نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسؤولیت های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد. این مطلب در فقه اسلامی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده و از مهم ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود؛ چنان که از مهم ترین فرایضی است که وجوب کفایی آن ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام است.
قرآن کریم در بیان صفات ممتاز مؤمنان می فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (توبه؛71)
مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند، نماز را برپا می دارند و زکات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند.
به موجب این آیه، افراد مؤمن به سرنوشت یکدیگر علاقمند بوده و به منزله یک پیکر می باشند. پیوند سرنوشت ها موجب می شود که تخلف و انحراف یک فرد، در کل جامعه تأثیر بگذارد؛ چنان که یک بیماری واگیر در صورتی که معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرایت نموده و سلامت آن را به خطر می اندازد.
امر به معروف و نهی از منکر، در لغت به معنای خواستن چیزی است که نفوس بشری به سبب آن، آرامش یابد.«منکر» از ماده «نکر» به معنای کار دشوار و زشت و جهل آمده است؛ زیرا منکر، ضد معروف است. هر چیزی را که شریعت، قبیح و حرام بداند، منکر است.
بنابراین، نهی از منکر، عبارت است از بازداشتن انسان از انجام کارهای زشت و نامعقول و جلوگیری از اموری که در واقع، انسان از آن، ترس و نفرت دارد، ولی به واسطه جهل و غفلت، گاه مرتکب آن می گردد.
معروف و منکر در اصطلاح:
معروف، آن چیزی است که خداوند متعال، انجام دادن آن را واجب نموده و عقل، انجام آن را ترغیب کرده است و منکر، آن چیزی است که خداوند، از آن نهی فرموده و عقل، از انجام دادن آن، کناره گیری می نماید.
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ اسلامی، مانند جریان خون در رگ های یک پیکر است و سهل انگاری در این باره، بی رنگ شدن دین و مرگ تدریجی امت اسلامی را در پی خواهد داشت. توجه به این ویژگی، بعضی از فرق مسلمان را بر آن داشت تا آن را جزئی از اصول مذهب خویش بدانند. آفریدگار جهان نخستین کسی است که «امر به معروف و نهی از منکر» کرده است.
قرآن کریم می فرماید: «همانا خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان امر می کند و از کارهای زشت و ناپسند و تجاوز به حقوق دیگران نهی می نماید؛ و شما را موعظه می کند باشد که پند گیرید.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند، جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر و کتاب او است.»
خداوند در قرآن کریم، بهترین ویژگی امت اسلامی را انجام امر به معروف و نهی از منکر دانسته است، چنان که می فرماید: «شما بهترین امت هستید که به سود انسانها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید...» و آن دو را بر فریضه های دیگری چون، اقامه نماز و پرداختن زکات، مقدم داشته و فرموده است: «مردان و زنان مؤمن، اولیای یکدیگرند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز را برپا می دارند و زکات می پردازند.»در نتیجه، امت اسلامی را ملزم به انجام آن دو فریضه بزرگ نموده و می فرماید: «باید شما امتی باشید که به اسلام می خوانید و امر به معروف و نهی از منکر می کنید.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند، جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر و کتاب او است.»
مردی محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد در حالی که حضرت بر فراز منبر نشسته بود و پرسید: «من خیر الناس ؛ بهترین مردم کیست ؟» پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن کس که از همه بیشتر امر به معروف و نهی از منکر کند، و آن کس که از همه پرهیزگارتر باشد و در راه خشنودی خداوند از همه بیشتر گام بردارد.»
امام علی (علیه السلام) در بیانی پیرامون این موضوع فرمودند :«عده ای از مردم با دست و زبان و قلب، با منکرات مبارزه می کنند و اینها جامع تمام خوبی هایند و کسانی که از هیچ راه، نهی از بدیها نمی کنند، مردگانی زنده نما بیش نیستند.»
به دلیل عدم شناخت معروف ها و منکرها در جامعه، مثلا تا وقتی از امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان میآید، بیشتر ذهنها فقط به سمت این منکر میرود که باید نسبت به افرادی که شئون اسلامی را در اماکن عمومی رعایت نمیکنند واکنش تند نشان داد!!
واقعیت این است که باید افکار عمومی و جامعه دینی و اخلاقیمان را نسبت به تمام مظاهر معروف و منکر آشنا سازیم و حقیقت و حکمت این دو فریضه الهی را به نحوی موثر به همگان آموزش دهیم.
سیمای فریضه امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز تعهد و علاقه اشخاص به سلامتی جامعه نیست. بدیهی است که هدف والای سلامتی جامعه تحقق نمییابد مگر با اقدام فایدهمند، سنجیده، منطقی و منطبق با حقایق شریعت اسلام.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در این زمینه می فرماید: « یک انسان گنهکار در میان مردم، همانند فرد ناآگاهی است که با گروهی سوار کشتی شده و آن گاه که کشتی در وسط دریا قرار می گیرد، تبری برداشته و به سوراخ نمودن جایگاه خود می پردازد، هر کسی به او اعتراض می کند او در پاسخ می گوید: من در سهم خودم تصرف می کنم؛ به یقین این یک حرف احمقانه است. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمی کشد که همگی غرق می شوند. »
نخستین و مؤثرترین روش برای دعوت دیگران به نیکی ها و بازداشتن از منکرات، آراستگی خود انسان به تقوی و اخلاق حسنه است.
در فقه اسلامی سه مرحله برای این وظیفه مهم در نظر گرفته شده است. هر مرحله نیز خود دارای مراتب و درجاتی است و در صورت مؤثر بودن یک مرحله یا یک مرتبه، اقدام به مرحله یا مرتبه بعدی جایز نیست. آن سه مرحله عبارتند از:
اظهار تنفر قلبی
امرونهی کننده ناراحتی قلبی خود را از منکر واقع شده آشکار کند و به طرف بفهماند که منظورش از این کار، این است که وی معروف را انجام داده و یا منکر را ترک نماید.
گفتنی است تنفر قلبی از گناه لازمه ایمان بوده و بر همگان واجب عینی است، گرچه توان هیچ گونه امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشند و آنچه به عنوان امر به معروف و نهی از منکر باید انجام گیرد، اظهار تنفر قلبی از گناه است.
آیت الله مکارم شیرازی: در فضای شرعی هیچ گونه تفاوتی میان یک شخص روحانی و غیر روحانی نمی باشد، اگر یک فرد مسلمان با رعایت شرایط اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کرده باشد، به تکلیف شرعی خود عمل نموده و در نتیجه برخورد فیزیکی با چنین فردی جرم محسوب می شود
امام خمینی (قدس سره الشریف) در این زمینه می نویسد: اگر بداند که از مرتبه اول امربه معروف و نهی ازمنکر نتیجه نمی گیرد، واجب است از مرتبه دوم استفاده کند، در صورتی که احتمال تأثیر بدهد و اگر احتمال دهد که با موعظه و زبان نرم، نتیجه حاصل می شود، نباید به مراحل بعدی تجاوز نماید. اگر بداند که مرحله قلبی اثر ندارد و بایستی با لحن آمرانه امر و نهی کند، باید همین کار را بکند در عین حال باید درجات تندی در گفتار را رعایت نماید.
اگر دو مرحله قبلی کارآیی نداشته باشند؛ باید از زور و قدرت استفاده گردد، بدین معنا که با اِعمال فشار جلوی انجام گناهان گرفته شود و بین شخص و گناه مورد نظرش فاصله ایجاد گردد. در این مرحله نیز باید از مراتب سبک تر شروع کرد؛ اما در فرضی که بازداری از گناه متوقف بر کتک کاری و ایجاد جراحت و امثال آن باشد، باید با اذن فقیه جامع الشرایط انجام گیرد و در شرایط فعلی که نهادهای قانونی جمهوری اسلامی شکل گرفته، چنین کاری باید با اجازه نهادهای مربوط باشد.
چندی پیش در خبر ها خوانده شد که جوانی که در حال انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر بوده ، مورد حمله ناجوانمردانه قرار گرفته و در این راه چشم خود را ازدست داده است .
به راستی چرا این فریضه در جامعه به قدری کمرنگ شده است که با انجام آن ، می تواند منجر به مجروح شدن وگاه از بین رفتن آمر به معروف گردد.
مگر فراموش کرده ایم که فریضه امر به معروف و نهی از منکر نه به دنبال خشونتورزی است و نه خواهان تذکری است که موجب رنجش خاطر و کینهورزی اشخاص نسبت به یکدیگر شود؛ امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق انسان به همنوع است؛ واضح است که عشق، خشونت و زد و خورد و ضرب و جرح و… دایر نمیتابد.
در طی این جریان در جامعه ، آیت الله مکارم شیرازی بیان کردند که کسانی که به طلبه و جوان مظلوم مجاهد و آمر به معروف و ناهی از منکر حمله کردند، مصداق بارز مفسد فیالارض هستند.
ایشان در ادامه فرمودند :در فضای شرعی هیچ گونه تفاوتی میان یک شخص روحانی و غیر روحانی نمی باشد، اگر یک فرد مسلمان با رعایت شرایط اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کرده باشد، به تکلیف شرعی خود عمل نموده و در نتیجه برخورد فیزیکی با چنین فردی جرم محسوب می شود.
به فرض اگر در هنگام امر به معروف و نهی از منکر هرگونه رفتار غیر قابل قبول هم از جانب آمر صورت گرفته باشد، این که آن فرد را آنچنان مورد ضرب و شتم قرار دهیم که چشمانش دچار جراحت شدید و در معرض نابینایی قرار گیرد، به لحاظ شرعی، حقوقی و اخلاقی به هیچ وجه قابل دفاع و توجیه نمی باشد.
اخذ: تبیان
منابع :
سایت حوزه
سایت همشهری آنلاین
سایت تابناک
دفتر آیت الله مکارم شیرازی
کلمات کلیدی: