بزرگترین ظلم و حق کشی علیه زنان
زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند. در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند. در میدان جهاد و مبارزه - از هر نوع جهاد و مبارزه ای پیشقدم باشد- نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم ارزش بی اعتنا باشد. عفت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه ی بیگانه را به خودی خود دفع کند.
اسلام و حد اعلی رشد علمی ، فکری و اجتماعی زن
اسلام می خواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و - بالاتر از همه - فضیلتی و معنوی زنان‚ به حد اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری - به عنوان یک عضو - حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد.
همه تعالیم اسلام از جمله مساله حجاب بر این اساس است. مساله حجاب ‚ به معنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد ، برداشتش کاملا غلط و انحرافی است. مساله حجاب ، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قیدو شرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد - بخصوص به ضرر زن - است. مساله حجاب ، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قیدوشرط زن و مرد در جامعه است.
دلارام و پر عطوفت در خانه و با کرامت در محیط کار
زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند. در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند. در میدان جهاد و مبارزه - از هر نوع جهاد و مبارزه ای پیشقدم باشد- نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم ارزش بی اعتنا باشد. عفت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه ی بیگانه را به خودی خود دفع کند.
در محیط خانه‚ دلارام شوهر و فرزندانش باشد. مایه ی آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد و در دامن پرمهر و پرعطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند.
انسانهای بی عقده، انسانهای خوش روحیه ، انسانهای سالم از لحاظ روحی و اعصاب در دامان او پرورش پیداکنند و مردان و زنان و شخصیتهای جامعه را به وجود بیاورد.
مادر از هر سازنده ای سازنده تر و باارزش تر است. بزرگترین دانشمندان ممکن است مثلا یک ابزار بسیار پیچیده ی الکترونیکی را به وجود بیاورند. موشکهای قاره پیما بسازند‚.وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا به وجود بیاورد. و او‚ مادر است. این، آن الگوی زن اسلامی است.
از امام على (علیه السلام) نقل است که فرمود: «زن گل است؛ قهرمان نیست». («قهرمان» یعنى پیشکار و خدمتگذار آبرومند)؛ ایشان خطاب به مردان مىگویند که: زنان در خانههاى شما مثل گلى لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقت رفتار کنید
نظر اسلام پیرامون کار کردن زن
از نظر اسلام، میدان فعالیت و تلاش علمى و اقتصادى و سیاسى براى زنان، کاملاً باز است. اگر کسى با استناد به بینش اسلامى بخواهد زن را از کار علمى محروم کند، از تلاش اقتصادى باز دارد یا از تلاش سیاسى و اجتماعى بىنصیب سازد، خلاف حکم خدا، عمل کرده است.
زنان به قدرى که توان جسمى و نیازها و ضرورتهایشان اجازه مىدهد، مىتوانند در فعالیتها شرکت کنند و شرع مقدس، مانع نیست؛ البته چون از لحاظ جسمانى، زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایى دارد. تحمیل کار سنگین بر زن، ظلم به زن است؛ اسلام این را توصیه نمىکند؛ چنان که منع هم نمىکند.
از امام على (علیه السلام) نقل است که فرمود: «زن گل است؛ قهرمان نیست». («قهرمان» یعنى پیشکار و خدمتگذار آبرومند)؛ ایشان خطاب به مردان مىگویند که: زنان در خانههاى شما مثل گلى لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقت رفتار کنید.
زن ریحانه است ، خدمتگذار نیست !
زن، پیشکار شما و خدمتگذار شما نیست که خیال مىکنید کارهاى سنگین را باید به او محول کرد.
این که بعضى مردان وقتى مىخواهند ازدواج کنند، شرط می گذارند که زن باید حتماً کار کند و شغل و درامدى داشته باشد، خطاست؛ گرچه خلاف شرع نیست؛ اما اسلام به چنین کارى هم توصیه نمىکند.
این که ما بگوییم زن را از فعالیت اقتصادى و اجتماعى ممنوع کنیم، به استناد نظر اسلام، غلط است. اسلام، چنین حرفى نگفته است؛ اما از طرفی هم این که زن را مجبور به انجام کارهاى سنگین و تلاشهاى دشوار اقتصادى و اجتماعى یا سیاسى کنند، اسلام توصیه نکرده است.
نظر اسلام، یک نظر میانه است؛ یعنى زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد و بچهدارى مانع او نباشد و علاقه و نیرو و توان جسمانى داشته باشد و بخواهد وارد فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى یا اقتصادى شود، مانعى ندارد؛ اما این که او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلى بپذیرى، روزى فلان قدر کار کنى تا با درامد آن بتوانى در تأمین هزینه خانوار، سهمى به عهده بگیرى، نه. اسلام این را هم از زن نخواسته است و نوعی تحمیل بر زن به حساب مىآورد.
اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است‚ بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او‚ یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد شاید لازم هم می داند.
نکته ی مهم این است که نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه ی انسانها مذموم است‚ مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم‚ زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. " فلایخضعن فی القول ". در حرف زدن مقابل مرد نامحرم نباید حالت خضوع داشته باشد. این‚ برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را می خواهد و این‚ الگوی زن مسلمان است.
بزرگترین ظلم و حق کشی علیه زنان
براساس همین مبنا و نگاه غلط، اگر زنان بخواهند در جوامع غربی نمود و شخصیت یابند باید حتماً به گونه ای رفتار کنند که مردان یعنی طرف ذینفع می خواهند و می پسندند که این اهانت بزرگترین ظلم و حق کشی در حق زنان است.
امروز اگر کسی رفتار مبتنی بر جذابیتهای زنانه را در محیطهای عمومی در غرب محکوم کند مورد هجوم و جار و جنجال قرار می گیرد.
علنی شدن مخالفت با حجاب در غرب یکی دیگر از پیامدهای نگاه ظالمانه به مسئله زن این اسنت که او را از داشتن حجاب منع کرد .
در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امرى را بر او تحمیل کند ! براى مرد در خانواده، حقوق محدودى قرار داده شده است که از روى کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، براى هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین براى زن در خانواده، حقوقى معین شده است که آن هم از روى مصلحت است.
به طوری که غربی ها مدعی اند که حجاب یک مسئله دینی است و در جوامع لائیک نباید ظهور پیدا کند اما علت واقعی مخالفت غرب با حجاب این است که سیاست راهبردی و بنیانی غرب درباره زن یعنی عرضه شدن و هرزه شدن زن را با چالش روبرو می کند و مانع تحقق آن می شود.
زن در خانواده حقوقی دارد !
در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امرى را بر او تحمیل کند ! براى مرد در خانواده، حقوق محدودى قرار داده شده است که از روى کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، براى هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین براى زن در خانواده، حقوقى معین شده است که آن هم از روى مصلحت است.
مرد و زن، هر کدام طبیعت و اخلاق و روحیات و غرایزى دارند که ویژه خودشان است. آنها اگر از خُلقیات ویژه خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده، زوجى کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل مىدهند. اگر مرد زیادهروى کرد، تعادل به هم مىخورد. اگر زن هم زیادهروى کرد، تعادل به هم مىخورد. اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در، دو چشم در چهره انسان، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگى و دو کاسب شریک در یک باب مغازه قرار داده است.
هر کدام از این دو، طبیعت و خصوصیت و خصلتهایى هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینى که اسلام معین کرده است، در کنار هم زندگى کنند، خانوادهاى ماندگار و مهربان و بابرکت و پرفایده خواهند داشت.
اخذ:تبیان
کلمات کلیدی: