌جوئی را در کودک پرورش دهد و زمینه? بروز رفتارهای جوان مردانه و ذهنی را در او فراهم آورد.
تمام مزیت‌های بالا، موقعی بروز می‌کند که بتوانیم نکته‌های منفی بازی‌?ای رایانه‌ای را به کم‌ترین میزان خود برسانیم . از نکته‌های منفی، می‌توان به انواع بازی‌های خشن اشاره کرد. پدران و مادران می‌توانند در این مورد، استفاده از رایانه را منوط به انتخاب بازی‌های مناسب کنند.
مورد دیگر، مسأله? اعتیاد به این نوع بازی‌هاست که باعث چاقی، ضعف زودرس، کنار‌گیری از مطالعه و سایر فعالیت‌های اجتماعی و بدنی، بی‌تعادلی، ضعف چشم و عصبی شدن کودک می‌وشد.
برای کاهش اثرهای منفی بازی‌های رایانه‌ای، پدران و مادران باید استفاده از این نوع بازی‌ها را زمان‌بندی و محدود کنند و اجازه ندهند که کودک وقت زیادی را به این بازی‌ها اختصاص دهد پیشنهاد می‌شود برای نمونه روزی یک ساعت یا هفته‌ای سه یا چهار بار، اجازه? بازی به کودک را بدهید.
? آن‌چه نباید به بچه‌ها گفت:
ـ گذاشتن اسم روی بچه‌ها
ـ اگر کودکان را به‌نام‌هائی مانند احمق، تنبل و.. بنامید، باور می‌کنند که دارای این صفت‌ها و خصوصیت‌ها هستند. به‌علت آسیبی که به‌کار بردن این نام‌?ای منفی به شخصیت بچه‌ها وارد می‌کند، اعتقاد به نفس آنان را از بین می‌برد.
ـ طرد کردن بچه‌ها
”ای کاش به دنیا نمی‌آمدی“ یا ”هیچ کس تو را دوست ندارد“.
طرد کردن بچه‌ها، نشان دادن نفرت یا تمایل به جدائی از آنان است. برای یک کودک، دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده، به‌معنای دوست نداشتن از طرف همه‌ افراد است.
ـ منفی‌بافی
”لیاقت چیزی را نداری“ یا ”جات تو زندونه“
بچه‌ها با کلمه‌ها و جمله‌هائی که به آنان می‌گوئیم، بزرگ می‌شوند.
ـ مقایسه کردن
”چرا مانند پسرخاله‌ات نیستی؟“، ”وقتی به سن تو بودم، دوکیلومتر پیاده به مدرسه می‌رفتم“.
وقتی به کودک می‌گوئید که رفتارش مانند خواهرش خوب نیست، حسادت و بددلی را بین فرزندان خود به‌وجود می‌آورید.
ـ شرم‌زدگی
”باید از خودت خجالت بکشی، درست مانند یک بچه رفتار می‌کنی“، ”نمی‌توانم باور کنم از یک گربه? کوچولو می‌ترسی“.
هنگام خجالت، کودک احساس می‌کند نقص دارد یا بی‌لیاقت است. خجالت، بیشتر از این که رفتار او را درست کند، باعث از دست رفتن روحیه و تحقیر او می‌شود.
ـ تهدید کردن
”اگر نیائی، می‌روم و این‌جا تنها می‌مانی“. ”اگر دوباره این کار را انجام دهی، به پلیس می‌گویم تو را ببرد“.
تهدید، گفتن جمله یا کلمه? اغراق‌آمیز است که پدر و مادر به کار می‌برند تا کودک را بترسانند. تهدید، موجب ترس در کودک شده و او احساس می‌کند که در محیطی ناامن و پر از دشمن زندگی می‌کند.
ـ شخصیت
? شخصت کودک از سه جزء اصلی تشکیل شده است:
?) هیجانی بودن:
عبارت است از این که کودک به‌طور معمول، به‌راحتی و به‌شدت ناراحت و درمانده شود. آرام کردن جنین کودکانی، بسیار مشکل است.
?) فعال بودن:
یعنی مقدار فعالیتی که یک کودک از نظر حرکت و سرعت صحبت کردن نشان می‌دهد، یا مقدار انرژی که صرف فعالیت‌های مختلف می‌کند
?) اجتماعی بودن:
چنین کودکانی ترجیح می‌دهند با دیگران باشند و فعالیت‌های مشترک را دوست دارند. آنان به دیگران پاسخ می‌دهند و همین انتظار را هم از آنان دارند.
شخصیت کودک شما، مخلوطی از این سه جزء به مقدار مختلف است. حتی از همان روزهای اول زندگی، می‌توانید دریابید که کودک شما به کدام جهت بیشتر تمایل دارد، یعنی بیشتر هیجانی، فعال و یا اجتماعی است. کودکان هیجانی، زیاد گریه می‌کنند و آرام کردن آنان آسان نیست. کودکان فعال، بی‌قرارند و زیاد نمی‌خوابند. کودکان اجتماعی می‌توانند عاطفه? خود را از بدو تولد نشان دهند. به این صورت که به در آغوش گرفته شدن، پاسخ می‌دهند و به‌راحتی ساکت می‌شوند.
اگر کودک شما در یکی از این خصوصیت‌ها افراط دارد، وظیفه? شما این است که ضمن پاسخ به آن، کودک خود را به حرکت در دو جهت دیگر تشویق کنید.








مجله موفقیت سایت ایران سلامت 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:36 صبح     |     () نظر

آشنایی با برخی عوارض تنبیه بدنی دانش‌آموزان


? مشت، لگد، کشیده دیگر اثر ندارد
تنبیه در لغت به معنی بیدار کردن، هوشیار کردن و به خود آمدن است. در اصطلاح رایج بیشتر به معنی سرزنش، تهدید، طرد، فریاد کشیدن و حتی کتک زدن کودک و نوجوان به دلیل انجام یک کار خطا و اشتباه یا عدم انجام وظایف و تکالیفی است که بر عهده او گذاشته‌اند و در اصطلاح علمی «ایجاد یک موقعیت ناخوشایند» پس از بروز رفتار نامطلوب است که به هدف کاهش یا حذف رفتاری خاص اعمال می‌شود. اعمال قدرت از طریق تنبیه بدنی و ضرب و جرح خواه‌ناخواه کودک را دچار عارضه‌های جسمی و روانی می‌کند یا در مواردی او را به موجودی رنجور و ناتوان مبدل می‌سازد و به دامن مشکلاتی همچون دروغ‌گویی، ریاکاری، کندذهنی، بی‌ارادگی، از دست دادن اعتماد به نفس و حس کنجکاوی، بی‌اعتمادی و کینه‌توزی، یاس و نومیدی، سرکشی و طغیان، خشم و شرارت، احساس حقارت، حزن و اندوه، تنفر و دشمنی گرفتار می‌سازد. یکی از عوارض بسیار نامطلوب استفاده مکرر از تهدید و تنبیه بدنی که حتی در دوره‌های بالاتر تحصیلی هم مشاهده می‌شود، جانشین شدن «ترس از شکست» به جای «شوق و پیشرفت» است. بدیهی است که همه پیشرفت‌ها و دستاوردهای بشر در عرصه علم و هنر نتیجه شوق وی به دانستن و فهمیدن بوده است نه ترس از چوب و کتک.
? از تنبیه تا نتیجه معکوس

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:34 صبح     |     () نظر

آیا به راستی تنبیه موثر است؟


? مقدمه
تنبیه در اصل مجازاتی است در مورد اشخاص خاطی تا او را بیاگاهاند و از خطا دورش بدارد و در نهایت به راستی و راه صواب سوقش دهد. تنبیه به دو نحو اعمال می‌شود: تنبیه بدنی و تنبیه اخلاقی. از قدیم‌الایام تنبیه بدنی بچه‌ها در بین همکلاسی‌ها بیشتر از تنبیه‌های دیگر رایج بوده است. امروزه با مخالفتهای شدیدی که مسئولین امور تربیتی ما دارند تنبیه‌های بدنی به هر شکلی منسوخ و مذموم دانسته شده و بیشتر به تنبیه‌های اخلاقی توجه می‌شود. ما همگی تا به امروز یا تنبیه شده‌ایم و یا اینکه شاهد تنبیه شدن دیگران بوده‌ایم. چه بسا کودکانی که تا به امروز تن و جانشان آزرده ستم با درشتی‌های اولیای خود بوده است. غافل از اینکه این گونه رفتارها چه لطمات جبران ناپذیری به روح آنها وارد ساخته و می‌سازد.
? تنبیه در اعصار و قرون مختلف
تنبیه بخصوص تنبیه بدنی به قصد تربیت و اصلاح نسلها و بازداری ایشان از لغزشو خطا از بدو پیدایش جوامع و در دوره‌های مختلف به صور گوناگون خود را متجلی ساخته است. موضوع تنبیه کودکان نه منحصر به فرهنگ و جامعه‌ای خاص است و نه مختص به عصر و زمانه‌ای معین. از ابتدایی‌ترین قبایل گرفته تا جوامع پیشرفته امروزی بشر به منظور رسیدن به آسودگیهای فردی ، از این شیوه به طرق مختلف استفاده می‌کرده است.
بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران قرن اخیر تنبیه کردن کودک را ناشی از نازل بودن سطح فرهنگی در بین خانواده‌ها و افراد جامعه دانسته‌اند و بر آن شده‌اند تا با تلاش و کوششی پی‌گیر علیه ظلم و بی‌عدالتی در سطحی وسیع‌تر قدم بردارند و تربیتی صحیح و مبتنی بر علم ، تعلیم و تربیت را جایگزین تنبیه کنند. در این صورت باید در تربیت نسل جدید توجه بیشتری نشان دهیم.
? اسلام و تنبیه کودک
کودکان امانتهایی هستند از جانب آفریدگار متعال که اول بار بدست والدین سپرده شده‌اند. دین اسلام سفارش می‌کند تا بزرگترها در برابر کوچکترها بیشتر احساس مسئولیت کنند و حقوق حقه آنها رعایت کنند. تنبیه بدنی را اسلام حتی برای حیوانات نمی‌پسندد و ترحم بر آنها را از وظایف و شرایط هر کس می‌داند. حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید: در تعلیم و تربیت مدارا باشید و سختگیری ننمایید زیرا معلم دانشمند بهتر از معلمی است که سختگیر باشد. در مورد اذیت و صدمه زدن به دیگران حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: هر کس تازیانه‌ای به دیگری بزند خدا تازیانه‌ای از آتش بر او خواهد زد.
? دانشمندان و تنبیه
یکی از بنیانگذاران تعلیم و تربیت نوین بدون شک آنتوان سیمونوویچ ماکارنکو است که زندگی خود را صرف تربیت بچه‌های بزهکار کرد و از ایشان مربیانی تربیت کرد که سرپرستی او را بعدها عهده‌دار شدند. برتراند راسل یکی دیگر از مربیان و متفکرین در امر آموزش و پرورش مسائل اجتماعی است. راسل یکی از فیلسوفان بلند پایه قرن با دستاوردهای فلسفی فراوان و آثاری در زمینه تعلیم و تربیت و همچنین مسائل اجتماعی به رشته تحریر درآورد. راسل در کتاب خود می‌نویسد: تنبیه بدنی به هیچ وجه جایز نیست. من بر این عقیده‌ام که مقام تنبیه در تربیت خیلی ناچیز است و اصلا شک دارم به اینکه تنبیه شدید ضرورتی داشته باشد.
? عواقب تنبیه بدنی
الف) تنبیه بدنی
? بچه‌ها را دروغگو بار می آورد.
? به حیله‌گری و ریاکاری وادار می‌کند.
? علاوه بر صدمات جسمی ، رنج و تحقیر به دنبال می‌آورد.
? سبب ترس و جبن می‌شود.
? افسردگی و بیماریهای عصبی ایجاد می‌کند.
? بچه‌ها به سمت خود آزاری سوق می‌دهد.
? بچه را به دیگر آزاری می‌کشاند.
? بچه‌ها را لجباز می‌کند.
? کودک را گوشه‌گیر می‌کند.
? باعث کند ذهنی می‌شود.
? بچه‌ها را بی‌اراده و نسبت به اطرافیان بی‌تفاوت می‌سازد.
ب) تنبیه غیر بدنی و اخلاقی
? محروم کردن بچه‌ها از تفریح: بچه‌ها علاقه وافری به تفریح و سرگرمی دارند و محروم کردن آنها از این دلخوشیهای ساده چندان سزا نیست منتها باید به بچه آموخت که اگر تکالیفش را انجام دهد اجازه دهد به تفریح و سرگرمی مورد علاقه‌اش بپردازد.
? اگر کودک عمل ناپسندی را برای چندین بار مرتکب شد می‌توان به عنوان مثال او را موقتا از تنقلات مورد علاقه‌اش محروم کرد.
? از تدابیری که می‌توان به مثابه توبیخ در مورد کودک روا داشت این است که موقتا به او بی‌اعتنا بود. منتها این رفتار را باید با ظرافت و فراست انجام داد تا کودک فکر نکند که بزرگترها او را طرد کرده‌اند.
? رفتن به مهمانی برای کودک مهم است. اغلب وقتی او را به مهمانی نبرین متوجه می‌شود که خطایی از او سرزده، در صورتی که طفل به اشکال کارش پی نبرده باشد باید به نحوی به او بفماند که چرا به مهمانی برده نشده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:32 صبح     |     () نظر

6 نکته‌ای که باید هنگام تنبیه فرزندتان رعایت کنید



مادر با عجله وارد اتاق شد. تمام فضا را دود پر کرده بود. فقط چند دقیقه پسرش را در خانه تنها گذاشته بود و او با شیطنت تمام کبریتی را روشن کرده و به ریشه‌های فرش لوله‌شده کنار دیوار گرفته بود تا ببیند چه اتفاقی می‌افتد. مادر که هم ترسیده بود و هم عصبانی شده بود نمی‌دانست واقعا باید چه عکس‌العملی نشان دهد. آرزوی تمامی والدین این است که بدون تنبیه کودکانشان بتوانند آنها را تربیت کنند. اما واقعیت این است که برای شکل دادن به ساختار رفتاری کودکان قرار دادن محدودیت‌هایی لازم است که گاهی تنها با تنبیه ممکن می‌شود...


والدین زیادی درباره شیوه تنبیه مسالمت‌آمیز و بی‌خطر فرزندانشان سوال می‌کنند. خوب است به این نکات توجه کنیم.



آیا روش «تنبیه ایده‌آل» وجود دارد؟

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:30 صبح     |     () نظر

در آموزش و پرورش دانش‌آموزان - تشویق بهتر است یا تنبیه؟



معلم می‌خواست اولین جلسه درس را شروع کند. سخت‌ نگران بود. وقتی باعجله به طرف میز می‌رفت پایش لیز خورد و افتاد. کلاس از خنده منفجر شد. معلم آهسته از جایش بلند شد، ایستاد و گفت: «آدم حتی اگر با صورت زمین بخورد باز هم می‌تواند بلند شود.» دیگر هیچ صدایی از دیوار هم بلند نمی‌شد...



تربیت به معنای افزودن رشد و ایجاد دگرگونی مطلوب است که حاصل آن پرورش انسانی با هنجارهای اجتماعی و به تعبیر تعالیم دینی عبدصالح و یا، رساندن فرد به مقام عبودیت الهی است. برای ایجاد رفتار مناسب در دانش‌آموزان از دو دسته عوامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده می‌شود. منظور از عوامل جهت‌دهنده آنهایی هستند که برای دانش‌آموز تایید کننده مثبت است و عوامل بازدارنده آنهایی هستند که نقش کنترل و ترمز دارند و سبب می‌شود دانش‌آموز از آن عمل دست بردارد. اولی را در قالب کلی تشویق و دومی را در کتب تربیتی در قالب کلی تنبیه مورد بحث قرار می‌دهند.


از نظر تربیت مخصوصا بر اساس بینش اسلامی ضروری است مربی از هر دو عامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده کند. عدم تشویق و تایید افراد چه کوچک و چه بزرگ سبب آن خواهد شد که فرد تدریجا نسبت به آن عمل بی‌تفاوت شود و واکنش‌ و موضعی در برابر رخدادها و اتفاقات پیرامون خود نداشته باشد و همین‌طور عدم استفاده از تنبیه موجب می‌شود که فرد به عمل ناروای خود ادامه دهد و این امر نه تنها به زیان او بلکه به زیان همه افرادی است که به نحوی با او در ارتباط خواهند بود.





تشویق؛ درست و به‌موقع


اعتقاد بر این است که اگر تشویق به گونه‌ای درست و اندیشمندانه‌ و به موقع و متناسب صورت گیرد عاملی موثر بر سازندگی و جهت‌دهی دانش‌آموز خواهد بود و کشش و جذبه‌ای در او ایجاد می‌کند که به ادامه سیر در جهت مقصدی که ما برای او تعیین کرده‌ایم پرداخته و رفتار ناهنجار خود را ترک می‌کند. تشویق در پیشرفت تحصیلی و حتی رشد اخلاقی دانش‌آموز بسیار موثر است. در امر یادگیری و آموزش تشویق عامل محرک اساسی مثبت در فراگیری دانش‌آموز به حساب می‌آید. تجربه‌های معلمان و مربیان نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که در کلاس و مدرسه به خاطر تلاش در درس و پیشرفت تحصیلی مورد تشویق قرار می‌گیرند بیش از افراد دیگر به فراگیری توجه نشان می‌دهند و موفق‌ترند.





تشویق شخصیت می‌سازد


تشویق در فرم دادن شخصیت و سازندگی آن و جهت‌دهی و هدایت رفتار کودک نیز نقشی مهم و اساسی دارد. از طریق آن می‌توان رفتار مثبتی را در دانش‌آموز پدید آورد و آن را در او تثبیت کرد و یا در سایر ملاحظات ناشی از آن می‌توان ریشه رفتار و عملکرد ناروایی را در دانش‌آموز خشکاند. هنگامی که شما فرد را به کاری تشویق می‌کنید در حقیقت به او می‌گویید راه درستی را در پیش گرفته و ادامه آن راه به صلاح و مصلحت اوست و شما از آن راضی هستید. اصل اساسی در تشویق تحریک درست عاطفی یا توجه او به آموزه‌های معنوی است تا وسیله و سببی باشد برای تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد و یا دلیلی باشد که دانش‌آموز را وادار و اقناع کند که دست از اعمال ناروا کشیده و به سوی کار درست میل پیدا کند.





چگونه تشویق کنیم؟


اما چه کنیم که دانش‌آموز در درون خود احساس شوق کند و در باطن خویش خشنود باشد که فلان عمل خوب را انجام داده است؟


انجام شیوه‌های زیر می‌تواند راه‌گشا باشد:


1) گفتن کلمات محبت‌آمیز: منظور کلماتی است که جنبه مهر و علاقه‌مندی فرد و دیدگاه احترامی مربی را به دانش‌آموز نشان دهد، کلماتی مثل عزیزم، فرزندم، دخترم، پسرم.


2) معرفی عمل مثبت در حضور جمع: در خانه یا مدرسه، نزد برادر و خواهر و یا نزد دانش‌آموزان کلاس فردی را که عمل خوبی انجام داده معرفی کنیم و عمل او را مورد ستایش قرار دهیم. این روش برای همه دانش‌آموزان در همه سنین و مخصوصا برای نوجوانان بسیار موثر است. در این خصوص باید برای دیگران توضیح داد که چرا عمل او مورد تقدیر قرار گرفته است.


3) سپردن مسوولیت: گاهی در مدرسه معلم و مربی و در خانه والدین برای تشویق دانش‌آموز می‌توانند مسوولیت مورد علاقه‌ای را به او بسپارند، به او تفهیم کنند که به خاطر احترام به او و دیدن عرضه و لیاقت او حاضر شده‌اند این مسوولیت را به او واگذار کنند.


4) معرفی و ارایه آثار: ممکن است دانش‌آموز عمل پسندیده‌ای چون نوشتن مشق به خط زیبا را انجام داده، نقاشی زیبایی کرده، وسیله خوب و قشنگی ساخته و هنری در خطاطی به کار برده باشد. معرفی این اثر به دانش‌آموزان دیگر و یا امضا و نمره دادن و نصب در برد یا دیوار مدرسه موجب می‌شود تا همه دانش‌آموزان آن را ببینند و وی مورد تشویق قرار گیرد.


5) شیوه‌های دیگر: شیوه‌های دیگری هم برای تشویق دانش‌آموزان وجود دارد مانند برگزاری اردو، چاپ عکس در روزنامه، دادن فرصت اظهارنظر به دانش‌آموز، لبخند رضایت‌آمیز، هر کدام از این روش‌ها از ساده تا پیچیده در جای خود و به تناسب و در شرایط خاص به دانش‌آموز در انتخاب راه درست کمک می‌کند.





تنبیه یعنی آگاه کردن


تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن و در اصطلاح تربیت نوعی تحریک عاطفی از غیر راه مهرورزی و گاهی با خشونت و امر مقابل تشویق است. از نظر تربیتی تنبیه وسیله‌ای حساس و خطرناک است که باید سعی شود تا حتی‌الامکان آن را به کار نگیرند مگر آنکه دانش‌آموز در مسیر لغزش باشد و شیوه‌ای جز این شیوه در اختیار نباشد. جهت اصلاح رفتار باید به دنبال جانشین‌های موثر برای تنبیه گشت. تنبیه دانش‌آموز را دچار خشم می‌کند و او را آموزش‌ناپذیر می‌سازد و جنگ و خصومت در او ریشه می‌دواند. دانش‌آموز چون از خشم لبریز می‌شود و در گرداب غرض‌ورزی و لجاجت فرو می‌رود دیگر فرصت تمرکز ذهنی برای درس خواندن ندارد. در اصلاح رفتار هر آنچه نفرت‌زاست باید کنار گذاشته شود و آنچه عزت نفس به وجود می‌آورد باید رواج پیدا کند و در سرزمین درون دانش‌آموزان معدن‌هایی وجود داردکه هر آن ممکن است به سبب بی‌دقتی در عمل منفجر شود. اظهار نظر توهین‌آمیز می‌تواند انفجار روانی پدید آورد. در اصلاح رفتار بخشش و سخاوت معلم است که مهم به شمار می‌آید نه رقت او، قدرت رسمی معلم زمانی افزایش می‌یابد که بتواند به شیوه مناسب از تشویق و تنبیه بهره گیرد. تنبیه ممکن است بعضی از رفتارهای نادرست را کاهش دهد ولی تجربه نشان داده که پس از حذف آن، دانش‌آموز دوباره رفتار ناپسند خود را ظاهر می‌سازد.





اصلاح رفتار مثل جراحی است


اصلاح رفتار مانند جراحی است، به همین دلیل مستلزم دقت و برنامه‌ریزی است و اظهارنظرها نباید بدون نتیجه و حذف باشد و گذشته از این معلم باید خود الگوی مناسب و شایسته‌ای از خود نشان دهد. کج‌خلقی و خشم و غضب را باید کنار بگذارد. بهترین سلاح معلم برای تغییر رفتار دانش‌آموز این است که با دلی آکنده از صفا و یکرنگی و عاری از خشونت به تربیت کودکان و دانش‌آموزان بپردازد.


5 نقطه‌ضعف تنبیه


• شکستن شخصیت: تنبیهات چه به صورت جسمی و چه روانی از قبیل سرزنش و عتاب شخصیت افراد را خرد می‌کند و دانش‌آموز را تدریجا به سوی انزوا می‌کشاند.


• پیدایش ترس و اضطراب در دانش‌آموز


• بدآموزی در رفتار با دیگران به خصوص افراد ضعیف


• تقویت و رشد روحیه تسلیم و بردگی


• ایجاد جسارت در ارتکاب جرم و بزهکاری

هفته نامه سلامت

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/2/18:: 8:28 صبح     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >