یکی از راههای ساده خنداندن افراد، قلقلک دادن آنهاست. کف پاها، زیر بغل، پهلوها و شکم از نقاط حساس بدن نسبت به قلقلک است. معمولاً نیز حساسیتپذیری کودکان و نوجوانان به قلقلک بیشتر از بزرگسالان است. یکی از نکات جالب در مورد قلقلک این است که تحقیقات اخیر مشخص ساخته است، کسانی که در دوران کودکیشان به اصطلاح قلقلکی هستند، در دوران بزرگسالی بیشتر از افراد غیرقلقلکی از خود استعداد شوخطبعی و بذلهگویی نشان میدهند.
خنده استهزاء و مسخره استهزاء و مسخره، معمولاً برای کوچک کردن و تحقیر دیگران و یا به قول روانکاوی برای ارضای تمایلات خصمانه سرکوب شده، به کار میرود و خنده ناشی از آن خندهای عصبی و کشدار است. هر چه شدت تحقیر دیگران بیشتر باشد، دامنه این نوع خنده شدیدتر میگردد.
خنده تعجب اغلب اوقات، انسان شگفتی خود از مسئلهای را با جاری کردن خندهای تحسینآمیز بر لبانش نشان میدهد و اصولاً، خنده یکی از نشانههای اصلی تعجب انسان به شمار میرود (از میان فیلسوفان امانوئل کانت و ابوعلی سینا نیز خندهشان را ناشی از تعجب میپنداشتند).
خنده ناشی از تکرار تکرار و ماشینی شدن اعمال و حرکات نیز عواملی هستند که باعث خنده میگردند. این عامل معمولاً دستمایه نمایشهای طنز و کمدی است.
خنده ناشی از برتریطلبی احساس برتری کردن، فتح و پیروزی نیز با خنده همراه است. این نوع خنده، در چهره اعضای یک تیم ورزشی پس از غلبه بر طرف دیگر، کاملاً مشهود است. از میان روانشناسان، جمعی تمام خندههای انسان را ناشی از برتریطلبی میدانند و معتقدند که خنده ما برای این است که یک نوع برتری نسبت به شخص و طرفی که به او میخندیم احساس میکنیم و شرط آن این است که این احساس برتری به میل و اراده آگاهانه شخصی نبوده، بلکه بهطور ناخودآگاه و آنی صورت گرفته باشد.
خنده، در نتیجه بیتناسبی در هر کیفیتی که تناسب عادی برقرار نباشد، عواملی خندهآور نهفتهاند. ممکن است این نبودن تناسب در چهره و اندام دیگران یا در کردار و رفتار آنها و یا گاهی در صفاتشان باشد.
خنده، برای جلب توجه گاهی برای اینکه اطمینان داده شود به حرفهای کسی گوش داده میشود و گاهی برای همرنگ شدن با جماعتی که در حال خندیدن هستند – در حالیکه ممکن است موضوعی که گروه به آن میخندند، برای شخص مورد نظر خندهآور نباشد – چنین خندهای بر لبان افراد ظاهر میگردد. خندههای اغراقی نوجوانان در معابر عمومی و خندههای دو دلداده به هم نیز در این گروه قرار دارند.
خنده ناشی از فشار درونی گاهی هیجانات و فشارهای درونی که مفری برای تخلیه نمیبینند واپسزده شده و خنده جایگزین آنها میگردد. به عنوان مثال، گاهی احساس ترس به یک کنش درونی میشود که اگر عیان نگردد، ممکن است باعث خنده گردد.
خنده، برای پوشاندن حالات دیگر گاهی خنده، جای احساسات و هیجانات دیگری نظیر شرم، کمرویی، خشم. شکست (خیط شدن) و... را میگیرد، آنها را از انظار دیگران پنهان کرده، عوضی جلوه میدهد.
خنده شادمانی و نشاطبخش اعظم خندههای انسان ناشی از شادی و خوشحالی وی است. این نوع خنده، انسانیترین و تأثیرگذارترین شکل خنده است که در این کتاب، سخنان بسیاری راجع به آن خواهیم گفت. شادمانی و نشاط به هر دلیلی که به وجود آمده باشد، اگر ملایم باشد همراه با لبخند است و اگر شدیدتر شود خنده و گاهی قهقهه را موجب میگردد. معمولاً وقتی کسی میخندد گواه خوبی برای خوشحال بودن وی است و انتظار میرود که با خنده مشابهی جوابگویی شود و یا لااقل لبخندی پاسخ آن باشد.