بانوی بزرگی که در بزرگی او همین بس که پیامبر درفضیلت او به علی علیه السلام فرمود:

تو ویژگیهایی داری که حتی من هم آنها را ندارم و ازجمله آنها داشتن همسری مانند فاطمه داری و داشتن فرزندانی مانند حسن وحسین. است

و من اگرچه در احادیث این نکته را ندیده ام اما گمان می کنم دیگر ویژگی علی که مرد انحصارها درامتیازهاست نحوه تولد اعجاب آورحضرتش در درون خانه خدا کعبه معظمه باشد!

علی و ما ادریک علی!

در روایت است که علی نیز با درک این معنی بود که به همسری فاطمه افتخار می کرد و در محاجه با دیگران می فرمود:

انا زوج البتول این تنها من هستم که همسر زهرای بتول هستم

در عظمت وجودی فاطمه و ناتوانی عقول بشری از درک این عظمت شاید ذکراین روایت که مرحوم مولی محمدباقر مجلسی در بحارالانوار آورده کافی باشد که پیامبر به علی که به اذن حضرت حق جل وعلا امیر برهمه انسانها وغیر انسانها تا روز قیامت است فرمود:

یا علی، اعمل ما امرتک به ابنتی فاطمه .

ای علی ، به آنچه فاطمه دخترم به تو می گوید عمل کن.

با این همه یکی از دلائل بزرگ و روشن حقانیت علی در امامت خود این است که او امام زهرای مرضیه بود!

از فاطمه سخن گفتن بسیار سخت است اگر نگویم غیر ممکن ومحال است

آنچه ما وغیر ما از زهرا می گوییم تصورات و توهمات ما از اوست نه حقیقت وجودی او که گفته اند مادح خورشید مداح خود است!

ومع الاسف وصد افسوس در حالی که بسیاری اگر نگویم همه بزرگان واولیای کمل الهی در درک شخصیت و عظمت وجودی فاطمه زهرا درماند ه و زانوی عجز بر زمین زده اند جامعه مداح زده! ما مشکل او را غصب فدک .یا شکسته شدن پهلو یا سقط شدن جنینش محسن می داند.درست همانگونه که مشکل حسین که آب آفرین عالم وجود است واهل بیت فداکارش را در روز قشنگ و بزرگ عاشورا - که سید بن طاوس در مقدمه کتاب مقتلش بنام اللهوف علی قتلی الطفوف می گوید اگر غیر متعارف نیود و پذیرش آن برای مردم سخت نبود دستور می دادم شیعیان بخاطر عظمتی که حسین و یاران وجوانانش در این روز درحمایت از دین خدا آفریدند لباس شادی برتن کنند!- تشنگی وقحطی آب می دانند.

از فاطمه چه می توان گفت؟

هم بخاطراین دامنه ناشناختگی است که در روایات بناچار از او به شب قدر سخن گفته اند.او که مانند شب قدر در ناشناختگی فضیلت ومراتبش یکسان است وجز اندکی از آل او در درک آن ماند ه اند

در روایات آمده است یکی از معانی لیله القدر زهراست!

و ما ادریک ما لیله القدر!

ونو چه می دانی زهرا کیست!

اینکه در روایات از فاطمه به شب تعبیر شده است.نکته ریبا وعمیقی در این تشبیه نهفته است

در شب چیزی پیدا نیست.روز که شد تمام چیزهایی که نادیده می نمودند دیدنی می شوند

در روایات ما دنیا را به شب تعبیر کرده اند در قرآن هم از آخرت به روز - روز قیامت و روز آخرت تعبیر شده است چون وقتی دنیا به اتمام رسید و روح خدایی بشراز این عالم خاک پرکشید تازه مانند خواب زده ای که بیدار می شود بطن ومتن حقایق را می فهمد وحسرت می خورد که چرا وقتی زنده بود اینگونه به حقیقت آگاهی نداشت.

در قرآن تعبیر زیبایی در این باره هست که: فکشفناک عنک غطاوک فبصرک الیوم حدید! .وقتی ما از جلوی بیناییت پرده برداشتیم آنگاه چشمان تو تیزمی بیند!

دانسته های ما از منزلت .معرفت ائمه بسیارمحدود تر از آن چیزی هستند که ما حتی تصورش را هم می کنیم.

ما گمان می کنیم فاطمه را می شناسیم حال آنکه دامنه شناخت ما از این بانو که ام الوجود است معمولا ازهمین محدوده اسم بالاتر نمی رود .نرفته است.

فاطمه از فطم است.در لغت عرب فطم به طفلی گفته می شود که از پستان و شیر مادر گرفته شده است و دیگر به شیرمادر دسترسی ندارد.

در معنای اینکه چرا فاطمه فاطمه نامیده شده چنین آمده است چون خلایق از درک عظمت وجودی او عاجزند و به منزلت حضرتش دسترسی ندارند او را فاطمه نامیده اند.

از بزرگی که برخی از حقایق آن جهان بر او مکشوف شده و اکنون در جوار امیرالمومنین است برای من نقل کردند که برای فاطمه اسمی هست که در این دنیا کسی بر آن آگاه نیست و اهل بهشت پس از ورود به بهشت الهی که نتیجه خلوص عمل و بندگیشان است به آن واقف می شوند و اجازه می یابند حضرت را با آن نام ببرند

رازی بر ملا شد! خدا برمن ببخشاید یا از من قبول کند!

در این افشای راز از خواجه رند شیراز آموخته ام که

رازی که بر غیر نگفتیم ونگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است!

و علی چه کشید وقتی نابخردانی در صورت آدم فاطمه ای - که تنها 18 بهار او را دید - را از او گرفتند

عرفه سال قبل که در بهشت حسینی در کربلا مشرف بودم به یکی از دوستانی که شرف مداحی اهل بیت را دارد گفتم در نجف زبانحال من در مصیبت علی در هجران فاطمه این شعر بابا طاهر عریان است که

مو که افسرده حالم چون ننالم........................... شکسته پر وبالم چون ننالم

همه گویند حیدر ناله کم کن .............................تو آیی درخیالم چون ننالم

و من در درک این حقیقت درمانده ام و خدا کند کسی بر من این رازسر به مهر را برگشاید که علی چگونه در هجران زهرای بی مانندش که واژه کوثر به حرمت او تنها یکبار در قرآن آمده ودیگر تکرار نشده زنده مانده است!

اینک ماییم و مهدی پسر فاطمه که به رغم این همه شیعیان مدعی به تعبیر دردناک علی در نهج البلاغه طرد شده وغریب وفرید و وحید است! ومن همیشه دراین اندیشه ام که از ما برای مهدی زهرا چه کاری ساخته است

از ما برای زهرا کاری بر نمی آید جز اینکه در این زمانه پر بلا ونیرنگ حرمت اولادش رابیش از این نگه داریم!