خداوند در آیه 124 سوره مبارکه بقره می فرماید: {لاَ یَنَال عَهدِی الظّالِمِینَ} یعنی هیچ وقت عهد من (مقام خلافت و امامت) به ظالمین نمی رسد. به گفته مفسرین شیعه و سنی مراد از عهد، منصب امامت و خلافت است. با همین آیه می توان ثابت کرد که بر خلاف ادعای شیعیان، خلافت خلفای سه گانه (رضی الله عنه) کاملا بر حق می باشد، چرا که در آیه شریفه، خداوند متعال وعده داده است که خلافت و جانشینی او هیچ وقت به ظالمین نمی رسد.
جواب:
قبل از بیان جواب، دو مقدمه را خدمت شما عرض می کنیم:
مقدمه1: کلمه {الظالمین} در آیه ذکر شده، مطلق است و از این اطلاق چنین به دست می آید که: هر کسی که هر نوع ظلمی (چه در حق خود ،چه در حق دیگران و چه ظلم بزرگ و چه ظلم کوچک) را مرتکب شده باشد، دیگر حق امامت و زعامت بر مسلمین را ندارد و نمی تواند خلیفه و جانشین خداوند بر مردم باشد.
مقدمه2: یکی از بزرگ ترین مصادیق ظلم، شرک به خداوند است، همچنان که لقمان حکیم به فرزندش می فرماید:{یَا بنَیَّ لا تشرِک بِااللهِ اِنَ الشَّرکَ لَظلم عَظِیم} ای پسر من! به خداوند شرک نورز که شریک قرار دادن برای او ظلم بزرگی است(سوره لقمان/13)
نتیجه دو مقدمه این است که: شرک و بت پرستی از مصادیق بزرگ ظلم است و کسی که قبلا ظلم شرک و بت پرستی را مرتکب شده باشد، هرگز نمی تواند مقام امامت و خلافت بر مسلمین را عهده دار شود. اتفاقا عین این مطلب را در روایتی از عبدالله ابن مسعود می بینیم که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: وقتی ابراهیم(علیه السلام) از خداوند سوال کرد که چه کسانی از فرزندان من ظالم هستند و حق امامت را ندارند؟ خداوند فرمود:{مَن سَجَدَ لِصَنَمِ مِن دونی لا اَجعَله اماما اَبَدا وَ لَا یَصلح اَن یَکونَ اِماما}[1]. کسی که بر بت سجده کرده باشد، هرگز او را امام قرار نمی دهم و اصلا صلاحیت برای امامت را ندارد [2] .
سوال: مگر خلفای راشدین، قبل از اسلام آوردنشان، چه آئینی داشتند آنها را فاقد صلاحیت برای خلافت می دانید؟
جواب: برای رسیدن به این جواب، به منابع معتبر اهل سنت مراجعه می کنیم:
أبوبکر: أبوبکر در سن چهل سالگی اسلام آورد و موحد شد [3]. در جائی از أبوبکر نقل کردند که به پیغمبر می گوید: تو چرا بت نمی پرستی ؟! معلوم می شود که خود أبوبکر بت می پرستید [4].
عمر: او در سن 35 سالگی اسلام آورد و موحد شد و او شصت و پنجمین نفری بود که اسلام آورد[5] ؛ خواهر عمر به او خطاب می کند که: تو بت می پرستی [6] .
عثمان: در مورد او همین بس که او به دست أبوبکر مسلمان شد و همین امر نشان می دهد که او قبلا بت پرست بوده است که بعد از اسلام آوردن أبوبکر، او نیز به تبعیت از أبوبکر مسلمان شد.
البته لازم به ذکر است که اکثر صحابی پیغمبر اکرم قبل از ظهور اسلام، به اقتضای فضای عمومی مکه بت می پرستیدند. تنها کسی که از اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) هیچ گاه در مقابل بت سجده نکرد،علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود . بنابر این ، تنها کسی که سزاوار جانشینی رسول خدا را داشت، علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود چرا که تاریخ،نه ظلم شرک و نه ظلم دیگری از آن بزرگوار را نقل نکرده است.
خلاصه جواب: با توجه به اطلاق آیه 124 سوره مبارکه بقره،چنین به دست می آید که هر کسی که قبلا ظلمی از او سر زده باشد، حق زعامت بر مسلمین را ندارد و با توجه به این که خلفای راشدین قبل از اسلام آوردنشان بت می پرستیدند و ظلمی همچون شرک را مرتکب شده بودند، دیگر حق زعامت بر مسلمین را نداشتند.
ملاحظه: اگر ما گفته این عده از اهل سنت را در مورد آیه 124 سوره بقره قبول کنیم (و بگوئیم کسی که بر مسلمین امامت و زعامت داشته بر حق بوده و نمی تواند جزو ظالمین باشد) لازم می آید که تمامی خلافت هائی که در تاریخ اسلام بوده را نیز بر حق دانسته و بگوئیم: همه آنها بر اساس حق حکومت کرده اند!
این در حالی است که خود ابوحنفیه که موسس یکی از مذاهب اربعه اهل سنت است، حکومت منصور را غاصبانه می خواند و خلافت را مخصوص اهل بیت می دانست و حاضر نشد منصب قضاوت در حکومت خلفای عباسی را بپذیرد . در تفسیر المنار که یکی از تفاسیر مهم اهل سنت نیز می خوانیم که ائمه اربعه اهل سنت، همه با حکومت های زمان خود مخالف بودند و آنها را لائق زعامت مسلمین نمی دانستند به خاطر این که افراد ظالم و ستمگری بودند.
بنابراین، استدلال این عده از اهل سنت در بحثی که مطرح کردیم عملا با رفتار روسای مذاهب چهارگانه خودشان نیز در تضاد است.
پی نوشت ها:
1- تفسیر برهان ، جلد 1 ، ص 151 ، حدیث 13 .
2- تفسیر نمونه ذیل ، تفسیر آیه 124 سوره مبارکه بقره .
3- تاریخ طبری ، ترجمه ابواقاسم پاینده ، جلد 3 ، ص 862 .
4- تاریخ نامه طبری منسوب به بعلمی ، جلد 1 ، ص 38 .
5- مروج الذهب مسعودی ترجمه ابوالقاسم پاینده،جلد 1،ص 661 .
6- تاریخ کامل ابن اثیر ترجمه محمد حسین روحانی جلد 2 ، ص 907 / تاریخ الخلفاء سیوطی ، ص 110 چاپ شریف الرضی.
منبع: پاسخ به شبهات اینترنتی ، هادی کردان(تبیان)
کلمات کلیدی: