کودکان ما از پدیده هایی می ترسند که اغلب ما بزرگسالان آن ها را ترسناک نمی دانیم. برای چند دقیقه به دوران کودکی خود برگردید ، به زمانی که سایه های اجسام در شب ، موجب ترس و وحشت شما می شد.
در آن لحظه چه احساسی داشتید؟ اکنون درباره ی سایه ها چه فکر می کنید؟ آیا ترس شما پوچ و بی معنی نبوده است؟
احساسات و تصورات کودکان برای آن ها کاملاً واقعی است. وقتی که کودک با عروسک ها و اسباب بازی هایش بازی می کند و به هرکدام از آن ها شخصیتی می دهد، چرا سایه روی دیوار نباید هیولایی بزرگ باشد که قصد دارد او را بگیرد؟
تمامی احساسات کودکان – حتی آن ها که بار منفی دارند – باید به عنوان واقعیت مورد پذیرش قرار گیرند. اگر والدین قبول کنند که ترس و دلهره بخش طبیعی زندگی کودک است و در برابر اضطراب های فرزندشان ملایم و صبور باشند ، در رویارویی با ترس به او بهترین کمک را کرده اند ، زیرا او احساس خواهد کرد که هر اندازه هم پریشان و آشفته باشد، باز هم والدینش تعادل خود را از دست نخواهند داد و می توانند با حضور خود از او حمایت و پشتیبانی کنند.
پذیرش احساس ترس کودک و طبیعی شمردن آن موجب می شود که کودک خود را ضعیف ، کم عقل و یا بی لیاقت به حساب نیاورد.
در هر صورت ترس کودک را باید پذیرفت. پدر و مادر می توانند با حمایت و اطمینان دادن به کودک و البته فراهم آوردن شرایطی که موجب راحتی خیال وی شود ، از میزان ترس او بکاهند.
هیچ گاه کودک را برای ترسش مسخره نکنید و او را در بین دوستان و آشنایان ، ترسو و بزدل خطاب نکنید. با بی احترامی نسبت به ترس کودک ، نه تنها کمکی به حل مشکل او نکرده اید ، بلکه مشکل دیگری نیز که همانا ضعف و کاهش اعتماد به نفس اوست ، بر مشکلات او افزوده اید.
پدر و مادر آگاه و صبوری که خانه را تبدیل به محیطی سرشار از صمیمیت و محبت می کنند ، به فرزندان شان این فرصت را می دهند که مشکلات و مسایل خود را به راحتی با آنان در میان گذارند.
خوب است والدین طوری برنامه ریزی کنند که کودک در موقعیت های ترسناک و هراس آور قرار نگیرد. اگر کودک از صحنه های زد و خورد و درگیری می ترسد ، ترتیبی دهید که فیلم ها و کارتون هایی را که همراه با صحنه های خشونت آمیز و درگیری است ، نبیند.
ترس کودک را بپذیرید و سعی نکنید با انکار آن کودک را از خود برانید. کودک باید این امکان را داشته باشد که درباره ی شرایطی که موجب ترس او می شود، تأمل و بررسی کند تا بتواند به کمک اطرافیان خود شیوه های مقابله با آن را فرا بگیرد.
وقتی کودکی درباره ی حادثه ای صحبت می کند ، خوب است به جای توجه به واقعه و اظهار نظر درباره ی آن به احساساتی که کودک نسبت به آن رویداد ابراز می دارد ، توجه کنید.
زمانی که فرزندتان ترسیده است ، با خم شدن و هم سطح او قرار گرفتن ، کودک را در آغوش بگیرید و اجازه دهید که از تماس فیزیکی با بدن شما و حمایتی که از این طریق کسب می کند ، احساس آرامش نماید.
با فرزند خود درباره ی ترس هایش صحبت کنید و با بررسی روش های مختلف رویارویی با ترس درصدد کمک به او برآیید تا رفته رفته بتواند احساس ترس و وحشت خود را تحت کنترل در آورد.
بیشتر کودکانی که ترس بر آن ها غلبه کرده است، می خواهند مدام درباره ی آن حرف بزنند.
این طور به نظر می رسد که نمی توانند از فکر کردن درباره ی آن خلاصی یابند. در چنین شرایطی والدین می توانند با پذیرش احساسات کودک و شنیدن حرف هایش ، درصدد کمک و حمایت از کودک برآیند.
گاهی نیز کودک تمایل برای صحبت کردن درباره ی ترسش ندارد، در چنین مواقعی بهتر است او را وادار به این کار نکنید. پدر و مادر می توانند با رفتار خود به کودک بفهمانند که متوجه ترس او شده اند و هر وقت که کودک دوست داشته باشد، می تواند درباره ی آن صحبت کند.
با پذیرش ترس کودک ، می توان به او فهماند که بسیاری از ترس های دوران کودکی – برخلاف ترس های بزرگسالان که اغلب پایدار و همیشگی هستند – موقتی و گذرا هستند و اغلب بدون هیچ اقدامی از بین خواهند رفت.
سعی کنید همیشه خصوصیات برجسته ی کودک را – هر چند هم که ناچیز و کوچک باشند – تحسین کنید. با بزرگ جلوه دادن شهامت های کوچک کودک ، او را در خصوص رفتن به تاریکی ، تنها خوابیدن ، شنا کردن در آب و... حمایت کنید و به او اعتماد به نفس ببخشید تا برای گام های بعدی در زندگی اش انگیزه و تمایل داشته باشد.
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: