سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش را بجویید تا راه یابید . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

 


آیات 111 و 112 سوره بقره، این نکته را به همه مسلمانان تعلیم مى‏دهد که در هیچ مورد زیر بار سخنان بى دلیل نروند و هر کس ادعایى کرد، از او مطالبه دلیل کنند، و به این ترتیب سد تقلیدهاى کورکورانه را بشکنند و تفکر منطقى بر جامعه آنان حاکم شود.

 


بهشت
انحصار طلبان بهشت!

وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏ تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (111 بقره)

و گفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنکه یهودى یا نصرانى باشد. اینها آرزوهاى آنهاست، بگو: اگر راستگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید.

قرآن در آیه فوق اشاره به یکى دیگر از ادعاهاى پوچ و نابجاى گروهى از یهودیان و مسیحیان کرده و پاسخ دندانشکن به آنها می دهد.

 

معنى "امانیهم"

"امانیهم" جمع "امنیة" به معنى آرزویى است که انسان به آن نمى‏رسد.

البته در اینجا این مدعیان اهل کتاب یک آرزو بیشتر نداشتند و آن انحصار بهشت به آنها بود، ولى از آنجا که این آرزو خود سرچشمه آرزوهاى دیگر و به اصطلاح داراى شاخ و برگ هاى دیگرى است به صورت"جمع" (امانى) ذکر شده است.

 

پیام‏های آیه:

1ـ غرور دینى، باعث شد تا یهود و نصارا خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏»

2ـ امتیازطلبى و خودبرتربینى، آرزویى خام و خیالى واهى است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»

3ـ ادّعاى بدون دلیل محکوم است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»

4ـ هرگونه عقیده‏اى باید بر اساس دلیل باشد. «قالُوا»،«قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضاى دلیل مى‏کند.

نفى خوف و غم از پیروان خط توحید، دلیلش روشن است، چرا که آنها تنها از خدا مى‏ترسند، و از هیچ چیز دیگر وحشت ندارند، ولى مشرکان خرافى از همه چیز ترس دارند، از گفته‏هاى این و آن، از فال بد زدن، از سنت هاى خرافى و از بسیار چیزهاى دیگر

براى ورود به بهشت ایمان و عمل صالح لازم است

بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره 112)

آرى، کسى که با اخلاص به خدا روى آورد و نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد.

پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلى بر این مدعى ندارند (در آیه قبل) و ادعاى انحصارى بودن بهشت، تنها خواب و خیالى است که در سر مى‏پرورانند، معیار اصلى و اساسى ورود در بهشت را به صورت یک قانون کلى بیان کرده‏ است.

این آیه علّت ورود در بهشت را، تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن مى‏داند. یعنى بهشت به ادّعا و شعار به کسى داده نمى‏شود، بلکه ایمان و عمل صالح لازم است.

خلاصه اینکه بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانى است که واجد دو شرط باشند:

تسلیم

در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهى، چنان نباشد که هر دستورى موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حقند.

و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه‏ها.

در حقیقت قرآن با این بیان مساله نژاد پرستى و تعصب هاى نابجا را به طور کلى نفى مى‏کند و سعادت و خوشبختى را از انحصار طایفه خاصى بیرون مى‏آورد، ضمنا معیار رستگارى را که ایمان و عمل صالح است، مشخص مى‏سازد.

 

نکات آیه

1ـ معنى "وجه"

جالب توجه اینکه در آیه فوق اسلام به "وجه" نسبت داده شده (آنها صورت خود را در برابر خدا تسلیم مى‏کنند) این به خاطر آن است که روشنترین دلیل براى تسلیم در برابر چیزى آن است که انسان با تمام صورت متوجه آن شود.

این احتمال نیز وجود دارد که "وجه" به معنى ذات بوده باشد، یعنى آنها با تمام وجود خود تسلیم فرمان پروردگارند.

2ـ معنى جمله "وَ هُوَ مُحْسِنٌ"

ذکر جمله "و هو محسن" بعد از بیان مساله تسلیم، اشاره به این است که تا ایمان راسخ وجود نداشته باشد، نیکوکارى به معنى وسیع کلمه حاصل نخواهد شد.   

ضمنا این جمله نشان مى‏دهد که نیکوکارى براى این افراد با ایمان جنبه یک فعل زودگذر ندارد، بلکه وصف آنها شده و در عمق جانشان نفوذ کرده است.

بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانى است که واجد دو شرط باشند: در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهى، چنان نباشد که هر دستورى موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حقند. و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه‏ها

نفى خوف و غم از پیروان خط توحید، دلیلش روشن است، چرا که آنها تنها از خدا مى‏ترسند، و از هیچ چیز دیگر وحشت ندارند، ولى مشرکان خرافى از همه چیز ترس دارند، از گفته‏هاى این و آن، از فال بد زدن، از سنت هاى خرافى و از بسیار چیزهاى دیگر.

  

پیام‏های آیه:

براى ورود به بهشت، به جاى خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونى لازم است و هم عمل صالح بیرونى. «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ»

2ـ نیکوکارى باید سیره‏ى انسان باشد، نه به صورت موسمى و فصلى. «هُوَ مُحْسِنٌ»

3ـ پاداش دادن، از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ»

4ـ هر کس خالصانه روى به خدا آورد، هم بهره کامل دارد «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»

نتیجه اینکه آیات فوق، این نکته را به همه مسلمانان تعلیم مى‏دهد که در هیچ مورد زیر بار سخنان بى دلیل نروند و هر کس ادعایى کرد، از او مطالبه دلیل کنند، و به این ترتیب سد تقلیدهاى کورکورانه را بشکنند و تفکر منطقى بر جامعه آنان حاکم شود.

 

 


منابع:

1-  تفسیر نور ج1

2-  تفسیر نمونه ج1

اخذ: تبیان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 91/8/29:: 7:18 صبح     |     () نظر