از تجهیزات درونی انسان نیروی تخیل آدمی است و آن نیروئی سازنده است که سبب بسیاری از ابداعات و اختراعات است. تخیل نوعی فعالیت خلاقه است که در مقایسه، استدلال، تصور ذهنی با تعیین قدر و درجه وجود دارد. این نیرو عاملی برای قدرت و خلاقیت و زمینه ساز بسیاری از کشف ها و سازندگی هاست. به همین نظر باید آن را پرورش داد و هم بی مایگی های زندگی را در اثر آن زدود.
خیالبافی نوعی تخیل انفعالی و یا تخیل آزاد و بی قید و شرط و نوعی صحنه پردازی ذهن است که در آن عقل و اراده نقشی ندارند و در داوری و اظهار نظر آن کنترلی نیست. هر آنگاه که ذهن فرد از امری ادراکی و عقلانی خالی بماند خیالبافی آن را پر می کند. در خیالبافی آدمی تابع آرزوهای خویش می شود و واقعیات را به گونه ای دیگر درک می کند. آنچه را که او خیال می کند مقرون به حقیقت نیست و اغلب صورت گول زدن خود را دارد و فایده اش این است که نقش مسکن را برای آدمی ایفا می کند. همه آرزوها و تمایلات ارضا نشده او در عالم خیالبافی ارضا شدن و یا در حال برآورده شدن اند و این خود عاملی برای کاهش درد و رنج است.
به ندرت می توان دریافت که آغاز بروز این حالت در چه سنی است. کودکان قبل از سنین 3 هم برای خود دنیائی دارند و در آن دنیا برای خود فتح و شکستی را تصور می کنند و یا در وضع و حالی خود را تصور می کنند که دیگران را تحت سیطره خویش دارند. ولی آنچه که در این بحث به قاطعیت می توان گفت این است که سن سه سالگی سن خیالبافی است به ویژه در این رابطه که او در این مرحله موقعیت خود را به عنوان شخصیتی مستقل یافته است. در این سنین کودکان تجارب خیالی خود را حقیقت می پندارند و فرق بین این دو را نمی شناسند و به همین نظر ادعائی دارند که به نظر اولیا دروغ می آید.
در سنین 3 تا 6 نیز هنوز زود است که کودکان تصوری درست از حقیقت داشته باشند و قضاوت های خود را به واقع نشان دهند. اگر چه در برخی از کودکان 5 ساله این حالت دیده می شود. در سنین 4ـ 7 این حالت ممکن است اوج بگیرد و هر چه در این سن بالاتر می رویم خیالبافی شدیدتر شده و حتی ممکن است به افسانه بافی بکشاند. البته در این یادداشت قصد داریم مساله خیالبافی و دوست خیالی در دوران کودکی را بررسی کنیم لذا به مساله خیال بافی در سایر سنین و شکل و اهمیت آن نمی پردازیم.
بیشتر والدین به خیالبافیهای فرزند خود واقف هستند و آن را بهعنوان بخشی از زندگی او پذیرفتهاند.
اما پذیرش یک دوست خیالی و نامرئی کار چندان آسانی نیست؛ به ویژه آنکه فرزندتان با تمام قوا از آن موجود خیالی که گاهی اوقات با اسامیعجیب و غریب نیز نامیده میشود، دفاع کرده و دوست دارد که شما نیز او را یکی از افراد خانواده بدانید و باور داشته باشید.
برخی از والدین نگران این قضیه هستند که ارتباط بیش ازحد با این دوست خیالی به روابط اجتماعی کودک لطمه بزند و او توانایی برقراری ارتباط با همسن و سالان خود را از دست بدهد، اما جای نگرانی نیست. جالب است بدانید که این کودکان اغلب سازگارتر و اجتماعیتر از کودکانی میشوند که دوست خیالی ندارند.
بسیاری از والدین از حضور این موجود خیالی در زندگی فرزند خود وحشت دارند و سعی میکنند با بیتوجهی یا انکار این دوست، آن را از صحنه زندگی فرزند خود حذف کنند. آنها میترسند که این مسئله سبب گوشهگیری و انزوای بیش از حد فرزندشان شود، اما در حقیقت این طور نیست. از زمانی که کودک توانایی درک و استدلال و استنتاج را پیدا میکند، دوست دارد که تجربیات و آرزوهای خود را از زبان فردی دیگر نیز بیان کند و نکته جالب این است که پرسشکننده و پاسخدهنده یک نفر خواهد بود؛ فرزند شما. این مسئله سبب میشود که او مشکلاتی را بهعنوان مشکلات این دوست خیالی مطرح کند و با استدلال و استنتاج خود، پاسخی نیز برای حل این معما بدهد که البته اغلب این واکنشها برگرفته از رفتار و کردارهای پدر و مادر است. اگر شما نگاهی تیزبینانه به روابط فرزندتان و دوست نامرئیاش داشته باشید، در واقع بازتابی از برخوردها و رفتارهای خود را در آن میبینید و اگر حرف یا حرکتی، سبب ناراحتی شما میشود، بهتر است به جای تنبیه یا توبیخ کودک، به اصلاح آن رفتار در خود بپردازید.
با بزرگتر شدن کودک و ورود به مرحله پیش دبستان، کودکان سعی در مخفی کردن این دوست خیالی دارند بهخصوص اگر با واکنشهای منفی یا مسخرهآمیز شما نیز در این رابطه روبهرو شده باشند، اما این دوستان همچنان در زندگی فرزندتان حضوری فعال دارند. در این مرحله دقت کنید که حضور این دوست مانعی برای دوستیابیهای واقعی وی نشود؛ هر چند که در اکثر بچهها این اتفاق نمیافتد و به راحتی دوستانی پیدا میکنند. با افزایش مسئولیتها و وظایف تحصیلی و گسترش روابط دوستانه، کمکم حضور این دوست خیالی کمرنگتر میشود و تنها هنگام تنهاییهای کودک به سراغش خواهد آمد.
متخصصین روانشناسی رشد معتقدند که یکی از کارهای مؤثر در پیشرفت ذهنی و اجتماعی کودکان این است که آنها دنیا را از دیدگاههایی متفاوت از دیدگاه خود ببینند و داشتن دوستهای خیالی کمک مؤثری به این امر میکند. در حقیقت دوستان خیالی ابزار مناسبی برای آموزش مسائل بهطور غیرمستقیم به کودک هستند. شما بهعنوان والدین کودک در قبال این مسئله وظیفه سنگین و خطیری دارید و برخوردهای نامناسب با این قضیه میتواند اثرات سوئی تا آخر عمر بر روند رشد عقلی و اجتماعی کودک بگذارد.
** کودک را از داشتن دوست خیالی منع نکنید. بدترین کار ممکن این است که او را به خاطر این دوست تنبیه کنید. با این کار، فضای بیاعتمادی و ناامنی را در رابطه خود و فرزندتان پایهگذاری میکنید که اثرات سوء آن را در دوران نوجوانی او خواهید دید.
**دوست خیالی کودک را مسخره نکنید و اجازه ندهید که دیگران نیز این کار را انجام دهند. هیچ دلیلی وجود ندارد که کودک را به دلیل صحبت با کسی که وجود ندارد مسخره کنید. به روابط دوستانه او با این مهمان نامرئی احترام بگذارید.
** به کودک نگویید که دیگر بزرگ شده و نباید با دوستان خیالی خود حرف بزند. این مسئله اثرات روحی بدی روی او میگذارد؛ درست مانند اینکه از امروز به شما بگویند حق ندارید مادر خود را ببینید!
** از طریق فرزند خود، با دوست خیالی ارتباط برقرار کنید. نترسید، کسی شما را دیوانه نمیداند؛ البته لزومیندارد که بیش از حد در بازی غرق شوید. منطقی باشید و هیجانات خود را کنترل کنید. شما فقط یک بازیکن هستید و گرداننده اصلی بازی فرزندتان است.
** در رابطه با این دوست خیالی با فرزند خود صحبت کنید و اگر دوست نداشت حرف زیادی بزند، به او احترام گذاشته و او را تحت فشار قرار ندهید. به حضور این دوست در خانه خوشامد بگویید و سؤالاتی در مورد زندگی او و تعداد خواهر و برادرها و... از فرزندتان بپرسید. این کار باعث میشود کودک، شما را نیز در گستره دوستان خود و این مهمانان نامرئی قرار دهد.
** اگر کودک کارهای نادرست و اشتباهات خود را به گردن دوستش انداخت، نگران نشده و با او برخورد نکنید. از طریق برخورد با همین دوست خیالی، پیام خود را به فرزندتان برسانید؛ مثلاً بگویید « من واقعاً از دست فلانی عصبانی هستم. مطمئنم اگر مامانش هم اینجا بود عصبانی میشد. این بار دومی است که بی اجازه به وسایل بابا دست میزند یا اسباب بازیهایش را جمع نمیکند».
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: