چنانکه مىدانیم اشخاص جلیل القدر و مورد وثوق و اعتماد، در حکایات بسیار متواتر، تشرّف بسیارى را به فیض حضور انور حضرت مهدى علیه السّلام نقل نمودهاند که با سندهاى معتبر، در کتابهاى مشهور ثبت و ضبط است.
از طرفی در توقیع صادر به نام جناب على بن محمد سمرى اعلام شده است که: «مَنْ یَدَّعِی الْمَشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانی وَ الْصَّیْحَةِ وَ هُوَ کَذّابٌ مُفْتَر ...؛ هر کس پیش از خروج سفیانى، و صیحه آسمانى ادعاى مشاهده نماید، کذّاب و مفترى است.» برای جمع بین این دو موضوع، در محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی مینشینیم تا وجه جمع بین این دو را از زبان ایشان بشنویم.
اولاً این توقیع، اعلام پایان یافتن غیبت صغرى و شروع غیبت کبرى است که در آن به جناب على بنمحمد سمرى رضوانالله علیه امر شده است که به احدى وصیت ننماید که بعد از او قائم مقام او و نایب خاص باشد.
و نیز اعلام صریح بطلان ادعاى افرادى است که در غیبت کبرى، ادعاى نیابت و سفارت خاصه و وساطت بین امام علیه السّلام و مردم مىنمایند.
بنابراین، چنان که بعضى بزرگان هم فرمودهاند، ممکن است مراد از اینکه مدّعى مشاهده کذاب و مفترى خوانده شده است، کسانى باشند که ادعاى نیابت کنند و بخواهند با دعوى مشاهده و شرفیابى، خود را واسطه بین امام و مردم معرفى نمایند؛ و همین حکایات وقوع تشرف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و دلیل است بر اینکه در این توقیع، نفى مطلق مشاهده و شرفیابى مراد نیست، بلکه مقصود نفى ادعایى است که دلیل بر تعیین شخص خاصى به نیابت باشد.
و ممکن است مراد از توقیع مذکور، نفى ادعاى اختیارى بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنى اگر کسى مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند، به این صورت که هر وقت بخواهد خدمت امام علیه السّلام شرفیاب مىشود، یا ارتباط پیدا مىکند، کذّاب و مُفترى است، و این ادعا از احدى در غیبت کبرى پذیرفته نیست، یا این که چنین کسى که این سمت را به راستى داشته باشد، پیدا نخواهد شد، و اگر هم کسى آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم مى دارد، و به کسى اظهار و افشا نمىنماید.
ممکن است مراد از اینکه مدّعى مشاهده کذاب و مفترى خوانده شده است، کسانى باشند که ادعاى نیابت کنند و بخواهند با دعوى مشاهده و شرفیابى، خود را واسطه بین امام و مردم معرفى نمایند
علاوه بر این، پیرامون این توقیع، توضیحات دیگرى نیز علماى اعلام دادهاند، و در کتابهایى، مثل «جنة المأوى» مرحوم محدث نورى نقل شده است.
اجمالاً با این توقیع، در آن همه حکایات و وقایع مشهور و متواتر نمىتوان خدشه نمود، و بر حسب سند نیز، ترجیح با این حکایات است. اگر خواننده عزیز، خود به کتابهایى، مثل «نجم الثاقب» رجوع نماید، مىبیند که در این حکایات، وقایعى است که هرگز شخص عاقل در صحت آنها نمىتواند شک کند.
بنابراین، هم شرفیابى اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است، و هم کذب و بطلان ادعاى کسانى که در غیبت کبرى ادعاى سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را مىنمایند، معلوم است.
کلمات کلیدی: