نقش بازی در کودکان جام جم-بازی در نگاه متخصصان علوم انسانی بازی نیست؛ فرایندی است که در اعتلای هوش، دانایی و شخصیت کودک نقش قطعی دارد.مدتهاست که نقش مهم بازی در کار آموزش کودکان مورد توجه قرار گرفته و به اهمیت آن در رشد، پیشرفت و یادگیری کودکان توجه شده است به اعتقاد کارشناسان بازی فرصت گرانبهایی برای یادگیری فراهم می سازد. کودکان از بازی برای افزایش علم و اطلاع خود استفاده می کنند. بازی در حقیقت روی تمام جنبه های یادگیری کودک تاثیر مثبت می گذارد، برهوش و فراست کودک می افزاید: مهارتهای اجتماعی را در اختیار او قرار میدهد و به جنبه های احساسی، جسمانی و کلامی او اضافه می کند. بازی در عین حال زمینه جدیت، اهتمام، تصمیم گیری، حل مسایل، همکاری و ابتکار در کودک را افزایش می دهد. بازی کار نیست، حقیقی، جدی، مولد و چیزی از این دست نیست ولی
کار می تواند توام با بازی شادی بخش شود. بازیگران دنیایی خلق می کنند که از آنچه ما زندگی می پنداریم حقیقی تر و جدی تر است. بازی به کودکان فرصت شناخت دنیای پیرامون را می دهد و زمینه ای فراهم می کند تا کودکان نقطه نظرها و احساسات خود را بیان نمایند. همبازی شدن با کودک به جای راهنمایی او هنگام بازی بر طول مدت بازی او می افزاید و کودک از بازی لذت بیشتری می برد. به طور کلی بازی در رشد و تعالی کودکان اثر بسزایی دارد مقدمه بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی میتوان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر میسازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچههای گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده میکند و تلاش میکند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادیاش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند. اصول بازی درمانی اسکلاین در سال 1982 اصول پایهای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی میکند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد. • درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوههای روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطهای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد. • درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق میافتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین میگویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشهدار میسازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق میافتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش میکند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند. • باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام میدهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل میشود. بطوری که بتواند احساست خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان یک مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس میکند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند. • درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش میآید رفتارهایی که از کودک سر میزند به موقع وارد عمل میشود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک میکند. • درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت میشمارد و تلاش میکند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانهای کودک را در جریان درمان شرکت میدهد و با تأکید بر مهارتهای او ، او را در جریان درمان بطور مسئولانه هدایت میکند. • در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد میشود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا میکند. کودک شرایط بازی را میسازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روشهای او را پیگیری میکند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمیکند و کودک را آزاد میگذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار میدهد و از آن برای درمان کودک استفاده میکند. • درمانگر تلاش نمیکند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش مییابد تا به نتیجه مورد نظر برسد. • در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت میدارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال میشود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب مینماید. موقعیت مناسب برای بازی درمانی بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام میگیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده میشود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، میتوان انجام داد. این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود. انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند. نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک: موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد. نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک: نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند. عوامل مؤثر در بازی جنسیت: دختران و پسران اوایل به یک نوع بازی علاقه نشان میدهند. اما با توجه به نگرش های فرهنگی جامعه از حدود سنین 7 تا 9 سالگی دختران به بازیهای آرام تر با پرخاشگری کمتر و کلامی رو می آورند و بازی های جسمانی و با پرخاشگری بیشتر در پسران افزایش می یابد.ء سن: یکی از فاکتورهای مهم در بازی است. در سنین اولیه کودکان اکثراً با بدن خود بازی می کنند، کودکان 3 تا 5 ساله با بازیهای انفرادی سرگرم میشوند. در نوجوانی بازیهای گروهی اهمیت بیشتری میابند.ء هوش: بازی کودکان باهوش از تنوع و خلاقیت بیشتری برخوردار است. همچنین بازیهای سازنده و اکتشافی در آنها بیشتر دیده میشود. افراد باهوش اغلب نقش رهبر را بر عهده میگیرند.ء محیط: محیط زندگی نیز از عوامل مؤثر در بازی است. به عنوان مثال کودکان روستایی بیشتر بازیهایی دارند که در ارتباط با تقویت حواس است. در صورتی که بازی با اسباب بازی در کودکان شهری بیشتر است.ء ویژگیهای مواد و ابزار مهد کودک ها و کودکستانها مواد و ابزاری که در مهد کودک ها به کار میرود باید به گونه ایی انتخاب شود که فرصتهای متعدد و گوناگون برای کسب مهارتهای مختلف توسط کودکان را فراهم کند. همچنین مربی با دقت انعطاف پذیری باید شرایط آموزشی را با نیازهای آموزشی تک تک کودکان تطبیق دهد.ء ء1) آموزش خلاقیت و یادگیری اکتشافی: استفاده از انواع مکعب های بازی، قطعات اسباب بازی حیوانات و عروسکها و تشویق کودکان برای ساختن طرح های جدید و ابتکاری.ء ء2) آموزش مهارتهای دستی: استفاده از دانه های مهره، پازلها، مکعبهای رنگی، دوخت و دوز و غیره که به تدریج ظریفتر میشوند.ء ء3) آموزش مفاهیم مکانی: میتوان از کودک خواست تا با حرکت دست معلم به سمت راست یا چپ حرکت کند یا از طریق علائم خاص مفاهیم بالا و پایین و نظایر آن را توضیح داد.ء ء4) آموزش هنرهای ابتکاری: استفاده از کاغذ، رنگ، قیچی، بریده های پارچه، خمیر بازی و نظایر آن.ء ء6) آموزش مهارتهای حرکتی: پرتاب کردن اشیاء به سوی هدف، لی لی کردن و ترسیم اشکال از جمله بازیهای مناسب می باشند.ء ء7) آموزش توجه و تمرکز: از بازی سایه که در آن حرکات شخص دیگر تقلید میشوند و یا راه رفتن روی یک خط مستقیم میتوان استفاده کرد.ء ء8) آموزش مفاهیم ریاضی: دسته بندی کردن اشیاء، تقسیم بچه ها به گروههای مختلف و شمردن آنها از جمله روشهاست.ء ء9) تخلیه عاطفی: استفاده از نمایشهای عروسکی، جعبه شن و نظایر آن مناسب است .
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: