بیانات آیت الله مظاهری و هشدار ایشان از تحقق وعده های شیطان
آیتالله مظاهری تصریح کرد: با کمال تأسف باید گفت، امروزه شاهد عملی شدن سوگند شیطان هستیم؛ فریب شیطان کارگر شده، تا جایی که توهم، تخیل، وسوسه و آرزوهای بیجا سر تا پای جامعه را فرا گرفته و حتی فالگیری و رمالی رایج شده است.
شیطان، عامل سقوط انسان
یکی از مهمترین عوامل سقوط انسان، شیطان است که قرآن شریف او را دشمن سرسخت آدمی و همراهی با او را موجب سقوط و موجب خسران دنیا و آخرت بر میشمرد. «انّ الشیطان لکم عدوٌ مبین»[1]
دشمنی او نیز بیجاست. شیطان به واسطه رذائل خودش سقوط کرد، ولی سقوط خود را ناشی از وجود حضرت آدم دانست. به همین جهت با او و اولاد او به دشمنی پرداخت و تا قیامت درصدد سقوط آنان است.
طبق آیات قرآن کریم، شیطان پس از آنکه از درگاه خداوند متعال رانده شد، چند مرتبه با خداوند اعلام جنگ کرد. از جمله، به خداوند گفت: «قالَ فَبِما أَغْوَیتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیم ثُمَّ لَآتِینَّهُمْ مِنْ بَینِ أَیدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرین»[2]، گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى فریفتن آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست، آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم، و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت.»
امام باقر«سلاماللهعلیه» در ذیل این آیه شریفه میفرمایند: «اینکه میگوید: از پیش رو میآیم، یعنی از راه آخرت که به آنها میگوید: نه بهشتى است، نه دوزخى و نه رستاخیزى. امّا از پشت سر این است که، یعنی از راه دنیایشان آنان را به گردآوری مال وا میدارد و فرمان میدهد مالى را در راه صله رحم صرف نکنند، و از آن حق کسی را ندهند و هزینه فرزندان خود را نپردازند و از نابود شدن مال، آنها را میترساند. امّا از سمت راست، یعنی از راه دین آنها که اگر در گمراهى باشند، آن را برای ایشان زینت میبخشد و خوشنما میسازد، و اگر بر راه حقند، میکوشد تا آنان را از آن بیرون برد. امّا از سمت چپ، یعنی از راه لذتها و شهوات، آنان را میفریبد.»[3]
راهکار نجات از سقوط شیطانی
قرآن کریم با چندین تأکید میفرماید که شیطان با همه زرنگی و بدجنسیاش، قدرت انحراف کسی که زیر پرچم خداوند باشد را ندارد. پس چه کسی را منحرف میکند؟ آنکه زیر پرچم شیطان است و از او حرف شنوی دارد.
«انَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یتَوَکَّلُونَ، انَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ»[4]
بنابراین انسان باید خودش را به خداوند سبحان بسپارد و زیر پرچم ذات باری تعالی پناه بگیرد تا از شرّ شیطان در امان بماند. شیطان با بیحیایی و پررویی به خداوند تشر زده و قسم خورده است که همه بندگان را گمراه میکند، جز مخلصین.
«وبِعِزَّتِکَ لاَُغْوِینَّهُمْ اَجْمَعینَ اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخلَصینَ»[5]
بعضی از مفسّرین، مخلَصین را معصومین معنا کردهاند. اما بر اساس آیه قبلی که تلاوت شد، شیطان، حقّ سلطنت بر کسی که زیر پرچم خدا باشد و سلطنت و تسلّط خدای یگانه را بپذیرد، ندارد. چنین کسی، هرچند از معصومین نباشد، مخلص است و چون خدای تعالی نیز او را از بین سایرین برای خودش انتخاب کرده، شیطان حق تعرض به وی را ندارد.
تنیجه اینکه، اگر کسی بخواهد از شرّ شیطان محفوظ بماند و از سقوط شیطانی نجات یابد، باید خود را به زیر پرچم خداوند برساند و به او پناه ببرد. پناه بردن به زیر پرچم خدای تعالی نیز صرفاً با شعار و اظهار زبانی میسّر نمیشود؛ بلکه اعتقاد قلبی و تسلِط رسوخی بر چهل مسئله اعتقادی تشیع، شعار زبانی و عمل به دستورات شرع مقدس، سه ضلع مثلث ایمان هستند و هر انسانی پس از تکمیل این سه ضلع، میتواند مدعی شود که مؤمن یا شیعه واقعی است و زیر پرچم خداوند متعال پناه گرفته است. شیطان قدرت غلبه بر چنین شیعهای که مؤمن حقیقی است را ندارد؛ زیرا مکر و نیرنگ شیطان تنها وقتی کاربرد دارد که انسان زیر پرچم او باشد.
«وَکانَ حَقًّا عَلَینا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ»[6] «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنین»[7]
پس شیطان چه کسی را میتواند به سقوط بکشاند؟ کسی که به جای متابعت از خداوند، متابعت از شیطان را برگزیند.
جلوه نیکوی اعمال ناشایست، ناشی از مکر شیطان
یکی از خطرات تسلّط شیطان بر آدمی که سقوط او را تسریع میبخشد، این است که او را دچار جهل مرکب کرده و اعمال زشت و ناشایست را نزد او مزِین و نیکو جلوه میدهد.
«زُینَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ»[8]
«وَ کَذلِکَ زَینَ لِکَثیرٍ مِنَ الْمُشْرِکینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ»[9]
«وَ زَینَ لَهُمُ الشَّیطانُ أَعْمالَهُمْ»[10]
ورشکسته ترین افراد، از نظر قرآن کریم کسی است که جهل مرکب دارد و اعمال زشت خویش را نیک میپندارد.
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا»[11]
امام صادق«سلاماللهعلیه» در روایتی میفرمایند: نزد من از شخصی تعریف فراوانی کردند، بهاندازهای که تمایل پیدا کردم او را ببینم. روزی او را دیدم و در پِیش رفتم تا در مکانی خلوت با او حرف بزنم. در این حال او به یک نانوایی رفت و نانوا را فریب داده و دو قرص نان دزدید، تعجّب کردم! سپس داخل یک مغازه میوه فروشی شد و دو عدد انار هم از او دزدید. آیا آدمی که مشهور به زهد و تقواست، دزد میباشد؟! تعقیبش کردم و دیدم داخل یک خرابه شد و پس از آنکه نان و انار دزدی را به یک فقیر بیمار داد، از خرابه بیرون آمد. جلو رفتم و به او گفتم: آقا، این کارها که کردی چه بود؟ زاهد و عابد و مسلمان و این کارها؟! گفت: اوّل بگو ببینم تو کیستی؟ گفتم: من جعفربن محمّد الصّادق هستم. گفت: پسـر پیامبری و قرآن بلد نیستی؟ گفتم: چگونه چنین میگویی؟ گفت: قرآن شریف میفرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزى إِلاَّ مِثْلَها»[12]
بدین مضمون که اگر کسی کار خوبی انجام دهد، خداوند ده برابر در نامه عملش مینویسد و امّا اگر کار بدی بکند، فقط همان در نامه عملش نوشته میشود؛ من دو انار و دو نان دزدیدم، پس مرتکب چهار گناه شدم، آنگاه آن انار و نان را صدقه دادم و چهل حسنه به دست آوردم؛ چهار حسنه در مقابل آن چهار گناه قرار میگیرد، یعنی سی و شش حسنه در نامه اعمالم نوشته خواهد شد!
امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: به او گفتم نه تنها ثواب بهدست نیاوردی که هشت گناه نیز مرتکب شدی؛ چهار گناه که مال مردم را دزدیدی و چهار گناه دیگر هم از آنرو که بدون اجازه آنان، اموالشان را به دیگران صدقه دادی که تصرّف در مال دیگران از گناهان بزرگ است.[13]
مصداق این واقعیت که گروهی در اثر حیله شیطان تصوّر میکنند کار آنان بسیار ارزنده است، در زمان فعلی فراوان یافت میشود. مثلاً برخی کسب حرام دارند، خمس هم نمیدهند، ولی با همین مال حرام و مشمول خمس، مکه میروند. برخی دیگر با ربا، رشوه، گرانفروشی، کم فروشی و غشّ در معامله، کسب درآمد میکنند و با این درآمد حرام، مجلس عزاداری برای اهل بیت«علیهمالسّلام» برپا میکنند که معلوم است فایده ندارد.
امام حسین«سلاماللهعلیه» و یاران ایشان برای احیای دین امّت و به خصوص احیای نماز، در کربلا شهید شدند، امّا برخی نماز واجب خود را فدای مجلس عزای ایشان میکنند و تصوّر میکنند کار ثوابی انجام دادهاند. یکی از وعّاظ قدیمی میگفت: در ماه محرم برای تبلیغ به شهری رفته بودم. یکی از برگزارکنندگان مجلس نزد من آمد و با نهایت خستگی گفت: برای مجلس حضرت ابوالفضل سه روز است کفشهایم را از پا در نیاوردهام. گفتم: پس چگونه وضو گرفتی و نماز خواندی؟ عصبانی شد و گفت: آن ابوالفضلی که نتواند جواب نماز را بدهد، من آن ابوالفضل را قبول ندارم.
خدمت به آستان مقدس حضرت سیدالشهداء«سلاماللهعلیه» و برپایی مجالس عزای ایشان بسیار ارزشمند است و ثواب فراوانی دارد، امّا جایگزین نماز واجب نشده و گناهان انسان را نیز محو نخواهد کرد. بعضی افراد در اثر فریب شیطان میگویند: همه غرق گناهیم و یک حسین داریم، که حرف غلطی است. شفاعت، که امر مسلّمی است، نیاز به تناسب و لیاقت دارد، امّا شیطان به عنوان اینکه همه گناهان بخشیده میشود، مردم را میفریبد. قرآن کریم میفرماید: «یا بَنِی آدَمَ لاَ یفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیکُم مِّنَ الْجَنَّةِ»[14]
فریب شیطان، انسان را به جایگاه پستی میرساند که امام معصوم را میکشد و تخیل میکند که کار خوبی کرده است. جرداق نصرانی در کتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیة» جمله شیرینی دارد که درباره ابن ملجم میگوید: «انسان به جایی میرسد که ولی خدا را در خانه خدا، قربة الی الله میکشد. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: «گروهی آمدند به کربلا که قربة الی الله، امام حسین را بکشند.»
خدا نکند که انسان دستخوش شیطان و خرافت شیطانی بشود. امام حسین«سلاماللهعلیه» همین مطلب را در روز عاشورا تذکر میدادند و میفرمودند: ای مردم: شیطان مسلّط بر شما شده است، ولی اثری نداشت. بعد فرمودند: «اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ»
حزب شیطان و پیروان او، به جای اینکه حرف امام حسین«سلاماللهعلیه» را بشنوند و متنبّه شوند، آن حضرت را به شهادت رسانیدند. به راستی که آنان حزب شیطان بودند و دچار خسارت عظیمی شدند.
«اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیطانِ هُمُ الْخاسِرُون»[15]
شیطان انسی و شیطان جنّی
نکتهای که توجه به آن ضروری است، اینکه صرفاً وسوسه و فریب شیطان جنّی، عامل سقوط و تباهی انسان نیست، بلکه شیطان انسی نیز سهم به سزایی در گمراهی، انحراف و سقوط آدمیان دارد. قرآن کریم در سوره ناس میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذی یوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»
میفرماید بخوان و بگو: خدایا پناه میبرم به تو، پناه میبرم به تو، پناه میبرم به تو، از شرّ شیطان که وسوسه میکند، خوب را بد و بد را خوب جلوه میدهد. اما بعد میفرماید: «شیطان انسی و شیطان جنّی»، و اگر شیطان انسی بدتر از شیطان جنی نباشد، حتماً کمتر نیست. نمونه آن رفیق بد است که خطر آن به مراتب بیش از شیطان است. دختر و پسری که با هم رفیق میشوند و رابطه دوستانه برقرار میکنند، دو تا شیطان برای همدیگر هستند و هرکدام دیگری را به سقوط کشانده و به جهنّم میبرند.
امروزه فیلمها و شبکههای ماهوارهای مبتذل، مصداق بارز شیاطین انسی هستند و توجه به خطرات آن و پرهیز جدی از آن برای خانوادهها ضروری است، وگرنه نتیجهای جز سقوط و تباهی نخواهد داشت.
برخی از مصادیق فریب شیطان در زمان حاضر
شیطان، چندین مرتبه بیحیایی کرده و به خداوند متعال تشر زده است. از جمله قرآن کریم در مورد او میفرماید: «لَّعَنَهُ اللّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّینَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیبَتِّکُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیغَیرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن یتَّخِذِ الشَّیطَانَ وَلِیا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا»[16]
که خداوند او را لعنت کرد و او گفت: سوگند باد که از بندگان تو بهرهاى معین خواهم گرفت. و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم کرد، و وادارشان مىکنم تا گوشهاى دامها را شکاف دهند، و وادارشان مىکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند. و هر کس شیطان را به جاى خدا دوست و کارساز گیرد براستى زیانى آشکار کرده است.
با کمال تأسف باید گفت: امروزه شاهد عملی شدن سوگند شیطان هستیم. فریب شیطان کارگر شده، تا جایی که توهّم، تخیل، وسوسه و آرزوهای بیجا سر تا پای جامعه را فرا گرفته و حتی فالگیری و رمّالی رایج شده است.
کار به جایی رسیده که برای مسئولین معجزه هزار ساله یا عصمت اکتسابی درست میکنند و یا مطالب غیرواقعی به عنوان ظهور نزدیک است، بیان میکنند و بالاخره یک چیزهایی که واقعیت ندارد، اما به حسب ظاهر زرق و برق دارد، مطرح میکنند.
شیطان میگوید: بندگان را به انجام اعمال ناشایست و گناه، امر میکنم. بعد میگوید: امور فطری آنان را تغییر میدهم، مثلاً عفت و غیرت که دو فضیلت و دو امتیاز فطری است، در اثر فریب شیطان در نظر برخی بیارزش شده است. به جای اینکه والاترین شرافت برای مرد، غیرت او و والاترین فضیلت برای زن، عفت او باشد، بیعفتی و بیغیرتی فضیلت و امتیاز محسوب شده و برخی به جهت برخورداری از این دو رذیلت، به خود میبالند.
امروزه چادر که ارزش والایی دارد، در اثر مکر شیطان، در نظر بسیاری از مردم به ضد ارزش تبدیل شده است. دست کم سیزده آیه از قرآن که راجع به ضرورت حفظ حجاب است، به فراموشی سپرده شده و بی حجابی و بد حجابی، جلوه نیکویی یافته است. ارتباط جوانان با مجالس مذهبی و مسجد و روحانیت کم شده و مردم در وقت نماز، در خیابان و پارک و بازار و مراکز تفریحی هستند که حضور آنان همراه با اختلاط زن و مرد و فساد اخلاقی است. همه این موارد از مکر و فریب شیطان سرچشمه میگیرد که به خوبی توانسته است، اعمال ناشایست را نزد مردم نیکو جلوه دهد و از ارزش اعمال صالح و شایسته نزد آنان بکاهد و در واقع در نهاد آنان تغییر ایجاد کرده است.
پینوشتها:
1. یس / 60
2. أعراف/ 17-16
3. تفسیر القمی، ج 1، ص 224
4. نحل /100-99
5. ص / 83-82
6. روم / 47
7. انبیاء / 88
8. توبه / 37
9. انعام / 137
10. نمل / 24
11. کهف / 104
12. انعام / 160
13. احتجاج، ج 2، ص 369
14. اعراف / 27
15. مجادله / 19
16. نساء / 119- 118
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: