زن ها را درک کنید تا صمیمیت فوران کند. تنها حسی که او را هراسان می کند، عدم درک متقابل از سوی همسرش است... همان قدر که مردان از عدم شایستگی می ترسند، زنان از این که احساسات و عواطف شان درک نشود، بیمناک هستند.
اگر می خواهید شوهری نمونه باشید، باید بدانید که زنان را درک کنید. نیازها، عواطف و حضور همسرتان را درک کنید. شما باید شادی، ناراحتی، سرزندگی، کسالت و همه حالات آنها را درک کنید.
زن باید حرف بزند تا راحت شود. همین که شروع به تعریف کردن می کنند، انگار که آن مسأله به بهترین شکل حل شده است. پس هرگز او را از تعریف و صحبت کردن بازندارید.
گوش کنید. فراوان و فراوان به حرف هایش گوش دهید. وانمود نکنید که می شنوید، بلکه با دقت به حرف ها و درد دلش گوش کنید. هنگامی که صحبت می کند، صمیمانه نگاهش کنید و گوش دهید. راه حل ندهید. سریع پیشنهاد و راه حل ندهید. زن نمی گوید که شما مشکل را حل کنید.
کلمات کلیدی:
1-هورمونهای اصلی استرس کورتیزول، اپی نفرین و اکسی توسین میباشند.
2-هر دو هورمون کورتیزول و اپی نفرین باعث افزایش فشار خون و سطح قند خون میشوند. هورمون کورتیزول به تنهایی باعث کاهش کارایی سیستم ایمنی بدن میگردد.
3-پس از ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول هورمون اکسی توسین نیز از مغز ترشح می گردد تا اثرات دو هورمون نخست را تعدیل کند. هورمون اکسی توسین عواطف آرام بخش و حس مراقبت را افزایش میدهد.
4-در شرایط استرس زا میزان ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول در زنان و مردان یکسان میباشد، اما میزان ترشح هورمون اکسی توسین در زنان بسیار بیشتر از مردان است.
5-حیوانات و انسانهایی که سطح هورمون اکسی توسین در بدن آنها بالاست آرام تر، آسوده خاطر تر و اجتماعی تر بوده و کمتر مضطرب میباشند.
6-هورمون تستوسترون مردان اثرات آرام بخشی اکسی توسین را بی اثر و هورمون استروژن زنان آن را تقویت میکند.
7-بنابراین زنان بهتر از مردان با استرس کنار می آیند.
کلمات کلیدی:
حتما تا به حال برایتان پیش آمده است که به خاطر موضوعی نگرانشده و مدتی را در اضطراب ناشی از آن گذرانده باشید.
نگرانی به این دلیل که باعث میشود به خودتان بیایید و اقدامی انجام دهید مفید است، اما اگر از کنترل شما خارج شود خود میتواند به یک مشکل عمده بدل شود.
شبهات و هراسهای بیامان نمیتوانند روی انگیزه شما تاثیر مثبتی داشته باشند، بلکه برعکس، موجب کاهش انرژی و اختلال در فعالیتهای روزمره میشوند.
خبر خوب این که اضطراب مزمن یک عادت قابل ترک است. شما میتوانید فکر خود را طوری تربیت کنید که به زندگی از جنبههای مثبتتری نگاه کند.
اضطراب مداوم باعث بیخوابی و کسلی روزانه میشود. دیدگاه انسانها نسبت به اضطراب دوگونه است. برخی از جنبه منفی به آن نگاه میکنند و بر این باورند که نگرانی مداوم خطرناک است و موجب آسیب سلامت جسمی آنها میشود. این افراد بیم دارند که کنترل نگرانی خود را از دست بدهند و این نگرانی هیچ وقت متوقف نشود.
گروه دیگر که از جنبه مثبت به نگرانی مینگرند فکر میکنند نگرانی از رخداد وقایع بد و مشکلات پیشگیری میکند و آنها را برای بدترین شرایط آماده میسازد و آنها را به سوی کشف راهحل رهنمون میکند.
کلمات کلیدی:
یک دسته گل همواره می تواند روحیه هرکس را بهتر کند اما، گلهای نرگس تأثیراتی بیشتر دارند آنها می توانند کلیدی برای درمان افسردگی تلقی شوند.
دانشمندان کشف کرده اند که مولفه های تشکیل دهنده گونه های گل برف در آفریقای جنوبی و گلهای نرگس می توانند از سد خونی مغزی یا دیوار دفاعی که مغز را منزوی نگاه می دارد، عبور کنند.این سد مشکل مهمی برای پزشکان در درمان شرایط مغزی چون افسردگی است، چرا که دربرگیرنده پروتئینهایی است که به محض ورود دارو آن را پس می زند.مولفه های تشکیل دهنده در این گلها می تواند از این سد عبور کند.
این کشف تازه می تواند در نهایت به رساندن دارو به مغز کمک کند.براساس این تحقیق که در مجله داروخانه و داروشناسی منتشر شده است، چندین مولفه گیاهی می توانند از سد پروتئنی مغز عبور کند.
رگهای خونی مغز برای اکثر مولفه ها غیرقابل نفوذ هستند و یکی از دلایل همین پروتئینهای فعال هستند. یافتن مولفه هایی که بتواند از این خط دفاعی عبور کند بسیار جالب بوده است.
این تحقیق هنوز در مرحله اول است و راه و زمان طولانی در پیش است تا بتوان از این مولفه به عنوان یک دارو استفاده کرد.
سد خونی مغزی یا در اصطلاح پزشکی (BBB) محدوده جدا کننده بین مایع برونسلولی مغز در سیستم اعصاب مرکزی و جریان خون گردشی در بدن است بطوریکه اگر مواد رنگی به درون خون تزریق شود میتوان مشاهده کرد که از این ماده درون مغز اثری دیده نمیشود.
این پرده یا سد از مویرگهای ویژه تشکیل شده که بر خلاف ساختار عادی در مویرگها دارای منافذ معمول نبوده و اتصال بین سلولی در آنها از نوع اتصالمحکم است و در نتیجه بسیاری از ملکولها و ریز ملکولها و همچنین باکتریها قادر به گذشتن از آنها(از طریق دیفیوژن) و رسیدن به مایع مغزی نخاعی در مغز نیستند.
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی:
در مجلسهای مذهبی سالروز شهادت و سالروز ولادت امام سجاد علیه السلام گرامی داشته می شود اما تاریخ شهادت آن حضرت تحت الشعاع مراسم عاشورا قرار می گیرد و در تولد ایشان نیز - در کنار تولد امام حسین و حضرت اباالفضل علیهماالسلام – فرصت کافی برای صحبت درباره این امام در دست نیست.
اساسا راه شناخت اهل بیت علیهم السلام آن نیست که مقید به مناسبت ها باشیم. هر روز روز امام سجاد علیه السلام است و هر روز برای پیامبر صلی الله علیه وآله است و هر روز مختص به پرفضیلت ترین بندگان خدا در روی زمین – که محمد و آل محمد هستند – اختصاص دارد و ما باید از هر روزمان استفاده کنیم تا از راه مطالعه زندگی و گفته ها و عمل به راه زندگی ائمه علیهم السلام ، به آنان نزدیک شویم.
کلمات کلیدی:
یک مسئله، چندین راه حل
نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان میrlm;دهد که ریشه این اصطلاح در نوع و روش فکری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد.
امروزه چهارچوب روانشناسی به ما اجازه میrlm;دهد که بر این عقیده باشیم فرآیند خلاقیت، ذاتی نیست بلکه میrlm;تواند آموزش داده شود. ما از طریق آموزش میrlm;توانیم به کودکان یاد دهیم که به راههای غیرمعمولی فکر کنند و از طریق تفکر واگرا به بررسی مشکلات پرداخته و به راهrlm;حلهای مناسب دست یابند. در نظام آموزشی خلاق، معلم برای تربیت شاگردانی خلاق ابتدا با آنان ارتباط عاطفی برقرار میrlm;کند تا آنان را بشناسد و به خواستهrlm;ها و نیازهای درونیrlm;شان پی ببرد سپس با قرار دادن شاگردان در شرایط حل مسئله آنان را به صورت خودانگیخته در کشف مسایل و امور کمک میrlm;کند. مدرسه و معلم با انگیزش و تقویت تواناییrlm;های دانشrlm;آموزان نقش مهمی دارند، بنابر این آگاهی و دانش معلم با نظریهrlm;های مهم یادگیری و خلاقیت در این فرآیند تأثیربسزایی دارد. امروزه باید بجای انباشتن ذهن شاگردان از محفوظات، افکار آنان را به فعالیت واداشت و روش اندیشیدن را به آنان آموخت.
نخستین گام در زمینهrlm;سازی برای تحقق هدف انسانهای متفکر و خلاق، طرحrlm;ریزی آن نوع برنامه درسی است که از ارائه الزامات تفکر همگرا بکاهد و بر اقدامات زایش تفکر واگرا بیفزاید و زمینهrlm;های پرورش تخیل، تعقل، تحلیل، ابداع، راه و روشrlm;های متفاوت و نو را فراهم کند، ذهنی کاوشگر بپروراند که همواره در مواجهه با مسائل و مشکلات، میل به سیالی، انعطاف و نوآوری داشته باشد. نوخواهی و نوآوری در فرآیند برنامهrlm;ریزی درسی زمینهrlm;ساز تربیت انسانrlm;های آزاد، خلاق و پویا از طریق ارائه برنامهrlm;های درسی مطلوب و زمینهrlm;ساز خلاقیت است.
خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتکاری، طی کردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است.
"پال تورنس" در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که خصوصیات مربی و شیوهrlm;های آموزش وی میrlm;تواند به افزایش تفکر خلاق بیانجامد. مربیانی که از شیوه "کودک ـ محور" در آموزش خود استفاده میrlm;کنند، کودکان را نسبت به محرکات پیرامون حساس میrlm;نمایند از تاکید بر الگوهای قالبی اجتناب میrlm;ورزند و کلاس را چنان سازماندهی میrlm;نمایند که محیطی نو و خلاق ایجاد شود. در نتیجه این روش موجب افزایش و رشد خلاقیت در کودکان میrlm;شود. روشن است که هر کسی ممکن است در زمینهrlm;ای خاص خلاقیت داشته باشد از هر کسی در هر زمینه نمیrlm;توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینهrlm;ها را شناسایی کرده و زمینه رشد آنrlm;ها را فراهم نمود. بنابر این نتیجه میrlm;گیریم خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتکاری، طی کردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است.
بدین ترتیب فرایند آموزش و یادگیری میrlm;تواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، مشکلrlm;گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند. صرف دانستن اینکه چه کسی خلاق است برای پرورش خلاقیت،کافی نخواهد بود،بلکه مهم این است که بدانیم خلاقیت به چه نحو رشد و پرورش می یابد.تحقیقات مربوط به خلاقیت نشان می دهند که رشد این توانایی از همان دوران کودکی آغاز می شود و در دوران دبیرستان به مرتبه ی ثبوت خودش میرسد؛البته اگر این توانایی در همین دوران پرورش یافته باشد تا پایان عمر به غنای آن افزوده می شود.
ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می کنیم.
1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید.
سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است.
2. برای طرح سؤال ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید.
از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می شوند و شما از عهده جواب آنها بر نمی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید.
خلاقیت از دوران کودکی تا نوجوانی،همیشه به دنبال مأمنی برای رشد خود می گردد؛این تجربه ی گرانبهای تحقیقی نشان می دهد که باید به امر آموزش خلاقیت در سطوح مختلف تحصیلی دبستان،راهنمایی و دبیرستان آن هم با روشهای علمی اقدام کرد وبه تواناییهای خلاقه ی دانش آموزان در زمینه های گوناگون هنری،فرهنگی،علمی و ورزشی احترام گذاشت و از آنها به نحو درست و مناسب،استقبال کرد و برای پرورش آنها همت نمود
3 .نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.
در یک مطالعه مشخص شدمعلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می دادند و آنها را به تفکر وا می داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می کردند"
4.از روش ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید.
معروف ترین این روش ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.
5. احترام به عقاید غیر عادی فرا گیران
کودکان و نوجوانانی که به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده روابط ومفاهیمی رامی بینند و درک می کنند که والدین و مربیان آنها ممکن است درک نکنند و گاهی چنان نظراتی را مطرح می کنند که بزرگترها قادر به ارزشیابی و جایگزینی آنها نیستند.ترغیب کودکان و نوجوانان به ابراز عقاید نو وغیر عادی همراه با قدردانی ازآنان،اصولی هستند که در پرورش خلاقیت باید مورد توجه باشند.
6. تکمیل کردن اشیاء وامور غیر کامل
از دیگر روشهای پرورش خلاقیت،این است که از کودکان به ویژه،بخواهیم جملات ناتمام،داستانهای غیر کامل،نقاشیها و تصاویر نیمه تمام و مبهم و حتی اشیاء نیمه کاره را کامل کنند،در چنین مواردی،آنان سعی می کنند نهایت ابتکارات خود را برای تکمیل مطالب یا اشیاء نیمه تمام به کار برند؛برای مربی،محتوی قسمت کامل شده به وسیله ی کودکان نباید چندان مهم باشد،بلکه روش و چگونگی تکمیل در درجه ی اول اهمیت قرار گیرد.
7. جواب باید فرد را به سؤالهای جدید هدایت کند
می بایست هنگام جواب دادن به هر سؤال،فراگیر را به سوی معماهای تازه تر بکشاند تا ذهنش خود آگاه یا ناخودآگاه،مشغول کنکاش و جستجو باشد.بنابراین اصل،از به کار بردن کلماتی از قبیل بله،خیر،البته،هرگز،مطمئنا ً و امثال آنها به تنهایی باید اجتناب شود.این نوع جوابها چشمه ی جوشان کنجکاوی فراگیر را ارضا نمی کند،افزون بر آن،فرد می آموزد که برای هر مسأله و مشکلی در زندگی.فقط به دنبال یک راه حل بگردد و از امکانات مختلف و متعددی که ممکن است برای حل آن مشکل وجود داشته باشد.غافل بماند.جواب باید بین معلومات تازه و قبلی فراگیر، ارتباط برقرار کند.
منابع
روزنامه جمهوری اسلامی
شبکه فن آوری اطلاعات ایران
سایت علمی نخبگان جوان
کلمات کلیدی:
معلمین رکن اساسی تعلیم و تربیت هستند. برقراری روابط حسنه و جلب نظر و رضایت آن ها یکی از اساسی ترین کارهای مدیر آموزشگاه می باشد. اگر مدیری قادر باشد که با بر آوردن نیازهای معلمین، برقرار کردن شرایط مناسب رشد و به وجود آوردن جوی انسانی و عاطفی، همه معلمین احساس خوشحالی و رضایت خاطر کنند، تقریباً باید گفت که این مدیر قسمت اعظم وظایف مدیریتی خود را به انجام رسانیده است. آنچه تحت عنوان رابطه حسنه با معلمین مطرح می شود، پدید آوردن تمام زمینه ها و شرایط لازم برای ایجاد روحیه ، علاقمندی به کار و انگیزش و رضایت آن ها در محیط کارشان در جهت تحقق اهداف آموزش و پرورش است. کیمبل وایلز اساسی ترین راه های عملی را به مدیران برای به وجود آوردن جو رضایت بخش عاطفی با برقراری روابط حسنه با معلمین پیشنهاد می کند.
1- احترام به شخصیت معلمین که با آن ها سر و کار دارد: نظر به این که معلمین رابطه ای معنوی با دانش آموزان و کار خود دارند و اشتغال آن ها به امر تدریس در درجه اول انگیزه ی مادی ندارد، از شخصیتی معنوی و روحانی برخوردارند. این احساس، آن ها را در میان صنوف دیگر شغلی یکه و ممتاز می سازد و از نظر سلسله مراتب نیازها، آن ها را در مراحل بالا قرار می دهد. اصولاً، شغل معلمی احترام به شخصیت معلم را می طلبد. مدیر و همه افراد جامعه باید به مقام، موقعیت و شخصیت معلم احترام بگذارند.
2- توجه به مشکلات معلمان و اولویت بر رفع آن ها نسبت به مشکلات خود مدیر: معلمان نیاز به آرامش فکری و احساس امنیت شغلی و مالی دارند و باید این نیازها طوری تأمین شود که آن بتوانند در کمال آرامش و راحتی به کارهای فکری خود مانند فکر کردن برای پیدا کردن راه حل های مناسب برای حل مشکلات دانش آموزان، طرح درس و تدریس مناسب بپردازند. اگر چه در نظام آموزشی متمرکز ما، مدیران از قدرت قانونی و امکانات مناسب برخوردارند نیستند و نمی توانند به طور رسمی به حل مشکلات معلمان بپردازند، ولی بسیاری از مشکلات نیاز به توجه به کمک های روانی و حمایت از طرف مدیر دارد و نیاز به کارهای بزرگ ندارد و مدیر علاقمند می تواند از عهده آن برآید. در عین حال، چنانچه مدیر به کمک های بیشتری از طرف مقامات بالاتر برای کمک به معلمان نیاز داشته باشد، مدیران سطوح بالاتر باید چنین کمک هایی را در سازمان تحت نظر خود پیش بینی کنند. این کمک ها ممکن است دادن وام، اعزام به بیمارستان، بیمه معتبر، مشاورت های قضایی، مشاوره های روانی و غیره باشد.
کلمات کلیدی:
«اگر انسان اعلم علما باشد اما با این معیار تطبیق نکند قرب عندالله ندارد . شما اگر معروفترین و مقدسترین اشخاص باشید،حتی مردم آب دهان شما را هم برای شفا ببرند و... اینها هیچکدام ملاک قرب شما به خدای تعالی نخواهد بود . باید به خود رجوع کنید و ببینید که با«مرگ»چه رابطهای دارید ؟!
کلمات کلیدی:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اگر به مطلبی علاقه داشته باشید و آن مطلب برای شما مهم باشد و معنی آن را بدانید ، بدون زحمت ، و با کمی تکرار ، در حافظه شما ثبت می شود . اما همیشه این طور نیست ، یعنی گاهی شما مجبورید مطالبی را که شاید علاقه ی چندانی به آن ها ندارید ، یا هنوز اهمیت آن ها را نمی دانید ، یا به اندازه کافی برای شما معنی دارد نیستید حفظ کنید . در این مواقع بعضی افراد ابتکارات جالبی به کار می برند .
اصل اساسی در این روش ها هر چه جذاب تر و جالب تر کردن مطالب و پیوند آن به مطالب پایدار ذهنی است .
احتمالاً شما هم تا به حال خودتان از روش های مختلفی استفاده کرده اید و با کمی ذوق و ابتکار روش های جدیدی را می توانید خلق کنید . در این جا به چند روش حفظ مطالب که یاد آوری را آسان می کند ، اشاره می شود .
کلمات کلیدی: