17) والدین موفق با فرزندان نوجوان خود با احترام و اکرام صحبت می کنند .
18) والدین موفق سریعاً به بچه ها راه حل نشان نمی دهند و سریع شروع به موعظه و نصیحت نمی کنند بلکه از خود نوجوان برای حل مسائل و مشکلاتش یاری و راهنمایی می خواهند .
19) والدین موفق با نوجوان خود مشورت می کنند .
20) والدین موفق دستور نمی دهند بذر پیشنهاد می کارند و ( راههای میزان خطا می آموزند) به جای آنکه متهم کنند و بر چسب بزنند. ( یعنی اینکه مثلاً بگویند تنیل ، بی چشم و رو، بد عنق و ...) که در روح فرزندشان ماندگار است .
21) والدین موفق ، عصبانیت و ناراحتی های خود از نوجوانشان بدون زهر توهین و تحقیر و تمسخر ، اعتراف می کنند .
22) والدین موفق خیلی به صورت افراطی محبت نمی کنند و به قولی به نوجوان خود از ترس اینکه او نارحت شود باج نمی دهند .
23) والدین موفق در غیاب فرزندشان از او در غیاب فرزندان دیگر غیبت و بدگویی نمی کنند.
24) والدین موفق در جستجوی صفات خوب فرزندان و یکدیگر هستند و مچ افراد در حین ارتکاب عمل خوب می گیرند و بعد آنان را توصیف می کنند مثل ( می بینم که پس انداز کرده ای آفرین ) زیرا که بهترین زمان تغییر پذیری افراد زمان نهایی است که احساس خوبی از خود دارند نه زمانی که احساس بد دارند .
25) والدین موفق هدفمند هستند و در بحرانها آرام می گیرند ، می آموزند و با عقل عمل می کنند نه اینکه اول خشم خود را خالی کنند ( با تنبیه بدنی، توهین ، تحقیر و ... ) بعد به نزد مشاور بروند .
26) والدین موفق اهل آنالیز کردن و تحلیل خود هستند و حسن و عیب های خود را می شناسند و در صدد رفع آن اقدام می کنند
. 27( والدین موفق خودشان منشاء آرامش و عزت نفس هستند .
28) والدین موفق خودشان درستکار هستند و در مورد مسائل مادی نیز رزق حلال و طیب در سفره زندگیشان می گذارند.
29) والدین موفق در مورد فرزندانشان کلی گویی نمی کنند بلکه صفات او را مورد ارزیابی قرار می دهند و به تلاش های حتی کوچک فرزند خود ارج می نهند.
30) والدین موفق همیشه و همه جا از خداوند یاری می خواهند و سعی می کنند خودشان که سرچشمه وجود فرزندان خود هستند پاک و طیب و با افکار مثبت باشند و با انسان های معنوی و عرفانی و اهل خدا رفت و آمد داشته باشند و اهل دعا و نیایش باشند.
کلمات کلیدی:
سی عادت موثر والدین در تربیت فرزندان
ما ابتدا عادت ها را می سازیم و بعد عادتها ما را می سازند.
1) والدین موفق اهل معنویت هستند و در عالم کاینات هستی، خودشان به جایی وصل هستند و اعتقاد به یک وجود و قدرت برتر و لایزال دارند و در بحران ها و سختی ها توکل دارند.
2) والدین موفق اهل مشورت هستند با والدین موفق دیگر مشورت می کنند و از تجربیات آنان استفاده می کنند.
3) والدین موفق اهل مطالعه هستند در مورد تعلیم و تربیت از طریق آزمایش و خطا عمل نمی کند بلکه می آموزند ، مطالعه می کنند، یاد می گیرند ، و به کار می برند.
4) والدین موفق اهل گفت و شنود هستند قبل از اینکه بخواهند فرزندان به آنان گوش کنند و بفهمند، خودشان سعی میکنند شنوندگان خوبی باشند .
5) والدین موفق برآیند نیروهایشان با یکدیگر (زن و شوهر) در یک جهت است و حرفها و نیروهای یکدیگر خنثی نمی کنند تا کودک یا نوجوان از آب گل آلود ماهی بگیرد و بد تربیت شود اگر اختلاف نظری دارند در خلوت صحبت کرده و به توافق می رسند .
ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک
موقعیت
وقتی فرزندم با دوستانش صحبت می کرد.متوجه شدم که عبارات زشتی به آنها گفت.من از این مسأله بسیار ناراحت شدم.بهترین راه برای کنترل این مسأله چیست؟
فکر کنید
درست همانطور که بچه ها هر چیز دیگری را می آموزند،یاد خواهند گرفت که کلمات،قدرتمند هستند و برخی کلمه های قوی تر از بقیه اند. درست همان طور که بچه ها چیزهای دیگری را که می آموزند بررسی و تحقیق می کنند،این کلمات را نیز آزمایش می کنند.
راه حلها
ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
احترام به حس مالکیت کودک
کودک اسباببازیهای خود را دوست دارد و به آسانی حاضر نمیشود آنها را با کودک دیگری تقسیم کند زیرا حس مالکیت در آنها بسیار قوی است. او آنچه را دوست دارد متعلق به خود میداند و حاضر نیست به کودکان دیگر بدهد. بنابراین پدر و مادر نباید کودک را تحت فشار بگذارند یا او را به خاطر سخاوت نداشتن سرزنش کنند. وقتی کودک هنوز معنی سخاوت را نمیداند و برای آن آمادگی ندارد از این سرزنش جز تحقیر کودک و درهم شکستن اعتماد به نفس او چه سودی عاید میشود؟
در واقع همان قدر که سخاوت در بزرگترها یک صفت پسندیده است، خودخواهی در کودک نیز یک امر طبیعی است.
سخاوت پیدا کردن مستلزم این است که کودک در وهله اول احساس مالکیت را درک کرده باشد و یک یا چند شیء را در تملک خود بداند. وقتی کودک معنی «مال من» را میفهمد نشاط فوقالعادهای پیدا میکند. حالا او به دنیای اطراف خود آشناتر شده و اعتماد به نفس و استقلالی برای خود یافته است. این یک مرحله مهم از رشد کودک است که والدین نباید اهمیت آن را نادیده بگیرند و با در هم شکستن این استقلالِ کودک به روحیه او لطمه بزنند.
مقارن همین احوال، کودک پی میبرد که بعضی چیزها مال او نیست و البته از این بابت ناراحت میشود ولی با خاطرجمعی از اینکه بعضی چیزها مال او هست یاد میگیرد که اشیاء دیگر را به اشخاص دیگر ربط بدهد و کم کم تلفیقی از مفهوم «مال من» و «مال تو» یا «مال او» در ذهنش پیدا میشود.
1.در این مرحله هر چه به مالکیت او احترام بگذارید، احترام به مالکیت شما را یاد میگیرد. درک مفاهیم مالکیت (مال من، مال تو، مال او)، مشارکت، هدیهدادن و قرضدادن همانند سایر مراحل رشد کودک به تدریج شکل میگیرد.
2.کودکان نوپا دوست دارند در کنار هم باشند ولی با یکدیگر بازی نمیکنند. باید مواظب بود که با یکدیگر درگیر نشوند و اسباببازیها را از دست هم نگیرند. به همین دلیل بازی با یک اسباببازی برای دو کودک نوپا بسیار زود است. کودک نوپا چیزی که مورد علاقه اوست با خود به همه جا میبرد و اگر آن را از دست او بگیرند فریاد میکشد مگر اینکه چیز دیگری به او بدهند و او را سرگرم نمایند.
اگر کودک دوسالهای از دادن اسباببازیهایش به دیگران خودداری میکند، رفتاری طبیعی و مناسب دو سالگی دارد. او با بزرگتر شدن، نسبت به کودکان دیگر علاقهمند میشود و از بازی با آنها لذت میبرد به نحوی بسیار تدریجی، احساس بخشش و انساندوستی در او شکل میگیرد.
کلمات کلیدی:
اصول ساده برای تربیت کودکان 3تا14 ساله
آیا برای تربیت کودکان اصول یکسانی وجود دارد که والدین با رعایت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبی عمل کنند؟ هر چند که شاید نتوان اصول کاملا روشنی را برای تربیت بیان کرد، ولی می توان به چند اصل کلی اشاره کرد که فرایند تربیت را آسانتر می کند. در زیر به برخی ار مهارتها و اصول مهم اشاره می شود:
1ثبات عمل کنید
ثبات داشتن در رابطه با کودک یکی از اصول مهم فرزندداری است معهذا ممکن است در پیروی از آن در موقعیت های روزانه با مشکل مواجه شوید. اگر هنگامی که کودک کاری را انجام می دهد به او لبخند زنید لکن در زمان دیگری همان کار یا شبیه آن را انجام دهد به او سخت بگیرید کودک به شدت دچار سردرگمی می شود. چرا این عمل در یک زمان خطای بزرگی بود و در زمان دیگر خنده آور؟ هنگامی که اجازه می دهید حالات خلقی شما عکس العمل هایتان را نسبت به کودک تحت تاثیر قرار دهد، قرار گرفتن در این بی ثباتی آسان می شود.
ممکن است چنان روز بدی را شروع کرده باشید که هر عمل کودک در نظرتان بی مورد جلوه کرده و بهمین دلیل او را تنبیه کنید. پس مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. روزی شاد و پر حوصله و روز دیگر به دلایل گوناگون خسته و بی حوصله.
2هماهنگ باشید
بعنوان پدر و مادر لازم است اصول یکسانی داشته باشیم حداقل در جلوی کودکان وانمود کنیم که در تربیت آنان هماهنگیم. اگر رفتاری را پدر تائیید می کند و مادر رد باعث عارض کودک می شود پس بهتر است به عنوان والدین قبلا با یکدیگر هماهنگ باشیم و حداقل در جلوی کودکان عدم هماهنگیمان را بروز ندهیم.
3زمانی خاص برای توجه بدون قید و شرط به بچه ها اختصاص می دهید
منظور از توجه بدون قید و شرط، توجه بدون هیچ قید و شرطی است یعنی بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصی را به وی صحبت می دهیم، با وی صحبت می کنیم، درد دل می کنیم، درد دل او را گوش میدهیم و یا بازی می کنیم، همبستگی به سن فرزندان دارد. وی باید احساس کند زمانی خاص را به وی اختصاص داده ایم. می توانیم هر روز چند دقیقه در آخر هفته یک ساعت این کار را انجام دهیم.
ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
سر درآوردن از دنیای نقاشی بچهها
بچهها معمولاً در یک سالگی قلم به دست میگیرند و با آن به کاغذ ضربه میزنند، بدون آنکه بتوانند اثری روی کاغذ به جا بگذارند. کمکم در حوالی 18 تا 20 ماهگی، موفق به کشیدن خطوط میشوند و میل ذاتیشان به اثرگذاری و لذت بردن از کارهای خودساخته، مهمترین عامل در بروز شکلگیری این خطوط است. آن خطخطیهای اولیه به مرور زمان، معنا و مفهوم بیشتری پیدا میکنند و در حدود سه سالگی، دیگر خطنگاری کودک فقط برای لذت بردن از حرکت یا فشار مداد روی کاغذ نیست، بلکه او سعی میکند با ترسیم تصاویر، احساسات درونیاش را متناسب با تجربههای زندگی کوتاهمدتش بروز دهد. از پنج شش سالگی به بعد، کودک قدرت و توجه بیشتری برای نظارت بر واقعیات بیرونی پیدا میکند و چون لغات بیشتری آموخته، بهتر از قبل میتواند اختلاف اشیا را با هم درک کند. او در این دوران، فقط جنبههایی از اشیا را ترسیم میکند که خودش شناخته، و نه آنچه در ظاهر میبیند. بنابراین نقاشی در این دوران، ترسیمی است از چیزهایی که برایش مهماند، حتی اگر در واقعیت قابل رویت نباشند.
کلمات کلیدی:
چهار توصیه ی راهبردی برای پرورش بهتر مهارت صحبت کردن در دانش آموزان ابتدایی:
1. دانش آموزان را عادت دهید قبل از صحبت کردن ، درباره ی آن چه که می خواهند بگویند،«فکر کنند» کل مطالب را در ذهن خود طراحی کنند(پردازش) و سپس درباره ی آن حرف بزنند . زمانی که پرسشی از دانش آموزان می کنید ، بهتر است به آن ها «فرصتِ فکر کردن» بدهید.
2. از دانش آموزان بخواهید تجارب و حاصلِ مشاهدات خارج یا داخل مدرسه را در کلاس بیان کنند. فرصت هایی فراهم آورید (بستر سازی کنید) تا آنان ، تجارب و مشاهدات خود را در گروههای دو یا سه نفری برای یکدیگر بگویند ، درباره ی کتابهایی که خوانده اند، توضیح دهند یا در باره ی دلیل وقوعِ روی دادِ نا خوش آیند ، داستان ارائه دهند.
3. دانش آموزان را تشویق کنید درباره مسایل گوناگون نظر بدهند و افکار و نظرهای خود را در قالب گفتاری مبسوط بیان کنند ، نه! در قالبِ یک واژه یا یک جمله.
4. از دانش آموزان بخواهید در هنگام صحبت کردن در کلاس ، از حرکات دست چهره و ... به طور مناسب بهره گیرند تا منظور خود را بهتر به هم کلاسان خود تفهیم کنند.
· تجدید نظر و بازنگری متن انشا:
کلمات کلیدی:
نحوه ی آموزش انشا:
· مقدمتاً باید عرض کنم برای آموزش، عشق و علاقه و تعامل می خواهد مصداق شعر معروفِ:
(در رَهِ منزل لیلی که خطرهاست به جان شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی)
ـ معلّم باید عشق، سوز، علاقه، خلاّق ، صبور ، کنجکاو، تیز بین ، بافهم، مطالعه صاحب نظر، تحلیل گر و منطقی و ... باشد تا در کارش موفّق و کارآمد و تولید محصول عالی نماید.
ـ در آموزش املا مواردی از قبیل رعایت نوشتن تلفّظ کردن نشانه ها و حروف الفبای فارسی وصحیح گفتن و صحیح شنیدن و صحیح دیدن و نوشتن مطرح بوده و لزوماً بایستی رعایت شود.از موارد فوق الذکر و به پاره ای تذکّرات در آموزش انشا تاکید شده که به آنها اشاره خواهد شد و کاربُرد آنها در انشا نویسی از ویژگی و اهمّیت بسزایی برخوردار است.
ـ کاربُرد و رعایت علایم آیین نگارش (. : ؛ ، ؟ ! ()«»[] و..)در انشا بایستی صد درصد رعایت شود . مثال: برای«،» بخشش لازم نیست، اعدامش کنید . بخشش ،لازم نیست اعدامش کنید.
ـ رعایت پاراگراف ـ پاک نویس ـ کلمات ساده ـ مرکب ـ فعل و فاعل و کامل، نکات دستوری (دستور زبان فارسی)که در آموزش فارسی مدّ نظر بوده در انشاهم کاربُرد دارد.
· مراحل آموزش انشا درحالت کلی :
کلمات کلیدی:
مقدّمه:
استحضار دارید که هر چه نوشتار به گفتار نزدیک تر و ساده تر باشد فهم آن برای خواننده آسانتر است . ساده نویسی خود هنری است ارزنده و درخور ستایش که از هر نویسنده ای بر نمی آید . این پندار که ساده نویسی ، نویسنده را از سبک نویسندگی اش دور می کند درست؟ نیست!مثال(داستان راستان شهیداستاد مطهری)
ـ برای اینکه به اهمیّت و راز و رمز «نوشتن» پی ببریم{چه در دیکته و چه در املا و انشا}
ناگزیر باید بدانیم آن روی سکّه که خواندن می باشد .{پیش نیاز نوشتن خواندن است}
چگونه صورت می گیرد و اگر با دید وسیع و علمی بنگریم بایستی به خواندن توجّه و اهمیّت مضاعف معطوف نماییم{یعنی : خوب بخوانیم تا خوب بنویسیم}
سوال: کدام نوشته به نظر شما ارزش خواندن را دارد؟
جواب: نوشته ای ارزش خواندن را دارد که سرانجام کارِ خواننده اش را به «اندیشه،تفکر واداشته و در خور تجزیه و تحلیل ، کاربُردی ، تاثیر گذاری همراه داشته و بالاخره به شکوفایی استعداد و و نهایتاً به هدف و مقصودمان همان انشا نویسی است » برساند.
کلمات کلیدی:
در هر جا کسی یافت شود که نیاز مبرم به راهنمایی امام (ع) یا به نظر خاص او یا به حضور فیزیکی ایشان داشته باشد، بنا به مصلحت به طریقی این امر صورت می گیرد، چرا که خداوند سبحان بشر را بیهوده خلق نکرده و این تجهیزات عقل و روان به عبث نیافریده و اگر انسان توسط راهنمایی به طور مناسب رهبری نشود گمراه می گردد و نقض غرض خواهد شد.
خداوندی که همه حوادث و امور در قبضیه قدرت اوست، رهبران آسمانی را به توانایی کافی مجهز ساخت تا آنها بتوانند انسان های حیرت زده را در هر دین و آیینی که باشند در صورت احتیاج و آمادگی آنها، یاری کنند، امید دهند و به راه راست هدایت کنند.
آیات قرآن و روایات فراوان برای اثبات آنچه گذشت وجود دارد که مهم ترین آنها را بیان می کنیم:
1- در بیان هدفمند بودن خلقت انسان و لزوم هدایت او در قرآن کریم می خوانیم:
«جن و انس را جز برای عبادت نیافریدیم».[1]
کلمات کلیدی: