سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشمها پیش قراولان دلهایند . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

 با دو بال ایمان و عمل صالح باید از پستى خسران و عاقبت به شرى، به بلنداى رضوان، عرفان و عاقبت به خیرى پرواز کرد.

 

  

سعادت

 

عاقبت به خیرى همان تامین سعادت آخرت است. پس هر کارى که انسان خالصانه براى سعادت آخرت انجام دهد تامین کننده آن است. هر اندازه انسان در برابر پروردگار خاضع تر باشد محبوب‏تر است اما درک این که واقعا به چنین موفقیت ارزشمندى نائل شده یا نه چندان آسان نیست و بلکه مصلحت انسان نیز نمى‏باشد. زیرا موجب غرور و عدم التجاى بیشتر در درگاه خدا و مانع کسب فیوضات بیشتر است.

پس آدمى همواره باید خود را در حالت خوف و رجا نگهدارد و پیوسته در پى کسب هر چه بیشتر رضاى حق تعالى برآید واز خودش در این راه مدد جسته و به اهل بیت -علیهم السلام- نیز متوسل شود. البته همین پرسش را پیروان حضرت موسى(علیه السلام) از او پرسیدند حضرت موسى به مناجات خدا رفت و عرض کرد خدایا خودت مى‏دانى سوال بندگانت چیست؟ خداوند فرمود اى موسى به مردم بگو از من راضى باشید من از شما راضى خواهم بود!ناگفته نماند رضایت از خدا از مقامات معنوى است، که اگر کسى به این مقام برسد به مقام تسلیم و تفویض نائل آمده است و با آرامش و وقار همه‏ ناملایمات و فراز و نشیب‏هاى زندگى را پشت سر مى‏گذارد در حالى که همیشه به یاد خداست و آنچه از سختى به او مى‏رسد زیبایى مى بینددر این باره آن چه لازم است این است که انسان باید دائما در حال مراقبه از نفس خویش باشد و لحظه‏اى زمام نفس را به دست شیطان ندهد.

غرور و اطمینان به نفس، خود زمینه‏ساز گمراهى و اغواى آن مى‏شود. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در نمازهاى خود این دعا را مى‏فرمود: «الهى لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا؛ خداوندا مرا لحظه‏اى به خودم وا مگذار» وقتى یکى از همسرانش با اشاره به مقام بلند حضرت نزد خدا از او علت این دعا را پرسید، حضرت فرمود: خداوند برادرم یونس را لحظه‏اى به حال خود واگذاشت و آمد به سر او آنچه که آمد. بنابراین بهترین راه براى عاقبت به خیر شدن مراقبت دائم از نفس خویش است یا به عبارت دیگر مطمئن‏ترین راه و روش، ایمان و عمل صالح است.

خداوند در سوره العصر مى‏فرماید: «به عصر قسم که انسان‏ها همه در زیانند. مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده‏اند.»

ایمان اولین و اساسى‏ترین و محکم‏ترین ریسمان نجات است و مطمئن‏ترین ضامن عاقبت به خیرى مى‏باشد. «عن ابى عبداللّه‏(علیه السلام)... و قال فى قوله عزّ وجلّ «فقد استمسک بالعروة الوثقى» قال: هى الایمان باللّه‏ وحده لاشریک له...؛ از امام صادق(علیه السلام) است که درباره این کلام الهى «فقد استمسک بالعروه الوثقى» فرمود: عروة‏الوثقى همان ایمان به یگانگى خداوند بى‏شریک مى‏باشد»، (اصول کافى، ج 2، ص 14، روایت 1 به نقل از سرالاسراء، على سعادت‏پرور، ج 2، ص 324) جمله فقد استمسک... پاره‏اى از آیة‏الکرسى است که در آیه 256 سوره بقره آمده است یعنى... کسى که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده که گسستن براى آن نیست... بنابراین آن دستگیره محکم (عروه ‏الوثقى) که قابل گسستن نیست همان ایمان به خداوند تعالى است.

با دو بال ایمان و عمل صالح باید از پستى خسران و عاقبت به شرى، به بلنداى رضوان، عرفان و عاقبت به خیرى پرواز کرد. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- راه گریز از شور بختى، انتشارات الزهرا. 2- تقوا، شهید عبدالحسین دستغیب

 

 

عمل صالح رکن دیگرى است که انسان را از خسران، زیان و عاقبت به شرى نجات مى‏بخشد، چنان که سوره العصر بدان گواهى مى‏دهد و در حدیثى از امیرالمؤمنین على(علیه السلام) وارد شده: «انکم ان اغتنمتم صالح الاعمال، نلتم عن الاخرة نهایة الآمال؛ تحقیقا چنین است که اگر شما اعمال صالح را مغتنم شمرید به آن غایت بلند آرزوهاى اخروى خواهید رسید»، (الغرر والدرر، باب العمل، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت‏پرور، ج 2، ص 209). بنابراین با دو بال ایمان و عمل صالح باید از پستى خسران و عاقبت به شرى، به بلنداى رضوان، عرفان و عاقبت به خیرى پرواز کرد.

 

  

نمونه ای از عاقبت به خیرها

1ـ زهیر عثمانی، حسینی می شود

زهیر در ابتدا عثمانی بود و علاقه ای به اهل بیت(علیه السلام) نداشت در سال شصت هجری همراه خانواده اش به حج مشرف شد در بازگشت از حج با قافله امام حسین(علیه السلام) همراه شد، در یکی از منزلها امام حسین(علیه السلام) قاصدی دنبال او فرستاد، او بعد از ملاقات با امام حسین(علیه السلام) کاملاً عوض شد، عثمانی بود، حسینی شد و در شب عاشورا خطاب به امام حسین(علیه السلام) گفت: «به خدا قسم دوست دارم کشته شوم، بعد زنده شوم باز کشته شوم و بعد زنده شوم تا هزار مرتبه، تا بدینوسیله خداوند متعال مرگ را از شما و از جوانان شما دور سازد.» 

  

2ـ حرّبن یزید به حسین می پیوندد

حرّ اوّلین کسی بود که با چهارهزار نفر سر راه بر امام حسین(علیه السلام) گرفت ولی همین شخص روز عاشورا توبه کرد و آمد خدمت امام حسین(علیه السلام) عرض کرد: «آمدم توبه کنم و در مقابل شما جانم را فدا کنم، آیا توبه من پذیرفته است. حضرت فرمود: آری، خداوند متعال توبه تو را می پذیرد و گذشته تو را می بخشد» و سرانجام در راه امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسید و عاقبت به خیر شد.

مردی در جنگ اُحد از کفّار بود ولی در حین جنگ تحوّلاتی در او پیش آمد که اسلام اختیار کرد و بلافاصله از پیامبر اجازه جهاد و جنگ گرفت، حضرت نیز اجازه داد، بعد از این که مقداری جنگید به شهادت رسید، و از اسلام جز شهادتین و جهاد در راه خدا کاری انجام نداده بود. همین دو عامل وسیله عاقبت بخیری او شد

3ـ حضرت نفیسه خاتون با زبان روزه در حال قرآن خواندن از دنیا می رود

نفیسه خاتون همسر اسحاق بن جعفر الصادق(علیه السلام) دختر حسن بن زیدبن الحسن المجتبی(علیه السلام) که در مصر دفن است، قبل از مرگش قبری برای خود حفر کرده بود و داخل آن قرآن می خواند، در سال 208 هجری از دنیا رفت، وقت احتضار روزه دار بود به او گفتند روزه خود را افطار کن، گفت: هرگز چنین کاری نمی کنم، چرا که سی سال است که از خداوند خواسته ام که با زبان و دهان روزه او را ملاقات کنم. آنگاه شروع کرد به خواندن سوره انعام رسید به این آیه «و لهم دارالسّلام عند ربّهم» روحش به سوی ملکوت پرواز نمود.

 

4ـ مردی در جنگ اُحُد مسلمان شد

مردی در جنگ اُحد از کفّار بود ولی در حین جنگ تحوّلاتی در او پیش آمد که اسلام اختیار کرد و بلافاصله از پیامبر اجازه جهاد و جنگ گرفت، حضرت نیز اجازه داد، بعد از این که مقداری جنگید به شهادت رسید، و از اسلام جز شهادتین و جهاد در راه خدا کاری انجام نداده بود. همین دو عامل وسیله عاقبت بخیری او شد.

  

5 ـ مرد اعرابی

جابربن عبداللّه می گوید: مردی اعرابی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد آن حضرت اسلام را بر او عرضه کرد و او پذیرفت، در آن هنگام ناگهان شتری که بر آن سوار بود لغزید و او به زمین افتاد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: او را دریابید، عمار و حذیفه شتابان به سوی او رفتند امّا آن اعرابی از دنیا رفته بود. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «او از جمله کسانی است که تعب و سختی کمی را تحمّل کرد و به نعمت طولانی دست یافت او از جمله کسانی است که بر ایمان خود لباس ظلم نپوشانید.او را غسل دهید، سپس فرمود: من همسر او را در بهشت دیدم که به او از میوه های بهشتی می دهد».

 

براى آگاهى بیشتر ر.ک:

1- راه گریز از شور بختى، انتشارات الزهرا.

2- تقوا، شهید عبدالحسین دستغیب.

اخذ: تبیان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 91/2/19:: 5:11 صبح     |     () نظر