سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شخص راستگو با راستگویی خود، سه چیز را بهدست می آورد : اعتماد، دوستی و شکوه [در دل ها] . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

شبهه نافرمانی الهی پیامبر!!

حضرت محمد

در آیه دوّم از سورة فتح، خدا به رسولش می گوید: ( لِیغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ ) تا این که خدا گناهانِ گذشته و آینده تو را ببخشد. از این آیه می توان استفاده کرد که پیغمبرِ مسلمانان گناه انجام می داده و معصوم نبوده است!

جواب:

پاسخ این شبهه را با دو جوابِ مختصر و مفصّل بیان می کنیم.

جواب مختصر: مراد از ذنب ( به معنی گناه ) در آیة شریفه، گناه و معصیت الهی نیست بلکه گناهی است که مشرکین به پیغمبر نسبت می دادند. خداوند متعال در ابتدای سورة مبارکة فتح، خطاب به پیغمبر اکرم می فرماید: ما با فتح مکّه و موقعیّتی که به تو دادیم، تمام گناهان نسبت داده شده از سوی مشرکین و تبعات شومی که برای تو در نظر گرفته بودند را بخشیدیم و آنها دیگر با تو برخورد بدی نخواهند داشت. بنابراین، آیة ذکر شده در مقامِ بیان معصیت إلهی از ناحیة پیغمبر اکرم نبوده تا این که بخواهیم بدین وسیله عصمت پیغمبر  را زیر س?ال ببریم.

جواب مفصّل: همیشه در طول تاریخ، وقتی مکتبی راستین ظهور می کرد، وفادارانِ به سنّت های خرافی ( مانند سنّت بت پرستی ) بر علیهِ آن قد عَلَم کرده و از نسبت دادنِ هر گونه تهمت و شایعه و گناه به آن مکتب و صاحبش دریغ نمی کردند.

اگر آن مکتب در مسیرِ پیشرفت خود با شکست مواجه می شد، دست آویزِ محکمی برای اثباتِ تهمت های ناروا به دست مخالفین می افتاد و فریاد می کشیدند: نگفتیم این مکتب خرافی است؟ نگفتیم این مکتب سراسر دروغ است ؟ طبیعی است که پیرو آن، پیامدهای شومی نیز در انتظارِ صاحب آن مکتب بود.

امّا اگر آن مکتب به پیروزی می رسید، طبیعتاً تمام این نسبت هایِ ناروا و نقشه های شومِ وفاداران به سنّت های خرافی، نقش بر آب می شد.

عین همین قضیّه در مورد پیغمبر اکرم اتفاق افتاد، یعنی زمانی که پیغمبر اکرم دین مبین اسلام را بر مردم عرضه کردند، بت پرستان و مشرکین به خشم آمده و نسبت های ناروائی را به آن حضرت داده و آن بزرگوار را به گناهانِ زیادی متّهم کردند که طبیعتاً عواقب و پیامدهای سختی از ناحیة آنان در انتظار آن حضرت بود.

خداوندِ متعال در إبتدایِ سورة مبارکة فتح می فرماید: ای پیغمبر، ما برای تو مکّه را فتح کردیم و جایگاه ویژه ای به تو دادیم تا گناهانی که مشرکین به تو نسبت می دادند و عواقب سختی که برای تو در نظر گرفته بودند را ببخشیم ( و آنها دیگر به تو ضرری نرسانند)

خداوندِ متعال در إبتدایِ سورة مبارکة فتح می فرماید: ای پیغمبر، ما برای تو مکّه را فتح کردیم و جایگاه ویژه ای به تو دادیم تا گناهانی که مشرکین به تو نسبت می دادند و عواقب سختی که برای تو در نظر گرفته بودند را ببخشیم ( و آنها دیگر به تو ضرری نرسانند).

س?ال: از کجا معلوم که کلمة ذنب در آیة دوّمِ سورة فتح به معنایِ معصیت از نگاه مشرکین است نه معصیت الهی؟

جواب: در آیاتِ دیگر قرآن، وقتی کلمة ذنب در مورد بعضی از پیغمبران بکار برده شده، مراد گناه و معصیت از دیدگاه مشرکین و کفّار بوده است مثلاً در آیة 14سورة مبارکة شعراء گفته شده: حضرت موسی به پیشگاه خداوند متعال عرضه داشت: ( لَهُمْ عَلَی ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یقْتُلُونِ ) فرعونیان بر من گناهی دارند که می ترسم مرا به خاطر آن گناه بکشند، در حالی که گناه او چیزی جز یاریِ فرد مظلومی از بنی اسرائیل و کوبیدنِ ستمگری از فرعونیان نبود. بدیهی است که عمل موسی نه تنها گناه نبود، بلکه حمایت از مظلوم بود ولی از دریچة چشم فرعونیان گناه محسوب می شد.

در آیة مورد بحث نیز کلمة « ذنب » به معنی گناهی است که از دیدگاهِ مشرکین گناه بوده و تبعاتِ سختی را برای پیغمبر اکرم به همراه داشته است.

از حضرت رضا علیه السلام چنین آمده است: هیچ کس نزد مشرکین مکّه گناهش سنگین تر از گناهِ پیغمبر اکرم نبود، زیرا آنها 330 بت می پرستیدند و پیغمبر اکرم با آنها مخالفت می کرد. هنگامی که آن حضرت آنها را به توحید دعوت کرد، بسیار بر آنها گران آمد و او را به گناه متّهم کرده

علاوه بر این، اگر منظور از کلمة « ذنب » در آیة دوّمِ سورة فتح  به معنی معصیت و نافرمانی إلهی باشد، مفهوم ندارد که بگوید گناهی که هنوز صورت نگرفته را خداوند بخشیده است ( لِیغْفِرَ ... مِن ذَنبِکَ... مَا تَأَخَّرَ )  تا خداوند گناهان آیندة تو را ببخشد.

بنابراین، با قرائنی که از بیرون و درون آیه ذکر شد، جای شک و شبهه باقی نمی نماند که کلمة  ذنب در این آیه، به معنای معصیت از نگاه مشرکین است.

در روایتی از حضرت رضا علیه السلام چنین آمده است: هیچ کس نزد مشرکین مکّه گناهش سنگین تر از گناهِ پیغمبر اکرم نبود، زیرا آنها 330 بت می پرستیدند و پیغمبر اکرم با آنها مخالفت می کرد. هنگامی که آن حضرت آنها را به توحید دعوت کرد، بسیار بر آنها گران آمد و او را به گناه متّهم کرده و گفتند: گفتار تو، مبنی بر باطل بودن بت ها،  یک دروغ بزرگ است! .

 حضرت رضا علیه السلام در إدامة روایت فرمودند: خداوندِ متعال، با فتح مکّه، تمام نسبت های ناروای مشرکین و تصمیمات شومی که در مورد آن حضرت گرفته بودند را نقش بر آب کرد.

خلاصه جواب: با توجّه به مطالب ذکر شده متوجّه می شویم که خداوند متعال در آیة دوّم از سورة مبارکة فتح به معصیت إلهی از ناحیة پیغمبر إشاره نمی کند بلکه می فرماید: با فتح مکّه و موقعیت مناسبی که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) پیدا کردند، دیگر مشرکین نمی توانند آن حضرت را به گناهِ خاصی متّهم کرده و نقشه هایِ شوم برای آن حضرت بکشند و در حقیقت خداوندِ متعال با این فتح، تمامِ گناهان نسبت داده شده به آن حضرت و تمامِ تصمیمات شومی که مشرکین برای آن حضرت گرفته بودند را نقش بر آب کرده و بخشیده است.[1]

 

پی نوشت:

1 - تفسیر بیان ،دکتر محمّد علی أنصاری ، ذیل تفسیر آیه 2 سوره مبارکه فتح


منبع: پاسخ به شبهات اینترنتی، هادی کردان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 92/9/16:: 10:50 صبح     |     () نظر