دلایل خلاق بودن یادگیری و یاددهی از طریق هوش های چندگانه پروفسور هاوارد گاردنر عبارتند از : 1- یادگیری از طریق هوش های چندگانه لذّت بخش تر است. 2- یادگیری از طریق هوش های چندگانه شادتر است. 3-شاگرد و معلّم درفرایند یادگیری – یاددهی هوش های چندگانه خسته نمی شوند.4- کیفیت آموزشی از طریق یادگیری به وسیله ی هوش های چندگانه بیشتر است.5- پایداری یادگیری و توانایی ترکیب آموخته ها دراین روش بیشتر است.6- شاگردان امکان به یادگیری ابعاد مختلف هوش خود را دارند. 7-معلّمان امکان ارائه ی بهترین روش تدریس را دارند.8- رضایت مندی آموزشی شاگردان دراین روش بالاتر است.9- فراگیری و فرادهی در این روش دوطرفه است.10- شاگردان و معلّمان در این روش یادگیری فعال ترند. اگر کودکان به خوبی از عهده آزمونی برآیند می توان مطمئن بود که آنان تواناییهای آزمون ارزیابی شده را دارا هستند. اما اگر کودک پاسخ درستی به سؤالات ندهد نمی توان با اطمینان گفت تواناییهای مذکور را ندارد بلکه صرفاً می توان گفت نتوانسته این تواناییها و مهارتها را نشان دهد. این موضوعی حساس در تعبیر و تفسیر نتایج آزمون هوش است، کودکان ممکن است چیزی را بدانند و از آن استفاده نکنند حتی وقتی موقعیت اقتضا می کند. گاهی عملکرد کودکان دانسته ها و مهارتهای واقعی آنها را آشکار نمی کند زیرا مسایلی را که باید حل کنند درست نمی فهمند، پس وقتی کودکی از عهده مهارتی برنمی آید نمی توانیم با اطمینان نتیجه گیری کنیم که کودک فاقد تواناییهای لازم برای انجام آن مهارت است. از این رو بسیاری از متخصصان بر این عقیده اند که آزمودن مهارتهای خاص سودمندتر است تا اتکای صرف بر نمره بهره هوشی. هوش بسته به سن تغییر می کند، اما از دو سالگی به بعد روند تغییرات طوری است که تا حدی می توان میزان بهره هوشی در آینده را تخمین زد. اما نمرات آزمون بهره هوشی حتی در عرض چند هفته نیز ممکن است به اندازه ده نمره تغییر کند، عواملی چون تغییر در انگیزه، تغییر در میزان دقت یا خستگی مفرط در نمره آزمون مؤثرند. باز هم باید تأکید کنیم که نمره آزمون هوش شاخصی برای تواناییهای ذاتی و کیفیتی ثابت در تمام طول زندگی نیست. انواع هوش چندگانه کدامند؟ هوش دیداری / فضایی: این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات ،نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان میآید. مهارت های آنها شامل موارد زیر است: ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعارهها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری. شغل های مناسب برای آنها عبارتند از: دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک، مهندس هوش کلامی/ زبانی : این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان. این یادگیرندهها مهارت های شنیداری تکامل یافته ای دارند و معمولا سخنوران برجسته ای هستند. آنها به جای تصاویر، با کلمات فکرمیکنند. مهارت های آنها شامل موارد زیر میشود: گوش دادن، حرف زدن، قصه گویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمه ها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطه نظر آنها، تحلیل کاربرد زبان شغل های مناسب برای آنها عبارتند از: شاعر، روزنامه نگار، نویسنده، معلم، وکیل، سیاستمدار، مترجم
کلمات کلیدی:
هوشهای چند گانه در کلاس درس: معلمان به خوبی از این حقیقت آگاهند که کلاس پر ازدانش آموزانی است که با یکدیگر در روش ها ی متفاوت فرق دارند . هر دانش آموز از یک فرهنگ متفاوت می آید . پیش زمینه فرهنگی و اقتصادی هر یک سطوح متفاوتی از علاقه ،روش های متفاوت ابراز وجود و نقاط ضعف متفاوت را ایجاد می کند . گاردنر می گوید این خیلی مهم است که معلم تفاوتهای فردی میان دانش آموزان را خیلی جدی بگیرد آگاهی از تئوری هوش های چندگانه معلمان را بر می انگیزد تا روش های متفاوتی برای کمک به همه دانش آموزان کلاسشان بیابند .معلم باید آگاه باشدهر دانش آموز نیمرخ هوشی منحصر به فرد خودش را دارد که می تواند بر یادگیری دانش آموز تاثیر بگذارد . اما یک معلم چگونه باید با چنین کلاس متنوعی مواجه شود ؟در کلاس های سنتی با دانش آموزان به صورت یک گروه مشابه بر خورد می شد و تمرینات مشابهی به همه دانش آموزان داده می شد و انتظار داشتند در زمان یکسان جواب مشابهی تولید شود،از دانش آموزان انتظار می رفت طی یک زمان محدود و یکسان دانش ارئه شده به وسیله معلم را فرا گیرند و اکثر دانش رسمی با استفاده از زبان و تحلیل ریاضی منطقی ارائه می شد و به وسیله ی روش های محدود و آزمون های مکرر مورد ارزیابی قرارمی گرفت که به موجب آن بهترین نمره به دانش آموزی اختصاص داده می شد که بالاترین توانایی را برای محفوظات داشت. از نظر گاردنر هوشهای چند گانه ای که می تواند در یادگیری بخصوص در کلاس در س نقش زیادی در یادگیری و آموزش دانش آموزان داشته باشد به شرح زیر می باشد . انواع هوش: 1-هوش زبانی / کلامی 2 - هوش منطقی / ریاضی :3- هوش فضایی / دیداری :4-هوش بدنی / جنبش : 5- هوش میان فردی (درک اجتماعی)6:-هوش درون فردی (ادراک درونی ):7- هوش موسیقیایی :8-هوش طبیعت گرا (هوش محیطی ): 9- هوش وجود گرایانه (بنیاد گرایانه ) بر طبق گفته گاردنر ،دانش آموزان در روش هایی که منش شناختی آنهاست یاد می گیرند .معلمان می توانند اجازه دهند دانش آموزان با اطمینان در روش های گوناگون بیاموزند و کشف کنند ،آنها می تونند دانش آموزان را به طرف خود آموزی هدایت کنند .معلمان از تنوع کلاس ها یشان آگاه هستند و باید چیزهایی را درباره ی دانش آموزانشان بیاموزند تا در آموزش و روند یادگیری آنها سرمایه گذاری مؤثر تری انجام دهند.
نظریه ی هوش های چندگانه : نظریه ی هوش های چندگانه توسط پروفسور ها وارد گاردنر در دانشگاه هاروارد پایه گذاری شد . شناسایی و پرورش تمام هوش های بشری و کلیه ی ابعاد و توانمندی های هوشی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد . براساس نظریه ی پروفسور گاردنر ما انسان ها همگی از نظر هوش و توانا یی کاربرد هوشهای چند گانه تفاوت داریم، چون از توانایی و پتانسیل ذهنی و هوشی متفاوتی برخورداریم. به اعتقاد گاردنر تشخیص این امر توسط معلمان موجب می شود تا با مشکلات درسی، برخورد خلاق تر و مناسب تری داشته باشند. به ویژه اگر بتوانیم روش تدریس خودمان را بیشتر روی هوشی متمرکزکنیم که بچّه ها بیشتر دوست دارند و انتظار دارند که معلم در آموزش خود از آن هوش بیشتر استفاده کند. گاردنر در نظریه ی هوش های چندگانه سعی کرده است تا حوزه ی توانایی ها خلاق و استعداد های دانش آموزان را به آن سوی مرزهای هوش و ذهنی معمول بکشاند. تئوری گاردنر شیوه ای را از یادگیری و یاددهی خلاق و اثربخش ایجاد می کند که می توان به وسیله ی آن نه تنها روش های تدریس دانش آموزان را بلکه شیوه ی ارزشیابی خود را با قرار دادن آن ها در یک طرح درس خلاق و بهره برداری آموزشی از هشت مقوله ی هوشی و ذهنی متفاوت بازنمایی خلاق کرد. معلّم باید بداند که روش های تدریس برخاسته از یک هوش روش معمولی و غیرخلاقی است ولی اگر در آن روش تدریس از سه تا پنج هوش استفاده شده باشد توسعه یافته و نوآورانه می باشد ، اما اگر معلّم در روش تدریس خود از پنج تا هشت هوش استفاده کند روش تدریس خلاق و کاملاًابتکاری خواهئد بود. بنابراین کاربرد هوش های چندگانه پروفسور هاوارد نه تنها باعث خلاق تر شدن یاددهی معلّم در سر کلاس می شود ، بلکه در یادگیری معلّم در دوره های ضمن خدمت و یادگیری دانش آموزان نیز تأثیر خلاقی خواهد داشت .
کلمات کلیدی:
31- جدال ، دوستی قدیمی را تباه می کند وپیوند اعتماد را می گشاید وکمترین چیزی که در آنست غلبه بر دیگری است که آنهم سبب جدایی می شود . 32- حکمت اثری در دلهای فاسد نمی گذارد. 33- شب بیداری ، سبب لذت بخشی خواب ، وگرسنگی سبب خوش خوراکی در طعام ناب است . 34- اسب سوار سر کش اسیر هوای نفس خویش و نادان اسیر زبان خویش است. 35- افسوس کوتاهی در انجام کار را با گرفتن تصمیم قاطع جبران کنید . 36 - خشم وتندی ، کلید سنگینی و گرانباری است و خشم بهتر از کینه توزی است . 37- مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است . 38- هر که از خود راضی باشد ، خشمگیران بر او زیاد خواهند بود . 39- فقر ، سر کشی نفس ونا امیدی شدید را سبب می شود . 40- اگر مردم به راههای گوناگونی روند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت . 41- کسی که چهل روز گوشت نخورد بد خلقی پیدا کند ، وکسی که چهل روز پی در پی نیز گوشت خورد اخلاقش بد شود . 42- خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود ، سپس اشیاء را به صورت نو ظهور آفرید وبرای خودش بهترین نام ها را بر گزید . 43- فروتنی آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
کلمات کلیدی:
14- سرای دنیا چونان بازاری است که مردمی در آن سود برند وجماعتی ضرر کنند. 15-از حد خود تجاوز نکن و برای روزگار هیچ اثری در حکم خدا قرار نده . 16- اگر بگویم کسی تقیه را ترک کند مانند کسی است که نماز را ترک کرده ، هر آینه راستگو باشم. 17- حسد نیکوئی ها را نابود سازد ، ودروغ ، دشمنی آورد ، وخود پسندی مانع از طلب دانش و خواهندة خواری و جهل گردد ، و بخل ناپسندیده ترین خلق و خوی است ، وطمع خصلتی ناروا و ناشایست است. 18- امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود فرمودند : از این کار خودداری کن که تملق بسیار ، بدگمانی به بار می اورد و اگراعتماد برادر مومنت از تو سلب شد از تملق او دست بردار وحسن نیت نشان ده . 19- اگر در زمانه ای بودید که عدل بیش ازستم رایج بود ،حرام است که به دیگران بد بین باشید مگر آنکه بدی او بر شما محرز شده باشد.واگر در زمانه ای بودید که ستم بیش از عدل رواج داشت کسی حق ندارد به دیگران خوشبین باشد مگر آنکه مطمئن شده باشد. 20- بهتر از نیکی ، نیکو کار است ، وزیباتر از زیبائی ، گوینده آن است ، وبرتر از علم حامل آن است ، وبدتر از بدی ، عامل آن است ، ووحشتناک تر از وحشت ، آورنده آن است . 21- از کسی که بر او خشم گرفته ای ، صفا وصمیمیت مخواه و از کسی که به وی خیانت کرده ای وفا مطلب واز کسی که نسبت به او بد بین شده ای ، انتظار خیر خواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنها است . 22- نعمت ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکر گزاری افزون کنید ، وبدانید که نفس آدمی رو آورنده ترین چیز است نسبت به آنچه به او بدهی و بازدار نده ترین چیز است که از او بازداری . 23- خشم بر زیر دستان از پستی است . 24- نا فرمانی فرزند از پدر و مادر ، داغ داغ نا دیدگان است. 25- چه بسا شخصی که مدت عمرش سی سال مقدر شده باشد ولی بخاطر صله رحم و پیوند با خویشاوندانش ،خداوند عمرش را به 33 سال برساند . و چه بسا کسی که مدت عمرش 33 مقدر شده باشد ولی به خاطر آزردن خویشاوندان و قطع رحمش ، خداوند عمرش را به سه سال برساند. 26- نا رضایتی پدر و مادر کمی روزی را بدنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند . 27- مصیبت برای صابر یکی است ولی برای کسی که بی طاقتی می کند دو تا است . 28- مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند . 29- مسخرگی تفریح سفیهان و کار جاهلان است. 30- وقت جان دادنت اهلبیت را به یاد آر که در آن هنگام طبیبی جلوگیر مرگت و دوستی نفع رسانت نباشد .
کلمات کلیدی:
هدایت های حکیمانه امام هادی (ع) 1- امام هادی (ع) به یکی از شیعیانش فرمود : فلانی را ملامت کن و بگو : اگر خدا خیر بنده ای را بخواهد (در آن صورت ) هر گاه ملامت شود بپذیرد. 2-متوکل (یکی از خلفای عباسی ) نذر نمود که اگر از بیمایش عافیت یابد مال کثیری را صدقه دهد ، پس چون عافیت یافت از علما پرسید : اندازه مال کثیر چه مقدار است ، هر کدامشان چیزی گفت ولی به معنای آن نرسیدند ، سپس از امام هادی (ع) پرسید ، حضرت (ع) فرمود : هشتاد درهم بدهد ، گفت : به چه دلیل ؟ فرمود : خداوند به پیامبر خود وحی فرمود که :" لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة " : " بی شک خداوند شما را در میادین بسیار یاری کرد - توبه : 25 " ، وما میادین نبرد آنحضرت را شمردیم وبه هشتاد رسیدیم ، وخداوند آن تعداد را کثیر وبسیار نامیده . پس متوکل از این سخن خرسند شد وهشتاد درهم صدقه داد. 3- همانا خداوند را مکانهائی است که دعا نمودن در آنها را دوست دارد ، ودعای هر کس را در آنجا مستجاب می فرماید ، وموضع قبر سید الشهداء از آن جمله است. 4- هر کس از خدا بترسد از او بترسند ، وچون خدا را فرمان برد از او فرمان برند ، هر کس که از خالق اطاعت کند دیگر هیچ با کی از غضب وخشم مخلوق نداشته باشد ، وهر کس که خدا را بخشم آرد مسلّما بداند که دچار خشم مخلوقین خواهد گردید. 5- خداوند نه وصف گردد و نه تعریف جز بدانچه خود خویش را وصف نموده ، وچگونه وصف شود آن خدائی که حواس از در کش ناتوان ، وتصورات از دستیابیش در مانده ، وافکار از محدود ساختنش عاجز است ودر دیده نگنجد ، آن خدائی که نزدیکی او دوری است ودوریش نزدیکی ، او خود کیفیت را آفریده بی آنکه گویند او چگونه است ، ومکان را خود پدید آورده بی آنکه گویند کجاست ، وساحتش بر کنار از کیفیت ومکان است ، او یکتا ویگانه است ، عظمت وجلالش با شکوه ، ونامهایش پاک ومنزه است. 6-حسن بن مسعود گوید : خدمت امام هادی (ع) رسیدم - در حالکه انگشتم خراش خورده ؛ و شانه ام در اثر بر خورد با راکبی صدمه دیده بود ، ونیز در اثر ورود به ازدحام مردم برخی از لباسهایم پاره شده بود - وگفتم : ای روز ، خدا مرا از شر تو نجات دهد ، چقدر تو شوم بودی !پس آنحضرت (ع) بمن فرمود : ای حسن ، تو هم با اینکه با ما آمد و شد داری گناهت را بگردن بی گناهان می اندازی ؟! حسن گفت :(با شنیدن این سخن ) حواسم جمع شد و عقلم به من باز آمد و به خطایم پی بردم ، عرض کردم : مولای من! از خدا آمرزش می طلبم ، امام فرمود : ای حسن ، مگر روزها چه گناهی دارند که چون جزای کردار خود را می بینید آنها را شوم پنداشته وبد می گوئید ؟! حسن گفت : تا آخر عمر استغفار خواهم کرد ، آیا آن توبه ام بحساب می آید ای زاده رسولخدا ؟ فرمود: بخدا سوگند آن (بد گوئیها ) شما را سودی نبخشد ، بلکه خداوند شما را به مذمت کردن بی گناهان مجازات می کند ، ای حسن ، مگر نمیدانی آنکس که در برابر اعمال و کردار در این سرا وآن سرا ثواب دهد و کیفر نماید وتلافی کند تنها خدا است ؟ گفتم: اینگونه است مولای من ، فرمود : دیگر تکرار مکن ، وبرای روزها هیچ تاثیری در فرمان و حکم خدا قائل مشو ! حسن گفت : بروی چشم ؛ آقای من . 7- هر کس خود را از مکر ومواخذه سخت خدا ایمن بداند ، مغرور گشته ، تا آنجا که قضا وحکم حتمی خدا بر او جاری شود (یعنی مرگ گریبانش را بگیرد )، وهر کس که پروردگارش را بشناسد و بدو آگاه باشد ، مصیبت دنیا برایش سبک شود ، هر چند با قیچی بریده شود و با ارّه قطعه قطعه گردد!. 8- داود صرمی گوید : آقایم (امام هادی "ع") مطالبی ضروری را به من فرمود ، سپس مرا گفت بگو ببینم آنها را چگونه می گویی ، ولی من آنگونه که فرموده بود بخاطر نداشتم ، پس آنحضرت (ع) قلم به مرکب دان فرو برد و نوشت :" بسم الله الرحمن الرحیم ، بخواست خدا آنرا بخاطر خواهم آورد ، وهر کاری بدست خدا است "، من (با دیدن این صحنه) خندیدم ، فرمود : تو را چه شد ؟ گفتم : خیر است ، فرمود : بمن بگو ، گفتم : قربانت گردم بیاد حدیثی افتادم که یکی از اصحاب از جد شما حضرت رضا (ع) برایم نقل کرده بود ، که آنحضرت هر گاه دستور به کاری می داد می نوشت : "بسم الله الرحمن الرحیم ، بخواست خدا آنرا بخاطر خواهم آورد " ، بدین خاطر لبخند زدم ، آنگاه امام هادی (ع) بمن فرمود : ای داود اگر بگویم ترک کننده "بسم الله الرحمان الرحیم " همچون تارک نماز است در گفته ام صادق و راستگویم !. 9- فرد شکر گزار ، به خود آن شکر بیش از نعمتی که موجب شکر شده سعادتمند و خوشبخت است ، زیرا نعمتها تنها کالا ومتاع دنیایند ، ولی شکر ، هم نعمت (دنیا ) است وهم پاداش (آخرت) . 10- براستی که خداوند دنیا را سرای آزمون وامتحان ، و آخرت را سرای پاداش و جز اقرار داده ، و آزمون دنیا را سبب وموجب پاداش آخرت ساخته ، وپاداش آخرت را در عوض آزمون دنیا. 11- بتحقیق ستمکار فهمیده ودانا ممکن است بخاطر همان فهمش از ستمش بگذرند،وبی شک صاحب حق نادان ممکن است همان حماقت او؛ نورحقش را خاموش کند. 12- هر کس دوستی و نظریه خود را برایت جمع کرد ، تو نیز بطور کامل مطیع او باش . 13- کسی که خود را سبک شمارد و قدر خویش نداند ، از شر او در امان مباش.
کلمات کلیدی:
شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک
شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک
الیزابت پنتلی / مترجم: اکرم قیطاسی
موقعیت
وقتی فرزندم با دوستانش صحبت می کرد.متوجه شدم که عبارات زشتی به آنها گفت.من از این مسأله بسیار ناراحت شدم.بهترین راه برای کنترل این مسأله چیست؟
فکر کنید
درست همانطور که بچه ها هر چیز دیگری را می آموزند،یاد خواهند گرفت که کلمات،قدرتمند هستند و برخی کلمه های قوی تر از بقیه اند. درست همان طور که بچه ها چیزهای دیگری را که می آموزند بررسی و تحقیق می کنند،این کلمات را نیز آزمایش می کنند.
راه حلها
1-بچه های کوچک،درست مثل «مینا»هستند. آنها چیزهایی را که می شنوند، حتی وقتی معنای آن را نمی دانند،تکرار می کنند. اگر فرزندتان کوچک است و معنی کلمه ای زشت را نمی داند، اما به تقلید از دیگری آن را گفته است، فقط بگویید: «آدمها نباید چنین کلماتی را به کار ببرند. در عوض می توانی بگویی...»وکلمه قابل قبولی را جایگزین کنید. از همان لحن و همان میزان صدایی استفاده کنید که او برای بیان آن کلمه زشت به کار برده است.
2-اگر کودک بزرگتری حرفهای زشت می زند و معنی آنها را نیز می داند،می توانید با آرامش بگویید:«می توانید بگویید این نوع حرف زدن غیر قبول است. می دانم آن قدر باهوش هستی که عبارات قابل قبولی به جای آنها پیدا کنی.»
3-بچه ها اغلب برای تأثیر عبارات خود از کلمات زشت استفاده می کنند. می توانید با صدایی محکم آن کلمه را به این صورت تکرار کنید: «سیلویا! در این خانه از کلمه لعنتی استفاده نمی کنیم.»اغلب وقتی کودکی بشنود که پدر یا مادر ش کلمه زشت را به این صورت به کار می برد.تأثیر آن کلمه برایش از بین می رود.
4-دقت کنید که فرزندتان این کلمات زشت را کجا می شنود. یک دوست یا یکی از اعضای خانواده؟فیلمها؟همسالان؟(مطمئنا"نه از شما!). اکنون زمان مناسبی است تا در مورد قدرت و معنای کلمات و اینکه چرا مردم به هم ناسزا می گویند و احساس تو قابل قبول است، با او صحبت کنید. جایگزینهای مناسبی به فرزندتان بدهید تا در هنگام عصبانیت از آنها استفاده کند.گفتن جمله ای مختصر و همراه با آرامش در مورد کلمه ای که فرزندتان از یک دوست شنیده یا یک ستاره سینما فریاد زده است، به فرزندتان کمک می کند تا احساساتش را تعدیل کند.مثلا":«من واقعا"از آن فیلم لذت بردم و آن هنر پیشه را دوست دارم،اما گفتن آن کلمات زشت ضروری نبود و باعث شد که آرنولد به نظرم احمق و خام برسد.»
5-در ازای هر کلمه زشتی که از فرزندتان شنیدید،او را جریمه کنید. پول جریمه را می توانید در قلکی بیندازید و بعد به عنوان صدقه یا خیریه آن را به فقرا بدهید.
6-اگر حرفهای زشت او خطاب به شما گفته شود، به تعرضی جدی تبدیل می شود.اگر با چنین موردی روبرو هستید،باید سریع و با قدرت اقدام کنید. در مورد امتیازاتی که برای فرزندتان اهمیت دارند فکر کنید. استفاده از تلفن؟دیدار دوستان؟بازی با رایانه؟دوچرخه سواری؟و....
از انجا که قبلا"در مورد این مسأله فکر کرده و برنامه ریزی کرده اید، می توانید به تعرض بعدی با قدرت پاسخ دهید. بار دیگر که فرزندتان حرف زشتی به شما گفت، با آرامش بگویید:«این بی احترامی است و غیر قابل قبول. تو همین حالا حق استفاده از تلفن را تا سه روز از دست دادی. اگر بار دیگر با من این طور صحبت کنی، برای همیشه تلفن را از اتاقت بر می دارم .»
حرفهای زشت عمدی
موقعیت
حرفهایی که فرزندم می زند، گاهی اوقات گستاخانه و آزار دهنده است. چطور می توانم مانع او شوم تا چنین حرفهایی را بر زبان نیاورد؟
فکر کنید
کودکی که در حال یادگیری رفتار مناسب اجتماعی است، درک و حساسیت کاملی برای تشخیص تأثیر حقیقی حرفهای خود ندارد. اغلب،بچه ها حرفهایی می زنند تا از احساسات خود محافظت کنندو یا به روشی نسنجیده برای بیان احساس واقعی خود،از آن استفاده می کنند.آگاهی و و بلوغ در این زمینه بسیار مؤثر است.
راه حلها
1-بهترین واکنش،آموزش دادن و بیان همان جملات با الفاظی دیگر است:«احمد!فکر می کنم حرفهایت احساسات نیتن را جریحه دار کرد. اگر بازی ات تمام شده، به او بگو که دوست داری کار دیگری انجام بدهی.»
2-به شخصی که جمله خطاب به او کفته شده، بگویید:«ما را ببخش»و فرزندتان را به جای خلوتی ببرید و خصوصی وسریع احساسات خود را در مورد حرف او بیان کنید. از او بپرسید که چطور می تواند این شراط را اصلاح کند. اگر نمی داند، شما دقیقا" به او بگوییدکه باید چه جمله ای را بگوید. در فرصتی دیگر، در مورد این رفتار و وضعیت با صحبت کنید و اگر بیان جمله آزار دهنده تعمدی بوده،مجازاتی برایش تعیین کنید.این مجازات ممکن استبرای جمله کاملا" بی ادبانه، نوشتن یادداشتی کوتاه برای معذرت خواهی باشد.
3-با دقت ببینید که چه چیزی بر رفتار فرزندتان تأثیر داشته است: دوستان بد؟برنامه تلویزیونی محبوب او که در انها شوخی های بی ادبانه ای وجود دارد؟فرد بزرکسال تأثیری نا مناسبی می کند؟ یا خواهریا برادری که مدام او را اذیت می کند؟اگر علت این امر را بیابید، بهتر می توانید وضعیت به وجود آمده را اصلاح کنید.
حرفهای بی ادبانه غیر عمدی
موقعیت
فرزندم با صراحتی ناراحت کننده،حرفهای آزاردهنده می زند. دیروز در اداره پست با صدایی بلند گفت: «مامان!اون خانم سبیل داره»در آن لحظه، دلم می خواست می مردم.
فکر کنید
تشخیص تفاوت بین راستگو و زدن حرفهای ناراحت کننده، نیاز به تجربه و بلوغ دارد.این لحظه ها را به عنوان فرصتهایی عالی برای آموزش دادن فرزندتان در نظر بگیرید. یا این کار را انجام دهید و یا آن را برای چند برای چند سال بعد نگه دارید!
راه حلها
1-بهترین کار این است که فرزندتان را به گوشه ای ببرید و درسی سریع به او بدهید تا جلوی چنین رفتاری را بگیرید. مثلا":«بهتر است حرفهایت را در مورد دیگران برای خودت نگهداری. شاید شنیدن چنین حرفهایی احساسات آنها را جریحه دار کند.»در فرصتی دیگر، به طور خصوصی در مورد خصوصیات یک فرد و در مورد صحبت کردن درباره مردم،آن هم در محلهای عمومی، با او صحبت کنید.
2-وقتی متوجه می شوید که فرزندتان به شخصی که به طرف شما می آید خیره شده است، می توانید جلوی حرفهای آور او را بگیرید. خم شوید و در گوش او زمزمه کنید:«آن مرد فقط یک پا دارد.مؤدبانه نیست که به او خیره شویم. بعد در موردش صحبت خواهیم کرد.»در فرصتی مناسب، حتما"در باره تفاوتهای مردم و صفاتی که باعث می شوند مثل هم باشیم،با او صحبت کنید.
3-پس از بیان جمله ای خجالت آور، بهتر است سریع حواس فرزندتان را به چیزی دیگر مشغول کنید و در فرصتی مناسب به او درس بدهید. اگر شهامت آن را دارید،در چشمان شخص مخاطب نگاه کنید و بگویید:«از این مسئله متأسفم.»شما نمی توانید حرف فرزندتان را پس بگیرید بلکه فقط می توانید تصدیق کنید که در مورد حرف او احساس بدی دارید.
----------------------------------------------
منبع:راهنمای کامل تربیت کودک
تألیف:الیزابت پنتلی
مترجم: اکرم قیطاسی
کلمات کلیدی:
با توجه به نظرات هوارد گاردنر ،هوشهای چندگانه راههای مختلف برای نشان دادن قابلیت فکری هستند.
هوش دیداری / فضایی
این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات ،نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان میآید.
مهارت های آنها شامل موارد زیر است:
ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعارهها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری.
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:
دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک، مهندس
هوش کلامی/ زبانی
این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان. این یادگیرندهها مهارت های شنیداری تکامل یافته ای دارند و معمولا سخنوران برجسته ای هستند. آنها به جای تصاویر، با کلمات فکر میکنند.
مهارت های آنها شامل موارد زیر میشود:
گوش دادن، حرف زدن، قصه گویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمه ها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطه نظر آنها، تحلیل کاربرد زبان
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:
شاعر، روزنامه نگار، نویسنده، معلم، وکیل، سیاستمدار، مترجم
هوش منطقی / ریاضی
هوش منطقی / ریاضی یعنی توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد. این یادگیرندهها به صورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر میکنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار میکنند. آنهاا همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سوال های زیادی میپرسند و دوست دارند آزمایش کنند.
مهارت های آنها شامل این موارد میشود:
مسئله حل کردن، تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات، کار کردن با مفاهیم انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر، به کاربردن زنجیره طولانی از استدلالها برای پیشرفت، انجام آزمایش های کنترل شده، سوال وکنجکاوی در پدیده های طبیعی، انجام محاسبات پیچیده ریاضی، کار کردن با شکل های هندسی
رشته های شغلی مورد علاقه آنها عبارتند از :
دانشمند، مهندس، برنامه نویس کامپیوتر، پژوهشگر، حسابدار، ریاضی دان
هوش بدنی/جنبشی
این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا. این یادگیرندهها خودشان را از طریق حرکت بیان میکنند. آنها درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند (به عنوان مثال در بازی با توپ، یا استفاده از تیرهای تعادل مهارت دارند)انها از طریق تعامل با فضای اطرافشان قادر به یادآوری و فرآوری اطلاعات هستند.
مهارت های آنها شامل این موارد میشود:
رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایع دستی، هنرپیشگی، تقلید حرکات، استفاده از دست هایشان برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات از طریق بدن
شغل های مورد علاقه آنها عبارتند از :
ورزشکار، معلم تربیت بدنی، رقصنده، هنرپیشه، آتش نشان، صنعتگر
هوش موسیقی / ریتمیک
این نوع هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی. این یادگیرنده های متمایل به موسیقی با استفاده از صداها، ریتمها و الگوهای موسیقی فکر میکنند. آنها بلافاصله چه با تعریف و چه با انتقاد، به موسیقی عکس العمل نشان میدهند. خیلی از این یادگیرندهها بسیار به صداهای محیطی (مانند صدای زنگ، صدای جیرجیرک و چکه کردن شیرهای آب) حساس هستند.
مهارت های آنها شامل موارد زیر میشود:
آواز خواندن ، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگ سازی، به یاد آوردن ملودی ها، درک ساختار و ریتم موسیقی
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
موسیقی دان، خواننده، آهنگساز
هوش برون فردی (فرا فردی)
یعنی توانایی ارتباط برقرار کردن و فهم دیگران. این یادگیرندهها سعی میکنند چیزها را از نقطه نظر آدم های دیگر ببینند تا بفهمند آنها چگونه میاندیشند و احساس میکنند. آنها معمولا توانایی خارق العا د ه ای در درک احساسات، مقاصد و انگیزهها دارند. آنها سازمان دهند ه های خیلی خوبی هستند، هرچند بعضی وقتها به دخالت متوسل میشوند. آنها معمولا سعی میکنند که در گروه آرامش را برقرار کنند و همکاری را تشویق کنند. آنها هم از مهارت های کلامی (مانند حرف زدن) و هم مهارت های غیرکلامی (مانند تماس چشمی، زبان بدن) استفاده میکنند تا کانال های ارتباطی با دیگران برقرار کنند.
مهارت های آنها شامل موارد زیر میشود:
دیدن مسائل از نقطه نظر دیگران (نقطه نظر دوگانه)، گوش کردن، همدلی، درک خلق و احساسات دیگران، مشورت، همکاری با گروه، توجه به خلق و خو ، انگیزهها و نیت های مردم، رابطه برقرار کردن چه از طریق کلامی چه غیر کلامی، اعتماد سازی، حل و فصل آرام درگیری ها، برقراری روابط مثبت با دیگر مردم
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
مشاور، فروشنده، سیاست مدار، تاجر
هوش درون فردی
این هوش یعنی توانایی درک خود و آگاه بودن از حالت درونی خود. این یادگیرندهها سعی میکنند احساسات درونی، رویاها، روابط با دیگران و نقاط ضعف و قوت خود را درک کنند.
مهارت های آنها شامل موارد زیر میشود:
تشخیص نقاط ضعف و قوت خود، درک و بررسی خود، آگاهی از احساسات درونی، تمایلات و رویاها،ارزیابی الگوهای فکری خود، باخود استدلال و فکر کردن ، درک نقش خود در روابط با دیگران
مسیرهای شغلی ممکن برای آنها عبارتند از:
پژوهشگر، نظریه پرداز، فیلسوف
کلمات کلیدی:
پرسش و پاسخ روشی است که معلم به وسیلهی آن ، شاگرد را به تفکر دربارهی مفهومی جدید یا بیان مطلبی تشویق میکند. در این روش، شاگرد تلاش میکند با کوششهای ذهنی، از معلوم به مجهول حرکت کند.
در روش پرسش و پاسخ ، معلم در شروع تدریس، مستقیماً به بیان مطالب نمیپردازد بلکه با طرح سؤالهای برنامهریزی شده ، فعالیت ذهنی شاگردان را در مسیر مطالعه و مفاهیم جدید قرار داده ، آن را هدایت میکند تا خودشان به کشف مفاهیم جدید توفیق یابند. (شعبانی ، 1379 ، ص 264)
روش پرسش و پاسخ به نوعی به حل مسأله نیز معروف است، زیرا با ارائهی مسألهای شروع میشود که دانشآموزان باید از طریق مشاهدهی عملی یا تفکّر خلاق آن را حل کنند. (انصاری راد ، 1380 ، ص112)
پرسش و پاسخ را میتوانیم در تمام روشهای تدریس به کار ببریم. همچنین در این روش، تمام مهارتهای یادگیری یا ذهنی به نحوی به کار گرفته میشود.
موارد کاربرد
این روش برای ارائه مطلب یا درس جدید، مرور مطلبی که قبلاً آموخته شده و یا ارزشیابی از میزان درکی که شاگردان از مفهوم درس دارند و همچنین برای پرورش قدرت تفکر و استدلال دانشآموزان روش بسیار مؤثری است.
ویژگی سؤالات
سؤالات باید از ساده به مشکل طرح گردند. با توجه به زمینههای علمی شاگردان طرح گردند و به گونهای مطرح شوند که توجه آنان را بر انگیزد و ذهن را به حرکت درآورد.
اصول حاکم
روش پرسش و پاسخ بر سه اصل متکی است:
1- وجود سؤال یا مسئله
2- طرح سؤالهای متوالی برای تداوم فعالیتهای ذهنی توسط معلم و دانشآموزان.
3- هدایت تلاش ذهن برای کشف آگاهانه مسئله ، به طوری که نتیجهی آن به خلاقیت فکری و کسب دانش منجر شود.
نکات قابل ذکر
ü در کلاسهای پرجمعیت باید ترتیبی اتخاذ کنند که همهی شاگردان در جریان فعالیتهای آموزشی قرار گیرند.
ü معلم باید به شاگردان فرصت کافی برای تفکر ، تأمل و پاسخ دادن بدهد.
ü اگر دانشآموزی پاسخ پرسشی را نمیداند باید سؤال برای دانشآموزان دیگری مطرح گردد. یعنی سؤال در کلاس گردانده شود تا این که به جواب برسیم.
پرسشهای پیگیر و متوالی
پرسشهای پیگیر، توسط معلم به شکل منظم و پی در پی و بلافاصله پس از نخستین پاسخ شاگرد مطرح میشوند. هدف از پرسشهای پیگیر، راهنمایی شاگرد برای رسیدن به پاسخ مورد نظر است. در حقیقت، با اینگونه سؤالها معلم ذهن شاگرد را تحریک میکند. استفاده از این روش ، سبب میشود که شاگرد به تدریج به سطوح بالاتر یادگیری برسید. (صفوی ، 1373 ، ص 89)
محاسن و محدودیتهای روش پرسش و پاسخ
الف) محاسن و مزایا
1- برطرف شدن ابهامات دانش آموزان در زمینهی درک مفاهیم.
2- تقویت اعتماد به نفس در شاگردان.
3- ایجاد علاقه و تقویت تفکر خلاق در شاگردان.
4- تقویت استدلال و قدرت اظهار نظر شاگردان.
5- تشویق دانشآموزان به شرکت در بحث و فعالیت های آموزشی و در نتیجه یادگیری مؤثر.
6- تکمیل معلومات ناقص دانشآموزان و افزایش دامنهی اطلاعات آنها.
7- تقویت مهارتهای زبانی ، گفتاری و نظم منطقی تفکر در دانشآموزان.
8- فراهم آوردن فرصت برای دانشآموزان تا درک و دریافت خود را از موضوعات پیچیده اجتماعی به نمایش بگذارند.
9- به معلم اجازه میدهد تا سطوح درک و فهم دانشآموزان را ارزشیابی کند و در صورت لزوم آن را اصلاح کند.
ب) محدودیتها
1- این روش برای کلاسهای پر جمعیت مناسب نیست.
2- این روش مستلزم صرف وقت بسیار است.
3- در همهی دروس قابل اجرا نیست.
کلمات کلیدی:
- روش ایفای نقش
روش ایفای نقش را میتوان برای تجسم عینی موضوعات و درسهایی که برای نمایش مناسب هستند، به کار گرفت. در این روش، فرد یا افرادی از شاگردان موضوعی را به صورت نمایش کوتاه اجرا میکنند.
از ویژگیهای ممتاز روش ایفای نقش این است که مشاهده کنندگان (شاگردان) با عملیات نمایشی و ایفاگران نقش ارتباط عاطفی برقرار میکنند و با هیجان مراحل نمایش را میبینند و خود را در صحنه احساس میکنند. چون تمرکز حواس و ارتباط عاطفی در این روش زیاد است، یادگیری بهتر و مؤثرتر انجام میگیرد. (شعبانی ، 1379 ، ص 268)
در این روش تدریس، دانشآموزان نقش افراد دیگری را بازی میکنند و نشان میدهند که در جریان تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف باید به چه مواردی توجه کنند و چه رفتاری را بروز دهند.
«ایفای نقش ، دانشآموزان را برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی، نقش خود در تعاملات اجتماعی و راههای موثرتر حل مسائل هدایت میکند. این روش، دانشآموزان را در بررسی ارزشهای اجتماعی کمک میکند. همچنین روش ایفای نقش، دانشآموزان را در گردآوری، سازمان دهی اطلاعات دربارهی مسائل اجتماعی، تعاون، همکاری و کسب مهارتهای اجتماعی کمک میکند. (انصاری راد و دیگران ، 1380 ، ص 144)
روش ایفای نقش برای دانشآموزان بسیار جذاب و جالب و گاه به شکل یک تفریح آموزشی جمعی است. ایفای نقش میتواند ابزار مهمی برای ارزشیابی دانشآموزان از نظر درک مطالب کتاب درسی، مهارتهای گفتاری، استدلال منطقی و مهارتهای نمایشی باشد.
چگونگی به کارگیری روش ایفای نقش (فنون کلی اجرای نمایش)
صحنهی اجرای نمایش باید طوری ترتیب داده شود که همهی دانشآموزان بتوانند عملیات ایفاگران نقش را ببینند. همچنین آنان باید بلند صحبت کنند تا همه بتوانند گفتگوهای آنان را بشنوند.
همچنین بهتر است با جا به جا کردن میز و نیمکتها، فضای واقعی نمایش، یا یک صحنه (سن) فراهم آید. در صورت امکان بهتر است افراد لباسهای متناسب با نقش خود بپوشند و از لهجههای محلی استفاده کنند تا فضای اجرای نمایش به واقعیت نزدیکتر باشد.
محاسن و محدودیتها
الف- محاسن
1- روش ایفای نقش ، دانشآموزان را بر میانگیزد که با شور و شوق و هیجان جریان نمایش را مشاهده کنند.
2- دانش آموزان در احساس ایفاگران نقش سهیم میشوند و خود را در صحنهی نمایش احساس میکنند و این حالت عاطفی در یادگیری تأثیر فراوانی دارد.
3- با این روش میتوان زمینه را برای بحث گروهی فراهم ساخت.
4- دانش آموزان مهارتها و نگرشهای خود را رشد میدهند.
5- تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین دانشآموزان
6- این روش برای رفع کمرویی در دانشآموزان خجالتی مفید است. به همین دلیل معلم باید افراد کمرو را به شرکت در نمایش و ایفای نقش تشویق کند.
ب- محدودیتها
1- روش ایفای نقش برای تحقق هدفهای پیچیده آموزشی مناسب نیست ، اما از این روشمیتوان برای رسیدن به هدفهای آسان و جزیی استفاده کرد.
2- این روش به دلیل اینکه به صورت ظاهر، جنبهی نمایشی و هنری دارد به عنوان یک روش آموزشی، جدی گرفته نمیشود.
3- روش ایفای نقش ، به اجرای درست، صرف وقت کافی و تهیه تدارکات نیاز دارد و انجام آن وقت گیر است.
کلمات کلیدی:
کاربرد این روش
این روش در کلاسهایی امکان پذیر است که :
1- تعداد دانشآموزان آن محدود باشد. (حداکثر 20 نفر)
2- سن دانش آموزان بیش از 10 سال باشد.
3- معلم قدرت تصمیم گیری ، کنترل و هدایت کلاس را داشته باشد.
وظیفهی معلم
معلم موظف است در شروع بحث ، هدف و ضوابط بحث گروهی را شرح دهد و وظایف رهبر و اعضای گروه را گوشزد کند. معلم باید در صحبت کردن حداقل مشارکت را داشته باشد. از دیگر وظایف معلم در جریان بحث گروهی ، کنترل و هدایت بحث است. او باید مراقب باشد که در گروهها، بحث از موضوع و مسیر خود خارج نشود و اجازه ندهد که افرادی خاص، بحث را به خود اختصاص دهند. به عبارت دیگر، معلم باید همهی دانشآموزان را به شرکت فعال در بحث و گفتوگو تشویق کند. در پایان معلم از هر گروه میخواهد که نتیجهی کار خود را در کلاس و برای سایر گروهها بازگو نماید و خود نیز در تکمیل گفتههای آنان مطالبی را اضافه کند.
پژوهشهای علمی نشان داده است که با هدایت و رهبری مناسب معلم، دانشآموزان میتوانند با شرکت در بحث گروهی به اطلاعات پژوهشی ارزشمندی دست یابند و دامنهی اطلاعات و دانش علمی خود را وسعت بخشند.
ویژگی گروه
1- گروه دانش آموزان بهتر است حدود 3 تا 5 نفر باشند.
2- گروه باید افراد قوی ، متوسط و ضعیف درسی را در برگیرد.
محاسن و محدودیتهای بحث گروهی
الف) محاسن
1- سهیم شدن دانش آموزان در عقاید و تجربیات یکدیگر
2- دانش آموزان به خوبی آگاه میشوند که برای حل یک مشکل، همکاری گروهی بیشتر از فعالیتهای انفرادی و تکروی فایده دارد.
3- دانشآموزان درک میکنند که باید به نظرات دیگران احترام گذاشت و گوش کردن به حرفهای دیگران را میآموزند. (دارای روحیه تحمل آراء میگردند)
4- دانشآموزان دامنهی اطلاعات و دانش علمی خود را وسعت میبخشند. (بحث گروهی فهم دانشآموزان از مسئله مورد یادگیری را بیشتر میکند.)
5- کاهش هراس افراد کمرو و خجالتی برای صحبت کردن (رفع کمروئی دانشآموزان خجالتی)
6- از طریق بحث گروهی، دانشآموزان روابط گروهی را تمرین میکنند و قابلیتهای ارتباط اجتماعی را ارتقاء میبخشند.
7- تقویت حسن کنجکاوی و بررسی دقیقتر موضوع درسی
8- تقویت همکاری گروهی و احساس دوستی در بین دانشآموزان
9- تقویت قدرت بیان ، استدلال و خلاقیتهای ذهنی دانشآموزان
10- تقویت اعتماد به نفس و روحیه نقّادی در دانشآموزان
11- دانش آموزان آزادانه و با علاقهی فراوان در بحث شرکت میکنند.
ب) محدودیتها
1- این روش برای کلاسهای پر جمعیت (بیش از 20 نفر) قابل اجرا نیست.
2- برای دانشآموزان خرد سال دورهی ابتدایی (کم تر از 10 سال) چندان مناسب نیست.
3- بحث گروهی را دربارهی همهی درسها و موضوعات نمیتوان به کار برد. بلکه از این روش در زمینههایی که جنبه اجتماعی دارد و تمام دانشآموزان به آنها علاقه مشترک دارند، استفاده میشود.
4- چنانچه بحث گروهی به درستی انجام نشود ، نتیجه مفیدی عاید نخواهد شد و وقت گروه ، صرف صحبتهای بی نتیجه میشود.
5- در این روش ، به دلیل صرف وقت زیاد برای نتیجهگیری، حجم آموختهها کم و محدود است.
6- نمیتوان نتیجه را پیشبینی کرد، چه بسا بر اثر سهل انگاری و ضعف مدیریت رهبر گروه، جریان بحث از مسیر طبیعی خود خارج گردد و بدون دلیل طولانی شود.
7- ممکن است یک یا چند نفر از دانشآموزان ، اعضای گروه را تحت تأثیر عقاید و افکار خود قرار دهند، که این امر سبب کاهش علاقه و انگیزه سایر اعضا برای شرکت فعال در بحث گروهی خواهد شد.
8- بحث آزاد موجب شلوغی و سرو صدا میشود.
9- در این روش ، کنترل کلاس برای معلم با دشواری صورت میگیرد.
کلمات کلیدی: