در معارف مهدوی هر گاه مفاهیم و آموزهها، با بدفهمی روبهرو یا به صورت نابهجا القا شود، آسیبهای چشمگیری آشکار می شود و باید کجرویها و کجاندیشیهایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، بازشناسی شده و دیدگاههای مهدوی به دور از اختلالهای مفهومی و مصداقی، بیان شوند.
هر امر مهمی به نسبت اهمیتش در معرض خطرها و آسیبهایی است، معارف مهم مهدویت نیز از این قاعده مستثنی نیست و اندیشه مهدوی نیز چون هر اندیشه و فرهنگی آفتها و آسیبهایی دارد که اگر به آنها توجه نشود و به موقع برای برطرف ساختن آنها اقدام نگردد، آثار منفی و مخربی به دنبال دارد. آسیب، عاملی است که سبب اختلال، ناهنجاری و آفت در پدیدهها میشود و آسیبشناسی به معنای بازشناسی اختلالهای مفهومی و مصداقی بحث است. این اختلالها ممکن است در اثر ناکارآمد بودن و ضعف روشهای پیامرسانی یا محتوایی پیام باشد. در معارف مهدوی نیز هر گاه مفاهیم و آموزهها، با بدفهمی روبهرو یا به صورت نابهجا القا شود، آسیبهای چشمگیری آشکار می شود و باید کجرویها و کجاندیشیهایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، بازشناسی شده و دیدگاههای مهدوی به دور از اختلالهای مفهومی و مصداقی، بیان شوند.
آسیبهای فرهنگ مهدویت، مواردی است که غفلت از آنها موجب سستی اعتقاد آدمی به اصل وجود امام علیهالسّلام یا ابعاد مختلف شناخت آن بزرگوار میشود و گاهی نیز گرایش به افراد یا مجموعههای منحرف را در پی دارد. از این رو باید برای شناختن این کجرویها و کجاندیشیها اقدام جدی شود. به بیان دیگر باید به پیرایش و تهذیب مفاهیم و مصادیقی که تاکنون وارد این فرهنگ شده است، پرداخت. در غیر این صورت هر گونه برنامهریزی برای نهادینهسازی این فرهنگ، بینتیجه است. کسانی که بدون توجه به بحث آسیبها وارد عمل میشوند، همچون باغبانی میمانند که بدون توجه به آفتها، مشغول کشت و کار شود که قطعاً در این صورت این کشت و کار ثمرهای برای او ندارد.
یکی از آسیبها تعیین وقت برای ظهور است؛ اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت علیهالسّلام پدیده مبارکی است؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین منجر شود، جای تأمل بسیار دارد زیرا بر اساس برخی روایات نقل شده از ائمه علیهمالسّلام هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان ظهور آگاهی ندارد و از این رو تعیین وقت برای ظهور (توقیت) جایز نیست و حکمت الهی بر این است که وقت ظهور آن حضرت بر بندگان مخفی بماند، لذا احدی نمیتواند زمانی برای ظهور تعیین کند.
فضیل بن یسار از امام باقر علیهالسّلام پرسید: «آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمودند: آنان که وقتی برای آن تعیین میکنند، دروغ میگویند.»
همچنین در روایتی دیگر امام باقر علیهالسّلام خطاب به محمّد بن مسلم فرمودهاند: «ای محمّد، هر کس برای تو خبری از ما دربارهی تعیین وقت ظهور نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما (اهلبیت) برای هیچ کس وقت (ظهور) را تعیین نکردهایم.»
و نیز در توقیعی که از ناحیهی مقدسه صاحبالزمان علیهالسّلام در پاسخ به پرسشهای اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین میخوانیم: «و اما آشکار شدن فرج، به ارادهی خداوند است و آنان که (برای ظهور) وقت تعیین میکنند دروغ میگویند.»
با این حال بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه برای ظهور وقت تعیین میکنند که کمترین اثر آن احساس یأس و ناامیدی برای کسانی است که این وعدههای دروغین را باور کردهاند ولی خلاف آن را دیدهاند.
بنابراین منتظران واقعی باید خود را از دام شیّادان و نیز نادانان حفظ کنند و دربارهی زمان ظهور تنها منتظر ارادهی پروردگار باشند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز در مورد زمان ظهور که همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره است، فرمودهاند:
«ظهور او (قائم علیهالسّلام) مانند قیامت است. تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد، آشکارش میسازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است و جز به ناگهان بر شما نیاید.»
این دسته از روایات از یک سو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آمادهی ظهور حجّت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همهی کسانی است که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
آسیبی که پیوسته بعد از غیبت امام عصر علیهالسّلام وجود داشته است، مطابقت دادن نشانههای ظهور بر وضعیت هر زمان بوده است، به این معنا که عدهای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آنها را به افراد یا حوادثی خاص تطبیق میدهند. اما آنچه آسیب و آفت است، مطالب و ادعاهایی است که این افراد با خواندن یک یا دو روایت، بدون تشخیص صحیح بودن آنها و بدون بررسی آیات و روایات دیگر، مطرح میکنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر میپردازند.
گاهی انسان در جلساتی شرکت میکند که ساعتها پیرامون حضرت صحبت میکنند اما سرگرم تطبیق شرایط بودهاند. برای مثال شخصیت سفیانی که از علایم حتمی ظهور است را به مردی خاص در فلان منطقه تفسیر کردهاند و یا دربارهی سید حسنی (نفس زکیه) یکی دیگر از علایم حتمی ظهور، تحلیلهای بیدلیلی مطرح شده است و افراد خاصی را بر آن تطبیق دادهاند و بسیاری نمونههای دیگر که تطبیق نادرست علایم غیر حتمی بر جریانات موجود در جامعه کنونی است.
به هر حال در روایات رسیده از ائمه اطهار علیهمالسلام مطالبی در مورد نشانههای ظهور مطرح شده که بر فرض صحت آنها، تطبیقشان بر حوادث و جریاناتی که در هر زمان رخ میدهد صحیح نیست چون پیامدهای ناگوار زیادی در پی دارد. ناامیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور، بیاعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور به دلیل عدم تحقّق تطبیقهای مطرح شده، استهزا و تکذیب باور مهدویت در نتیجه محقق نشدن ظهور، شک و تردید در اصل ظهور و روایات پیرامون آن، تبیین و روشنگری، تکذیب انحرافات و کار کارشناسی در مورد علایم و ویژگیها توسط علما از راههای مبارزه با این آسیب جدی است.
منبع: نشریه الکترونیکی ساعت صفر (مهدی بارانی)
کلمات کلیدی: