سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با اندرزهاست که غفلت زدوده می شود [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

امام علی (ع)

علی چه وصیت می‌کند؟ علی در بستر مرگ افتاده است. دو جریان را در کشوری که پشت سر خود می‌گذارد می‌بیند یکی جریان معاویه و به اصطلاح قاسطین، منافقینی که معاویه در رأس آن‌هاست. و یکی هم جریان خشکه مقدس‌ها، که خود این‌ها با یکدیگر تضاد دارند. حالا اصحاب علی بعد از او چگونه رفتار کنند؟

حضرت فرمود: بعد از من دیگر این‌ها را نکشید. درست است که این‌ها مرا کشتند ولی بعد از من این‌ها را نکشید. چون بعد از من شما هر چه که این‌ها را بکشید به نفع معاویه کار کرده‌اید نه به نفع حق و حقیقت. و معاویه خطرش خطر دیگری است. فرمود: «لا تقتلو الخوارج بعدی فلیس من طلب الحق فاحطاه کمن طلب الباطل فادرکه» خوارج را بعد از من نکشید که آن که حق را می‌خواهد و اشتباه کرده مانند آن که ابتدا باطل را می‌خواسته و به آن رسیده است، نیست. این‌ها احمق و نادان‌اند ولی او از اول دنبال باطل بود و به باطل خودش هم رسید.

علی (ع) از دنیا رفت. او در شهر بزرگی مانند کوفه است غیر از آن عده خوارج نهروانی باقی مردم همه آرزو می‌کنند که در تشییع جنازه علی شرکت کنند بر علی بگریند و زاری کنند. شب بیست و یکم مردم هنوز نمی‌دانند که بر علی چه دارد می‌گذرد. علی بعد از نیمه شب از دنیا رفته است تا علی از دینا می‌رود فوراً همان شبانه فرزندان علی (امام حسن،حسین، محمد بن حنیفه، ابوالفضل االعباس) و عده‌ای از شیعیان خاص که شاید از شش هفت نفر تجاوز نمی‌کردند. محرمانه علی را غسل دادند و کفن کردند و در نقطه‌ای که ظاهراً خود علی قبلاً معین فرموده بود که همین مدفن شریف آن حضرت است و طبق روایات بعضی از انبیای عظام نیز در همین سرزمین مدفون هستند.

 

 

حضرت فرمود: بعد از من دیگر این‌ها را نکشید. درست است که این‌ها مرا کشتند ولی بعد از من این‌ها را نکشید. چون بعد از من شما هر چه که این‌ها را بکشید به نفع معاویه کار کرده‌اید نه به نفع حق و حقیقت. و معاویه خطرش خطر دیگری است. فرمود: «لا تقتلو الخوارج بعدی فلیس من طلب الحق فاحطاه کمن طلب الباطل فادرکه» خوارج را بعد از من نکشید که آن که حق را می‌خواهد و اشتباه کرده مانند آن که ابتدا باطل را می‌خواسته و به آن رسیده است، نیست. این‌ها احمق و نادان‌اند ولی او از اول دنبال باطل بود و به باطل خودش هم رسید

 

 

در همان تاریکی شب دفن کردند و احدی نفهمید. بعد محل قبر را هم مخفی کردند و به کسی نگفتند فردا مردم فهمیدند که دیشب علی دفن شده محل دفن علی کجاست؟ گفتند لازم نیست کسی بداند و حتی بعضی نوشته‌اند امام حسن (ع) صورت جنازه‌ای را تشکیل دادند و به مدینه فرستادند. که مردم خیال کنند که علی را بردند مدینه دفن کنند. چرا؟ به خاطر همین خوارج برای اینکه اگر این‌ها می‌دانستند علی (ع) را کجا دفن کرده‌اند. به مدفن علی(ع) جسارت کردند.

 

می‌رفتند نبش قبر می‌کردند و جنازه علی را از قبرش بیرون می‌کشیدند تا خوارج در دنیا بودند و حکومت می‌کردند. غیر از فرزندان علی(ع) (ائمه اطهار) کسی نمی‌دانست علی کجا دفن شده است تا اینکه آن‌ها بعد از حدود صد سال منقرض شدند بنی امنیه هم رفتند دوره بنی‌عباس رسید دیگر مزاحم این جریان نمی‌شدند.

پس این مشکل بزرگ برای علی (ع) منحصر به زمان حیاتش نبود تا صد سال بعد از وفات علی هم قبر علی از ترس این‌ها مخفی بود.

منشأ و بهانه این وقایع در زمان حکومت حضرت علی‌علیه‌السلام و دشمنی‌ها با او، قتل عثمان بود؛ خوارج نهروان جنگ با حضرت علی‌علیه‌السلام را عبادت می‌دانستند و سب و دشمنی حضرت و کشتن کسانی را که منسوب و یا وابسته به امام بودند، در سرلوحه برنامه‌های آنان قرار داشت، چنان که عبدالله بن خبّاب بن ارت را که از اصحاب حضرت بود، با همسرش به شهادت رساندند

 

 

 

چرا قبر علی(ع) در ابتدا مخفی بود ؟

روشن است که عوامل و حوادث گوناگونی موجب عداوت و کینه توزی نسبت به حضرت علی‌علیه‌السلام شده است؛ از آن جمله:

1 - امیرالمؤمنین علیه‌السلام همیشه به حق عمل می‌کرد و عمل به حق در کام بیشتر مردم تلخ بود.

2 - کشتن بسیاری از سران کفر در زمان پیامبر، از قریش و یهودیان و...

3 - جنگ جمل که برنامه ریزی اصلی آن با عایشه بود.

4 - جنگ صفین که با معاویه و لشکر او انجام شد.

5 - ماجرای پذیرش حکمیت.

6 - جنگ نهروان که با خوارج صورت گرفت.

ناگفته نماند که منشأ و بهانه این وقایع در زمان حکومت حضرت علی‌علیه‌السلام و دشمنی‌ها با او، قتل عثمان بود؛ خوارج نهروان جنگ با حضرت علی‌علیه‌السلام را عبادت می‌دانستند و سب و دشمنی حضرت و کشتن کسانی را که منسوب و یا وابسته به امام بودند، در سرلوحه برنامه‌های آنان قرار داشت، چنان که عبدالله بن خبّاب بن ارت را که از اصحاب حضرت بود، با همسرش به شهادت رساندند.

هر گاه خوارج که هیچ قدرت حکومتی و غیر آن را در اختیار نداشتند، این گونه دشمنی خود را ابراز کنند، چگونه خواهد بود افکار یاران معاویه و خاندان بنی‌امیه، در حالی که حکومت در اختیار آنان بود؟ از اطراف هدایا به سوی آنان سرازیر می‌شد، آنان مبالغه در محو آثار [ آل محمد صلی الله و علیه و آ له ] را از اعظم قربات می‌دانستند

 

 

دشمنی‌ها از سوی آنان ادامه یافت تا این که عبدالرحمان بن ملجم حضرت علی‌علیه‌السلام را به شهادت رساند، پس از مراسم تشییع و تدفین، ابن ملجم را برای اجرای قصاص به حضور امام مجتبی‌علیه‌السلام آوردند، به حضرت عرض کرد: می‌خواهم در گوش شما آهسته چیزی بگویم؛ امام حسن‌علیه‌السلام پیشنهاد او را رد کرده و فرمود: می‌خواهد گوش مرا به دندان بگیرد؛ ابن ملجم گفت: به خدا قسم! اگر می‌گذاشت گوشش را جدا می‌کردم.

 

 

بر اساس این مسئله توجه به دو نکته ضروری است:

الف) هرگاه قاتل در بند و کسی که در انتظار کشته شدن به سر می‌برد، این گونه دشمنی خود را اظهار کند، چگونه خواهند بود کسانی که هیچ منعی برای دشمنی نداشته باشند؟

ب)هر گاه خوارج که هیچ قدرت حکومتی و غیر آن را در اختیار نداشتند، این گونه دشمنی خود را ابراز کنند، چگونه خواهد بود افکار یاران معاویه و خاندان بنی‌امیه، در حالی که حکومت در اختیار آنان بود؟ از اطراف هدایا به سوی آنان سرازیر می‌شد، آنان مبالغه در محو آثار [ آل محمد صلی الله و علیه و آ له ] را از اعظم قربات می‌دانستند.{ سید عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغری، منشورات الشریف الرضی، قم، ص 17 - 19. }

امام علی

روشن است که انواع دشمنی‌ها با حضرت و یاران او با شهادت حضرت به پایان نرسید. صفحات تاریخ مملو از این قبیل عداوت‌ها است. لعن و سب حضرت علی و امام حسن و امام حسین‌علیهم‌السلام در قنوت نماز و تحت تعقیب قرار دادن اصحاب حضرت همانند میثم تمار و رشید هجری و جویریة بن مسهر توسط معاویه، نیز لعن امام‌علیه‌السلام در منابر و خطبه‌های نماز جمعه، و انواع اهانت‌ها به حضرت، بخشی از این دشمنی‌ها است. {همان، ص 23 - 25.}

مجموعه این عوامل سبب شد که حضرت علی‌علیه‌السلام وصیت کند که مخفیانه او را دفن کرده و قبر مطهرش را پنهان کند.

 

ماجرای پیدا شدن قبر امام علی(ع)

پس از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ، فرزندانش شبانه جنازه آن حضرت را در زمین بلندی مخفیانه به خاک سپردند. سال‌ها گذشت . جز ائمه علیهماالسلام و نزدیکان آن‌ها نمی‌دانستند قبر آن حضرت کجا است . تا اینکه در زمان خلافت هارون الرشید حادثه‌ای سبب پیدا شدن قبر حضرت گردید و آن حادثه چنین بود؛

عبدالله بن حازم می‌گوید:

روزی برای شکار همراه هارون از کوفه خارج شدیم ، به ناحیه غریین (نجف رسیدیم ، در آن محل آهوانی را دیدیم ، بازها و سگ‌های شکاری را به سوی آن‌ها فرستادیم . آهوان پا به فرار گذاشته خود را به تپه‌ای که در آنجا بود رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگ‌های شکاری از تپه بالا نرفته و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند، بازها و سگ‌های شکاری آن‌ها را تعقیب کردند، آهوان دوباره به آن تپه پناهنده شدند و بازها و سگ‌ها دوباره بازگشتند و این حادثه بار سوم نیز تکرار شد.

هارون الرشید از اسبش پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در کنار آن تپه نماز خواند، دعا کرد، گریه نمود، صورت را به زمین گذاشت و به خاک مالید. و سپس دستور داد بارگاهی روی قبر آن حضرت ساختند. به این گونه قبر مبارک حضرت علی علیه‌السلام تقریباً پس از صد و اندی سال آشکار گردید

 

 

هارون از این ماجرا در شگفت شد که این چه قضیه است که وقتی آهوان به آن تپه پناه می‌برند. بازها و سگ‌ها جرات رفتن و آنجا را ندارند.

 

هارون گفت :بروید به کوفه و شخصی را که از همه بیشتر عمر کرده باشد، پیدا کرده پیش ‌ من بیاورید.

پیرمردی از طایفه اسد را پیدا کرده نزد هارون الرشید آوردند.

هارون گفت :پیرمرد! این تپه چیست ؟ ما را از حال این تپه آگاه ساز!

پیرمرد پاسخ داد:پدرم از پدرانشان نقل کرده که آن‌ها می‌گفتند:این تپه قبر شریف علی علیه‌السلام است که خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است و هر کس به آنجا پناه ببرد در امان است . لذا آهوان در پناه آن حضرت از خطر محفوظ ماندند.

هارون الرشید از اسبش پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در کنار آن تپه نماز خواند، دعا کرد، گریه نمود، صورت را به زمین گذاشت و به خاک مالید. و سپس دستور داد بارگاهی روی قبر آن حضرت ساختند.

به این گونه قبر مبارک حضرت علی علیه‌السلام تقریباً پس از صد و اندی سال آشکار گردید.خذ


 

منابع :

سایت اندیشه قم

سایت خبرآنلاین

سایت عصر شیعه

بحار الانوار

 


دشمنی‌ها از سوی آنان ادامه یافت تا این که عبدالرحمان بن ملجم حضرت علی‌علیه‌السلام را به شهادت رساند، پس از مراسم تشییع و تدفین، ابن ملجم را برای اجرای قصاص به حضور امام مجتبی‌علیه‌السلام آوردند، به حضرت عرض کرد: می‌خواهم در گوش شما آهسته چیزی بگویم؛ امام حسن‌علیه‌السلام پیشنهاد او را رد کرده و فرمود: می‌خواهد گوش مرا به دندان بگیرد؛ ابن ملجم گفت: به خدا قسم! اگر می‌گذاشت گوشش را جدا می‌کردم.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/6/4:: 1:39 صبح     |     () نظر