یک مسئله، چندین راه حل
نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان میrlm;دهد که ریشه این اصطلاح در نوع و روش فکری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد.
امروزه چهارچوب روانشناسی به ما اجازه میrlm;دهد که بر این عقیده باشیم فرآیند خلاقیت، ذاتی نیست بلکه میrlm;تواند آموزش داده شود. ما از طریق آموزش میrlm;توانیم به کودکان یاد دهیم که به راههای غیرمعمولی فکر کنند و از طریق تفکر واگرا به بررسی مشکلات پرداخته و به راهrlm;حلهای مناسب دست یابند. در نظام آموزشی خلاق، معلم برای تربیت شاگردانی خلاق ابتدا با آنان ارتباط عاطفی برقرار میrlm;کند تا آنان را بشناسد و به خواستهrlm;ها و نیازهای درونیrlm;شان پی ببرد سپس با قرار دادن شاگردان در شرایط حل مسئله آنان را به صورت خودانگیخته در کشف مسایل و امور کمک میrlm;کند. مدرسه و معلم با انگیزش و تقویت تواناییrlm;های دانشrlm;آموزان نقش مهمی دارند، بنابر این آگاهی و دانش معلم با نظریهrlm;های مهم یادگیری و خلاقیت در این فرآیند تأثیربسزایی دارد. امروزه باید بجای انباشتن ذهن شاگردان از محفوظات، افکار آنان را به فعالیت واداشت و روش اندیشیدن را به آنان آموخت.
نخستین گام در زمینهrlm;سازی برای تحقق هدف انسانهای متفکر و خلاق، طرحrlm;ریزی آن نوع برنامه درسی است که از ارائه الزامات تفکر همگرا بکاهد و بر اقدامات زایش تفکر واگرا بیفزاید و زمینهrlm;های پرورش تخیل، تعقل، تحلیل، ابداع، راه و روشrlm;های متفاوت و نو را فراهم کند، ذهنی کاوشگر بپروراند که همواره در مواجهه با مسائل و مشکلات، میل به سیالی، انعطاف و نوآوری داشته باشد. نوخواهی و نوآوری در فرآیند برنامهrlm;ریزی درسی زمینهrlm;ساز تربیت انسانrlm;های آزاد، خلاق و پویا از طریق ارائه برنامهrlm;های درسی مطلوب و زمینهrlm;ساز خلاقیت است.
خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتکاری، طی کردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است.
"پال تورنس" در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که خصوصیات مربی و شیوهrlm;های آموزش وی میrlm;تواند به افزایش تفکر خلاق بیانجامد. مربیانی که از شیوه "کودک ـ محور" در آموزش خود استفاده میrlm;کنند، کودکان را نسبت به محرکات پیرامون حساس میrlm;نمایند از تاکید بر الگوهای قالبی اجتناب میrlm;ورزند و کلاس را چنان سازماندهی میrlm;نمایند که محیطی نو و خلاق ایجاد شود. در نتیجه این روش موجب افزایش و رشد خلاقیت در کودکان میrlm;شود. روشن است که هر کسی ممکن است در زمینهrlm;ای خاص خلاقیت داشته باشد از هر کسی در هر زمینه نمیrlm;توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینهrlm;ها را شناسایی کرده و زمینه رشد آنrlm;ها را فراهم نمود. بنابر این نتیجه میrlm;گیریم خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتکاری، طی کردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است.
بدین ترتیب فرایند آموزش و یادگیری میrlm;تواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، مشکلrlm;گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند. صرف دانستن اینکه چه کسی خلاق است برای پرورش خلاقیت،کافی نخواهد بود،بلکه مهم این است که بدانیم خلاقیت به چه نحو رشد و پرورش می یابد.تحقیقات مربوط به خلاقیت نشان می دهند که رشد این توانایی از همان دوران کودکی آغاز می شود و در دوران دبیرستان به مرتبه ی ثبوت خودش میرسد؛البته اگر این توانایی در همین دوران پرورش یافته باشد تا پایان عمر به غنای آن افزوده می شود.
ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می کنیم.
1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید.
سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است.
2. برای طرح سؤال ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید.
از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می شوند و شما از عهده جواب آنها بر نمی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید.
خلاقیت از دوران کودکی تا نوجوانی،همیشه به دنبال مأمنی برای رشد خود می گردد؛این تجربه ی گرانبهای تحقیقی نشان می دهد که باید به امر آموزش خلاقیت در سطوح مختلف تحصیلی دبستان،راهنمایی و دبیرستان آن هم با روشهای علمی اقدام کرد وبه تواناییهای خلاقه ی دانش آموزان در زمینه های گوناگون هنری،فرهنگی،علمی و ورزشی احترام گذاشت و از آنها به نحو درست و مناسب،استقبال کرد و برای پرورش آنها همت نمود
3 .نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.
در یک مطالعه مشخص شدمعلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می دادند و آنها را به تفکر وا می داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می کردند"
4.از روش ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید.
معروف ترین این روش ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.
5. احترام به عقاید غیر عادی فرا گیران
کودکان و نوجوانانی که به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده روابط ومفاهیمی رامی بینند و درک می کنند که والدین و مربیان آنها ممکن است درک نکنند و گاهی چنان نظراتی را مطرح می کنند که بزرگترها قادر به ارزشیابی و جایگزینی آنها نیستند.ترغیب کودکان و نوجوانان به ابراز عقاید نو وغیر عادی همراه با قدردانی ازآنان،اصولی هستند که در پرورش خلاقیت باید مورد توجه باشند.
6. تکمیل کردن اشیاء وامور غیر کامل
از دیگر روشهای پرورش خلاقیت،این است که از کودکان به ویژه،بخواهیم جملات ناتمام،داستانهای غیر کامل،نقاشیها و تصاویر نیمه تمام و مبهم و حتی اشیاء نیمه کاره را کامل کنند،در چنین مواردی،آنان سعی می کنند نهایت ابتکارات خود را برای تکمیل مطالب یا اشیاء نیمه تمام به کار برند؛برای مربی،محتوی قسمت کامل شده به وسیله ی کودکان نباید چندان مهم باشد،بلکه روش و چگونگی تکمیل در درجه ی اول اهمیت قرار گیرد.
7. جواب باید فرد را به سؤالهای جدید هدایت کند
می بایست هنگام جواب دادن به هر سؤال،فراگیر را به سوی معماهای تازه تر بکشاند تا ذهنش خود آگاه یا ناخودآگاه،مشغول کنکاش و جستجو باشد.بنابراین اصل،از به کار بردن کلماتی از قبیل بله،خیر،البته،هرگز،مطمئنا ً و امثال آنها به تنهایی باید اجتناب شود.این نوع جوابها چشمه ی جوشان کنجکاوی فراگیر را ارضا نمی کند،افزون بر آن،فرد می آموزد که برای هر مسأله و مشکلی در زندگی.فقط به دنبال یک راه حل بگردد و از امکانات مختلف و متعددی که ممکن است برای حل آن مشکل وجود داشته باشد.غافل بماند.جواب باید بین معلومات تازه و قبلی فراگیر، ارتباط برقرار کند.
منابع
روزنامه جمهوری اسلامی
شبکه فن آوری اطلاعات ایران
سایت علمی نخبگان جوان
کلمات کلیدی:
معلمین رکن اساسی تعلیم و تربیت هستند. برقراری روابط حسنه و جلب نظر و رضایت آن ها یکی از اساسی ترین کارهای مدیر آموزشگاه می باشد. اگر مدیری قادر باشد که با بر آوردن نیازهای معلمین، برقرار کردن شرایط مناسب رشد و به وجود آوردن جوی انسانی و عاطفی، همه معلمین احساس خوشحالی و رضایت خاطر کنند، تقریباً باید گفت که این مدیر قسمت اعظم وظایف مدیریتی خود را به انجام رسانیده است. آنچه تحت عنوان رابطه حسنه با معلمین مطرح می شود، پدید آوردن تمام زمینه ها و شرایط لازم برای ایجاد روحیه ، علاقمندی به کار و انگیزش و رضایت آن ها در محیط کارشان در جهت تحقق اهداف آموزش و پرورش است. کیمبل وایلز اساسی ترین راه های عملی را به مدیران برای به وجود آوردن جو رضایت بخش عاطفی با برقراری روابط حسنه با معلمین پیشنهاد می کند.
1- احترام به شخصیت معلمین که با آن ها سر و کار دارد: نظر به این که معلمین رابطه ای معنوی با دانش آموزان و کار خود دارند و اشتغال آن ها به امر تدریس در درجه اول انگیزه ی مادی ندارد، از شخصیتی معنوی و روحانی برخوردارند. این احساس، آن ها را در میان صنوف دیگر شغلی یکه و ممتاز می سازد و از نظر سلسله مراتب نیازها، آن ها را در مراحل بالا قرار می دهد. اصولاً، شغل معلمی احترام به شخصیت معلم را می طلبد. مدیر و همه افراد جامعه باید به مقام، موقعیت و شخصیت معلم احترام بگذارند.
2- توجه به مشکلات معلمان و اولویت بر رفع آن ها نسبت به مشکلات خود مدیر: معلمان نیاز به آرامش فکری و احساس امنیت شغلی و مالی دارند و باید این نیازها طوری تأمین شود که آن بتوانند در کمال آرامش و راحتی به کارهای فکری خود مانند فکر کردن برای پیدا کردن راه حل های مناسب برای حل مشکلات دانش آموزان، طرح درس و تدریس مناسب بپردازند. اگر چه در نظام آموزشی متمرکز ما، مدیران از قدرت قانونی و امکانات مناسب برخوردارند نیستند و نمی توانند به طور رسمی به حل مشکلات معلمان بپردازند، ولی بسیاری از مشکلات نیاز به توجه به کمک های روانی و حمایت از طرف مدیر دارد و نیاز به کارهای بزرگ ندارد و مدیر علاقمند می تواند از عهده آن برآید. در عین حال، چنانچه مدیر به کمک های بیشتری از طرف مقامات بالاتر برای کمک به معلمان نیاز داشته باشد، مدیران سطوح بالاتر باید چنین کمک هایی را در سازمان تحت نظر خود پیش بینی کنند. این کمک ها ممکن است دادن وام، اعزام به بیمارستان، بیمه معتبر، مشاورت های قضایی، مشاوره های روانی و غیره باشد.
کلمات کلیدی:
«اگر انسان اعلم علما باشد اما با این معیار تطبیق نکند قرب عندالله ندارد . شما اگر معروفترین و مقدسترین اشخاص باشید،حتی مردم آب دهان شما را هم برای شفا ببرند و... اینها هیچکدام ملاک قرب شما به خدای تعالی نخواهد بود . باید به خود رجوع کنید و ببینید که با«مرگ»چه رابطهای دارید ؟!
کلمات کلیدی:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اگر به مطلبی علاقه داشته باشید و آن مطلب برای شما مهم باشد و معنی آن را بدانید ، بدون زحمت ، و با کمی تکرار ، در حافظه شما ثبت می شود . اما همیشه این طور نیست ، یعنی گاهی شما مجبورید مطالبی را که شاید علاقه ی چندانی به آن ها ندارید ، یا هنوز اهمیت آن ها را نمی دانید ، یا به اندازه کافی برای شما معنی دارد نیستید حفظ کنید . در این مواقع بعضی افراد ابتکارات جالبی به کار می برند .
اصل اساسی در این روش ها هر چه جذاب تر و جالب تر کردن مطالب و پیوند آن به مطالب پایدار ذهنی است .
احتمالاً شما هم تا به حال خودتان از روش های مختلفی استفاده کرده اید و با کمی ذوق و ابتکار روش های جدیدی را می توانید خلق کنید . در این جا به چند روش حفظ مطالب که یاد آوری را آسان می کند ، اشاره می شود .
کلمات کلیدی:
1- توجه به نیازهای افراد: مدیران آموزشی باید نیازهای دانش آموزان، معلمان و کارکنان را با توجه به شرایط سنی، تجربی و تفاوت های فردی آن ها در تعیین تکالیف، دادن تمرین، فراهم کردن امکانات و وسایل و فضاهای کار و بازی در نظر بگیرند.
2- ایجاد امنیت شغلی و کاری: محیط کار دانش آموزان و معلمین باید از امنیت کافی برخوردار باشد. دانش آموزان نباید از سرنوشت خود و احتمالاً ارتکاب اشتباهات شدیداً بترسند. معلمین نیز باید به آینده شغلی و ثبات کاری خود مطمئن باشند. این مسأله در مورد مدیران مدارس نیز صادق است.
3- حقوق مکفی: حقوق علاوه بر آن که وسیله ای برای تأمین نیازهای روزمره ی زندگی و اداره خانواده می باشد، ممکن است عاملی برای تعیین ارزش و احترام اجتماعی و عدالت محسوب شود. پس، باید بر اساس جایگاه اجتماعی، موقعیت علمی و سطح تورم در جامعه حقوق مکفی برای معلمان در نظر گرفت.
4- احساس تعلق و مالکیت: باید سعی کرد طوری با دانش آموزان و معلمان رفتار شود که نوعی احساس مالکیت نسبت به مدرسه به آن ها دست دهد. مشارکت و مؤثر بودن در سرنوشت سازمان آموزشی سطح احساس تعلق و مالکیت را بالا می برد.
5- دادن کار مناسب با استعدادهای افراد: دادن تکالیف و تقسیم کار مناسب با علائق و استعدادهای دانش آموزان و معلمان اساس بر انگیختن افراد می باشد. بسیاری از دانش آموزان از عدم هدایت تحصیلی درست و قرار گرفتن در رشته های غیر مرتبط با استعداد خودشان در حالت بی انگیزه گی قرار دارند. آموزش و پرورش باید به هنگام استخدام، معلمینی را که در رشته های تحصیلی مورد علاقه خود تحصیل کرده اند گزینش کند و سعی داشته باشد که در هنگام تقسیم کار چه از نظر حوزه و رشته کاری و چه از نظر مقطع و کلاس علائق و استعدادهای آن ها را در نظر بگیرد.
6- روشن کردن اهداف و انتظارات آموزشی و پرورشی مدرسه: بسیاری از محققین تأکید کرده اند که روشن کردن اهداف و انتظارات سازمان می تواند بر انگیزه افراد اثر مثبتی داشته باشد. دانش آموزان، معلمان، کارکنان و حتی اولیاء باید از اهداف و سازمان آموزشی آگاهی داشته باشند تا بتوانند آن ها را تعقیب کنند. مدیریت بر مبنای هدف MBO)) نیز یکی از راه های انگیزش می باشد. در این صورت، افراد و مدیران در کنار هم می نشینند و بر اساس اهداف اصلی آموزش و پرورش، اهداف و سیاست های مدرسه و راه های رسیدن به آن اهداف را با کمک هم تعیین می کنند. این کار سبب ایجاد تعهد در کارکنان، معلمان و دانش آموزان می شود.
7- مشارکت در تصمیم گیری ها: چنانچه قبلا هم توضیح داده شد، مشارکت در امور سازمان از راه های افزایش انگیزش است. مدیران باید تا آنجا که ممکن است امور مربوط به تصمیم گیری و اجرایی مدرسه را به معلمان و دانش آموزان بسپارند.
8- قدر و منزلت قائل بودن برای افراد: باید سعی کرد برای افراد ارزش قائل شویم. اگر هر یک از افراد احساس کند که برای سازمان ارزش دارد و برای او قدر و منزلت قائل هستند، بدون تردید انگیزه های او برای کار تقویت می شود.
9
10- دادن مسئولیت: باید سعی شود، حتی الامکان به همه ی افراد مسئولیت یا مسئولیت هایی داده شود. به دانش آموزان می توان در امور تعاونی، انضباطی، تربیتی، ورزشی، اجتماعی، درسی و غیره مسئولیت داد. بر حسب تجربه و آمادگی های افراد، معلمین هم می توانند در امور مختلف مدرسه مانند تهیه نامه ها، برقراری ارتباط با اولیاء، فعالیت های فوق برنامه، حل مشکلات دانش آموزان، خرید کتاب و ده ها مسأله دیگر مسئولیت بپذیرند.
11- تقویت مثبت و دادن پاداش عادلانه: باید سعی شود از همه افراد به درستی ارزشیابی به عمل آید. در دنباله ی ارزشیابی درست، باید رفتارهای مطلوب مورد تأیید و تشویق قرار گیرد. دادن پاداش عادلانه و برابر با فعالیت های دانش آموزان و معلمان، آن ها را برای ارائه کار بهتر و پر انگیزه تر ترغیب می کند.
12- عدالت و انصاف: علاوه بر دادن پاداش که در شماره قبلی یادآور شدیم، مسـأله رعایت عدالت و انصاف از عوامل انگیزشی می باشد. مدیری که فردی را با یک استعداد خاص در جای مناسب قرار می دهد فردی عادل و منصف است. عدم تبعیض بین افراد آشنا، دوست، خویشاوند و متصل به اهرم های قدرت نوعی عدالت و انصاف است. حق کشی و کتمان زحمات یک نفر در برابر اشخاص دیگر بی عدالتی به حساب می آید و ضد انگیزش است.
13
- روبط انسانی: منظور از روابط انسانی، علاوه بر مسائل فوق، رعایت ادب و نزاکت در برخورد و ارتباط با دیگران است. مدیران باید سعی کنند نهایت احترام از نظر تعارفات، حضور و خروج، نشست ها و ایستادن و استقبال ها و غیره را برای معلمین و دانش آموزان قائل شوند. خوب گوش دادن، ارتباط درست، ملاقات ها و بازدیدهای به موقع و نظایر آن که حاکی از ادب و رفتار صمیمی است موجب افزایش انگیزش می شود.
14- غنی سازی شغلی: مدیران باید سعی کنند که شغل معلمی، تدریس و کار در مدرسه را جالب و جاذب کنند. برای این کار سعی شود آموزش و تمرین های لازم و کافی راجع به روش های تدریس جدید، استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی و تأکید بر سایر جنبه های تعلیم و تربیت که تا کنون رعایت نشده است، به معلمان داده شود. هر چه دنیای شغل معلمی وسیع تر، پر معنی تر، تخصصی و فنی تر شود، انگیزه ها زیادتر می شود.
برگرفته از کتاب رهبری و مدیریت آموزشی – نوشته دکتر سید محمد میر کمالی نشر یسطرون – 1389
اخذ: تبیان
ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
تا صورت پیوند جهان بود، على بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود
آن قلعه گشایى که در از قلعه خیبر
برکند به یک حمله و بگشود، على بود
آن گرد سر افراز، که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست، نیاسود، على بود
آن شیر دلاور، که براى طمع نفس
برخوان جهان پنجه نیالود، على بود
این کفر نباشد، سخن کفر نه این است
تا هست على باشد و، تا بود، على بود
شاهى که ولى بود و وصى بود، على بود
سلطان سخا و کرم و جود، على بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داود ، على بود
هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هو ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود
مسجود ملایک که شد آدم، ز على شد
آدم چو یکى قبله و مسجود، على بود
آن عارف سجاد، که خاک درش از قدر
بر کنگره عرش بیفزود ، على بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود، على بود
«ان لحملک لحمى» بشنو تا که بدانى
آن یار که او نفس نبى بود، على بود
موسى و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود، على بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روى یقین در همه موجود، على بود
خاتم که در انگشت سلیمان نبى بود
آن نور خدایى که بر او بود، على بود
آن شاه سرفراز، که اندر شب معراج
با احمد مختار یکى بود، على بود
آن کاشف قرآنکهخدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود، على بود
کلمات کلیدی:
مومنین به وسیله تو رستگار شوند
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید وقتی علی (علیه السلام) را در بغل گرفتم علی بن ابیطالب شروع به خواندن همان قرآنی نمود که خداوند بعدها بر من نازل کرد... امیرالمؤمنین (علیه السلام) سینه را صاف نمود و از اول سوره مؤمنین شروع به خواندن کرد تا آیه 11 آن سوره؛ بعد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به علی (علیه السلام) فرمود:
قد افلحوابک، انت والله امیرهم، تمیرهم من علمک فیمتارون، و انت دلیلهم و بک تهیدون...؛ مومنان به وسیله تو رستگار شوند. بخدا قسم تو امیر آنها هستی. از علوم خود به مؤمنان توشه می دهی و آنان استفاده می برند.
به خدا قسم تو راهنمای مؤمنان هستی، و بوسیله تو هدایت می شوند. بخدا قسم تو جانشین و وزیر و داماد منی. تو یاور دین من و اداکننده قرضهای من و همسرم دخترم و پدر دو نوه ام و خلیفه من در امتم هستی. خوشا به حال کسی که تابع تو باشد و تو را دوست بدارد، و وای بر کسی که عصیان تو را نماید و با تو دشمنی کند.
به خدا قسم دوست نمی دارد تو را مگر سعادتمند و دشمن نمی دارد. تو را مگر شقاوتمند.
ولیمه ابوطالب در تولد علی
کلمات کلیدی:
10 بازی برای ایجاد خلاقیت در کودک 1 ساله شما
زمان بازی با کودکتان فقط زمان بازی و سرگرمی نیست، بلکه زمان آموزش درسهای زندگی به کودکتان هم میباشد.تازهترین تحقیقات حاکی از آن است که خلق و خو و عادات انسان از دوران جنینی و 2 سال اول زندگی وی ناشی میشود و این نکته اهمیت آموزش و روش صحیح تربیت در سنین ابتدایی تولد کودک را نمایان میسازد.در این مقاله ما بازیهایی را به شما پیشنهاد میدهیم که علاوه بر سرگرم کردن کودکتان آموزشهایی را در جهت ایجاد خلاقیت و تقویت هوش و افزایش سطح هوشیاری کودک دلبند شما فراهم میآورد.
1.کجا رفت؟
یک توپ کوچک نرم انتخاب کنید، آن را در یک ظرف درپوش دار بگذارید. از بچه بپرسید توپ کجا رفت؟ او را تشویق کنید که در ظرف را باز کند و توپ بیرون بیفتد مثل جعبه هایی که دلقکی بیرون میپرد، بیرون افتادن توپ هم برای او جالب خواهد بود. این بازی راهی است که به کودک میآموزد که چیزهایی که او نمی بیند ممکن است وجود داشته باشد. این بازی، آموزش ثبات هدف است.
2.وسایل آشپزخانه:
ظرفهای پلاستیکی یا ظروف ماست و یا کاسه های نشکن برای این بازی مناسب میباشد. از این ظروف برای ایجاد یک برج استفاده کنید، به کودکتان کمک کنید که برج را بریزد، این فعالیت به او درس خواهد داد که نشانه گیری هدف را بیاموزد در حالی که ریزش و چیدن را هم یاد خواهد گرفت.
3. میتوانم صدا را بشنوم:
ادامه مطلب... کلمات کلیدی: