مسأله رویا و خواب دیدن، همیشه از مسائلی بوده است که فکر افراد عادی و دانشمندان را از جهات مختلفی به خود جلب کرده است.
این صحنههای زشت و زیبا، وحشتناک و دل پذیر، سرور آفرین و غمانگیز که انسان در خواب میبیند، چیست؟!
آیا اینها مربوط به گذشته است که در اعماق روح انسان لانه کرده و یا تغییرات و تبدیلاتی خود نمایی میکنند و یا مربوط به آینده است که به وسیله دستگاه گیرنده حساس روح آدمی از طریق ارتباط مرموزی از حوادث آینده عکسبرداری مینماید، و یا انواع و اقسام مختلفی دارد که بعضی مربوط به گذشته و بعضی مربوط به آینده و قسمتی نتیجه تمایلات و خواستههای ارضانشده است.
قرآن در آیات متعددی صراحت دارد که حداقل، پارهای از خوابها، انعکاسی از آینده دور یا نزدیک میباشد.
در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) چنین میخوانیم:
الرویا ثلاثه بشری من الله و تحزین من الشیطان والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه.
خواب و رویا سه گونه است گاهی بشارتی از ناحیه خداوند است, گاه وسیله غم و اندوه از سوی شیطان، و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود میپروراند و آن را در خواب میبیند.
روشن است که خوابهای شیطانی چیزی نیست که تعبیر داشته باشد، اما خوابهای رحمانی که جنبه بشارت دارد، حتماً باید خوابی باشد که از حادثهای در آینده پرده بردارد.
به هر حال لازم است در اینجا به نظرات مختلف که درباره حقیقت رویا ابراز شده به طور فشرده اشاره کنیم:
برخی از دانشمندان و روانشناسان خواب دیدن را در اثر ناکامیها دانسته و به ضربالمثلی قدیمی استشهاد کردهاند که: شتر در خواب بیند پنبه دانه. و برخی دیگر خواب را تلقین ترس گرفتهاند. بر اساس ضربالمثلی که میگوید: دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبینی. و بعضی دیگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانستهاند. اما علیرغم تفاوتهایی که در رویاها وجود دارد، کسی اصل خواب دیدن را انکار نکرده است و البته باید به این نکته توجه داشت که همه خوابها با یک تحلیل قابل بررسی نیستند.
به طور کلی سه عالم وجود دارد: عالم طبیعت، عالم مثال و عالم عقل.
روح انسان به خاطر تجردی که دارد در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا میکند و به میزان استعداد و امکان، حقایقی را درک میکند. اگر روح کامل باشد، در فضای صاف حقایق را درک میکند و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالبهای دیگری مییابد.همانطور که در بیداری، شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندی را در کوه میبینیم, در خواب علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانی را به صورت تاریکی مشاهده میکنیم.
کسانی که خواب میبینند، چند دستهاند:
دسته اول کسانی که روح کامل و مجردی دارند و بعد از خواب رفتن حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقایقی را صاف و روشن از دنیای دیگر دریافت میکنند.( نظیر تلویزیون سالم با آنتنهای مخصوص جهت دار که امواج ماهوارهای را از نقاط دوردست میگیرد.)اینگونه خواب که دریافت مستقیم و صاف است، نیازی به تعبیر ندارد.
دسته دوم کسانی هستند که دارای روح متوسط هستند و در عالم رویا، حقایق را ناصاف و همراه با برفک و تشبیه و تخیل دریافت میکنند. (که باید مفسری در کنار دستگاه گیرنده، ماجرای فیلم را توضیح دهد و به عبارتی عالمی آن خواب را تعبیر کند.)
دسته سوم کسانی هستند که روح آنها به قدری متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومی ندارد. ( نظیر صحنه های پراکنده و پر برفک تلویزیونی که کسی چیزی سر در نمیآورد.) این نوع رویاها که قابل تعبیر نیستند در قرآن به اضغاث احلام تعبیر شدهاند.
قرآن در سورههای مختلف از رویاهایی نام برده که حقیقت آنها به وقوع پیوسته است. از جمله:
الف)رویای یوسف درباره سجده 11 ستاره و ماه و خورشید بر او که با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر درباره او تعبیر گردید.(سوره یوسف/آیه5)
ب) رویای دو یار زندانی یوسف که بعداً یکی از آنها آزاد و دیگری اعدام شد. (سوره یوسف/آیه 36)
ج) رویای پادشاه مصر درباره گاو لاغر و چاق که تعبیر به خشکسالی و قحطی بعد از فراخ شد. (سوره یوسف/آیه 43)
د) رویای پیامبر اسلام درباره عدد اندک مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد. (سوره انفال/آیه 43)
ه) رویای پیامبر اسلام درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده، به مسجدالحرام که با فتح مکه و زیارت خانه خدا تعبیر شد. (سوره فتح/ آیه 27)
و) رویای مادر حضرت موسی که نوزادش را در صندوق گذاشته و به آب بیندازد.(سوره طه/آیه 38.) که روایات بر این دلالت دارند که مراد از وحی در اینجا همان رویاست.
ز) رویای حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل.(سوره صافات/آیه 102)
از قرآن کریم که بگذریم، در زندگی خود افرادی را میشناسیم که در رویا از اموری مطلع شدهاند که به صورت عادی، دست انسان به آن نمیرسد.
حاج شیخ عباس قمی صاحب مفاتیحالجنان، به خواب فرزندش آمد و گفت: کتابی نزدم امانت بوده، آن را به صاحبش بازگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتی پسر بیدار شد، به سراغ کتاب رفت. با نشانههایی که پدر گفته بود، تطبیق داشت. آن را برداشت. وقتی میخواست از خانه بیرون برود، کتاب از دستش افتاد و کمی ضربه دید. او کتاب را به صاحبش برگرداندو چیزی نگفت. دوباره پدر به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتی کتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد یا رضایت دهد؟
در سال ششم هجری, پیامبر(صلی الله علیه وآله) در خواب دیدند که مسلمانان آسودهخاطر وارد مسجدالحرام شده و در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاند, مراسم عمره را انجام دادهاند.
پیامبر این خواب را برای یاران بیان کردند و همگی خوشحال شدند. اما چون جمعی تصور میکردند تعبیر و تحقق این خواب در همان سال واقع خواهد شد, هنگامی که مشرکان راه ورود به مکه را در حدیبیه به روی آنها بستند, گرفتار تردید شدند که مگر رویای پیامبر هم ممکن است نادرست از آب درآید؟ مگر بنا نبود ما به زیارت خانهی خدا مشرف شویم؟ پیامبر در پاسخ به این سؤال فرمودند: لازم نیست این خواب در این سال تعبیر شود. به هر حال مسلمین به مدینه بازگشتند و طبق قرارداد صلح نامه, در سال بعد مشرکین سه روز مکه را خالی کردند و مسلمانان با آسودگی خاطر اعمال عمره را با شکوه فراوان انجام دادند.
بنابراین ممکن است بعضی خوابها در آیندهی نزدیک مانند خواب هم بندهای حضرت یوسف در زندان, یا در آیندهای کمی دورتر مانند خواب مذکور پیامبر اکرم و یا در آیندهای خیلی دور مانند خواب حضرت یوسف در کودکی که چهل سال بعد به وقوع پیوست, تعبیر شود.
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که رویای صادقه, همیشه مختص اولیای خدا و افراد صالح نیست. بلکه ممکن است گاهی افراد ناصالحی که خواب آنان برای دیگران تأثیرگذار است, خوابی ببینند که در آینده تعبیر شود (مشروط به این که تعبیر کنندهاش فرد صالحی باشد) مانند خوابی که پادشاه زمان حضرت یوسف دید و خداوند به این وسیله ملتی را از قحطی نجات داد.
اخذ: تبیان
منابع: تفاسیر نمونه و نور
کلمات کلیدی: