آیا توسل به غیر خدا جایز است؟ برای روشن شدن این مطلب، ابتدا حقیقت توسل را بیان میکنیم و سپس با نقل چند آیه و روایت به اثبات مطلب میپردازیم.
راغب در تعریف «وسیله» میگوید: «الوسیلة التوصل الی شی ءٍ برغبة و هی اخصُّ من الوصیلة، لتضمنها لمعنی الرغبة؛ (1) وسیله رسیدن به چیزی است از روی اشتیاق و میل و چون معنای رغبت و میل را در بر دارد، از حیث معنا اخص از وصیله است [زیرا توصل همراهی است چه از روی شوق باشد یا بدون آن].»
ابن منظور میگوید: با فلان موجود به وی متوسل شد، یعنی به وسیله احترام و مقام آنچه نظر او را جلب میکند، به وی نزدیک گردید. (2)
جوهری میگوید: «اَلْوَسیلَةُ ما یتَقَرَّبُ به الی الغیر؛ وسیله چیزی است که به وسیله آن به دیگری تقرّب جسته میشود.»
المنجد، برای وسیله و توسل معنایی بسیار روشن و کاملاً منطبق با معنای شرعی آن ذکر میکند: «وَسَّلَ تَوَسَّلَ الی اللَّه بعمل او وسیلة؛ (3) یعنی با عمل یا وسیله به خدا متوسّل شد.»
در تفسیر المیزان آمده است: «و الوسیلة علی ما فسّروه هی التوصل و التقرب، و ربّما استعملت بمعنی ما به التوصل و التقرب و لعله هو الانسب...؛ (4) آن گونه که تفسیر کرده اند، وسیله همراه شدن و نزدیکی جستن است و چه بسا به معنای چیزی که مایه همراهی و نزدیکی باشد، به کار میرود و شاید همین معنا مناسبتر باشد.»
معانی توسل در لغت و شرع همخوانی دارند و به معنای نزدیک شدن به خداوند با انتخاب وسیله یا عمل نیک میباشد.
قرآن مجید انتخاب وسیله و توسل را جایز دانسته و بلکه به آن سفارش کرده است: «یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إتَّقُوا اللَّهَ وَ إبْتَغُوا اِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (5) «ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا بجویید و در راه او جهاد کنید! باشد که رستگار شوید.»
قرآن کریم برای دعا و استغفار رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای بندگان خدا اثر مثبت قائل است و میفرماید: «وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَائُوکَ فَاسْتَغَفَرُو اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»؛ (6) «اگر آنان هنگامی که به خود ظلم کردند (گناه کردند) نزد تو میآمدند و از خدا طلب مغفرت میکردند و پیامبر برای آنها طلب مغفرت میکرد، خدا را توّاب و رحیم مییافتند.»
این آیه شریفه زیر بنای عقیده به توسل و اثر وسیله نزد خداوند را بیان میکند و به اثبات میرساند. همچنین به فرموده قرآن، برادران یوسف علیه السلام جهت آمرزش خطا و گناهشان به حضرت یعقوب علیه السلام متوسل شدند و آن حضرت نیز این تقاضا را پذیرفت: «قَالُوا یا اَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا اِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ قَالَ سَوْفَ اَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (7) «گفتند: پدر جان! برای ما به خاطر گناهانمان استغفار کن که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی از خدای خود برای شما طلب آمرزش میکنم که او بسیار بخشنده و مهربان است.»
در روایات شیعه سفارش بسیاری نسبت به توسل به اهل بیت علیهم السلام وارد شده است. دعای پر فیض توسل تنها گوشهای از این سفارشات است. از روایات اهل سنت نیز معلوم میشود که توسل به انبیاء و اولیاءعلیهم السلام جایز و بلکه مورد سفارش دین اسلام است.
عثمان بن حنیف روایت میکند که مردی مبتلا به درد چشم، از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درخواست دعا کرد تا بهبودی یابد. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «اگر بخواهی، دعا میکنم؛ ولی اگر بر همین حال صبر کنی، بهتر است.» مرد گفت: برایم دعا کن! پیامبرصلی الله علیه وآله دستور داد که نیکو وضو کند و دو رکعت نماز بخواند و این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ اِلَیکَ بِنَبِیکَ نَبِی الرَّحْمَةِ یا مُحَمَّدُ اِنّی اَتَوَجَّهُ بِکَ اِلی رَبّی فی حاجَتی لِتَقْضی، اَللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِی؛ (8) خدایا از تو درخواست میکنم و به [واسطه] پیامبرت که پیامبر رحمت است، به تو روی میآورم.ای محمد! من به وسیله تو به سوی پروردگارم رو میآورم در مورد حاجتم تا برآورده شود. خدایا! او را در مورد من شفیع قرار ده!» راوی میگوید: به خدا قسم! چیزی نگذشت که مرد شفا یافت.
همچنین در منابع اهل سنت موارد زیادی از توسل اصحاب و یاران و اشخاص حاضر در عصر رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است. در اینجا به چند نمونه اشاره میشود.
توسل به حضرت محمدصلی الله علیه وآله پیش از نبوّتش: عبدالمطلب به وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای قریش درخواست باران کرد. (9) عین همین توسل را حضرت ابوطالب انجام داد که خداوند به برکت شخص حضرت محمدصلی الله علیه وآله که هنوز خردسال بود باران فراوان نازل کرد. (10)
توسل به حضرت محمدصلی الله علیه وآله پس از ارتحالش: ممکن است گفته شود که توسل و مراجعه مسلمانان صدر اسلام به وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در زمان حیات و حضور آن حضرت بوده است و این دلیل نمیشود که توسل به انبیاء و امامان حتی پس از ارتحال آنان هم جایز باشد.
این شبهه پاسخهایی دارد از جمله:
1. از نظر قرآن مرگ، فنا و نابودی نیست، بلکه کوچ از یک سرا به سرای دیگر است.
«اَللَّهُ یتَوَفَّی اْلأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها...»؛ (11) «خداوند جانها را به هنگام مرگشان میگیرد.»
مرگ نابودی نیست بلکه وفات و دستگیری است که خداوند روح و جان انسانها را میگیرد نه اینکه نابود کند.
قرآن خبر از روزی خوردن، فرحناکی و بشارت دادن شهدا میدهد.
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ...»؛ (12) «گمان مبر آنانکه در راه خدا کشته شدند مرده اند؛ بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
رسول اکرم صلی الله علیه وآله و امامان اهل بیت علیهم السلام جایگاه و مقام بسیار بالاتری نسبت به شهدا دارند و مرده و زنده انبیاء و امامان فرقی ندارد.
2. طبرانی حکایتی را نقل میکند که طی آن یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای حل مشکل خود به رسول اکرم صلی الله علیه وآله پس از ارتحال آن حضرت متوسل شده است.
مردی بارها برای رفع مشکل خود، به عثمان خلیفه سوم مراجعه کرده ولی نتیجه نگرفته بود، عثمان بن حنیف به او دستوری یاد داد که پس از وضو و دو رکعت نماز بخواند: «اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِنَبِینا مُحَمَّدصلی الله علیه وآله نَبِی الرَّحْمَةِ، یا مُحَمَّدُ اِنّی أَتَوَجَّهُ بِکَ اِلی رَبِّی فَتَقْضی لی حاجَتی؛ خدایا! من از تو درخواست میکنم و به سوی تو رو میآورم به واسطه پیامبرمان محمدصلی الله علیه وآله که پیامبر رحمت است.ای محمد! من به وسیله تو به سوی خدای خود رو میآورم تا حاجتم را برآورده سازی.» مرد چنین کرد و حاجت روا شد. (13)
شافعی پیشوای مذهب شافعیه در دو بیت زیبا به اصل جواز توسل و اینکه آل محمدصلی الله علیه وآله بهترین وسیلهها هستند تصریح میکند.
آلُ النبی ذَریعَتی // هُمْ اِلیهِ وَسیلَتی
أرجُو بِهم اَعْطی غَداً // بِیدی الْیمینِ صحیفتی (14)
شیعه اهل بیت علیهم السلام به توحید ذاتی و تمام اقسام توحید فعلی (توحید در فاعلیت، خالقیت، ربوبیت، عبادت و...) قایل است، بر همین اساس هرچه خواسته دارد از خداوند میخواهد.
از آنجا که خداوند، جهان را نظام اسباب قرار داده است، انسان برای رفع عطش به آب مراجعه میکند، و برای فهم دین به انبیاء و امامان و علماء مراجعه میکند. رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای جنگ با دشمنان از اسلحه و یاران خود کمک میگرفت، و هیچ یک از این توسلها شرک محسوب نمیشود.
آنچه شرک و توسل نامشروع است این است که کسی غیر خدا را مستقل و در برابر خدا مؤثر بداند و حاجت خود را از غیرخدا بخواهد، اما اگر کسی به انبیاء و امامان مراجعه کند با این نیت که وسایط فیض اند و از جانب خداوند مأذون اند، مشکل ندارد.
خداوند برخی کارها را به غیر خود واگذار کرده است مانند قبض روح «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا» (15) و امر کتابت «وَ رُسُلُنا لَدَیهِمْ یکْتُبُونَ» (16)
این موارد علامت عجز و ناتوانی خدا نیست، بلکه براساس نظام اسباب است که خداوند به خاطر برخی اهداف، چنین نظامی را برقرار کرده است.
مهم این است که تمام فاعلها در طول فاعلیت خدا و با اذن خداوند کار میکنند، نه اینکه مستقل و در عرض خداوند باشند.
توسل و درخواست نامشروع، همان کار کفار و مشرکان بود که به غیرخدا به چشم خدایی مینگریستند: «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ ینْصَرُونَ»؛ (17) «غیر از خدای متعال معبودهایی انتخاب میکردند به امید اینکه یاری شان دهند.»
حقیقت توسل نامشروع «مِنْ دُون اللَّه» است، اما توسل مشروع و آنچه اصحاب و یاران رسول اکرم صلی الله علیه وآله و شیعیان اهل بیت علیهم السلام انجام میدهند، «مِنْ عِنْدِاللَّه» است.
پی نوشت ها:
1) المفردات فی غریب القرآن، ابی القاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، لبنان، دار المعرفة، ص 524، مادة «وَسَلَ.»
2) ابن منظور، لسان العرب، ج 11، ص 724.
3) المنجد فی اللغة، بیروت، انتشارات کاثولیکیه، چاپ بیستم، ص 900.
4) تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی، لبنان، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ج 13، ص 130.
5) مائده / 35.
6) نساء / 64.
7) یوسف / 97 و 98.
8) صحیح ترمذی، ج 5، کتاب الدعوات، ب 119، ش 3578؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441، ش 1385؛ مسند احمد، ج 4، ص 138؛ مستدرک حاکم، چاپ بیروت، ج 1، ص 313، کتاب صلوة التطوع.
9) ر. ک: بحوث قرآنیة، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق، ص 95 به نقل از: فتح الباری، ج 2، ص 398 و دلائل النبوة، ج 2، ص 126.
10) همان، ص 100 به نقل از: السیرة الحلبیة، ج 1، ص 116 و ارشاد الساری، ج 2، ص 338.
11) زمر/ 42.
12) آل عمران/ 179-161.
13) بحوث قرآنیة، سبحانی، ص 97 به نقل از المعجم الکبیر، حافظ سلیمان بن احمد طبرانی ج 9، ص 31 - 30، باب ما اسند الی عثمان ابن حنیف، رقم: 8311.
14) ابن حجر عسقلانی، الصواعق المحرقه، چاپ قاهره، ص 178، «خاندان پیامبر وسیله من به سوی خدا هستند و امیدوارم که به خاطر آنان نامه عمل من فردای قیامت به دست راست من داده شود.»
15) انعام/ 6.
16) زخرف/ 80.
17) یس/ 74.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره82
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: