بیشترین فعالیت شیطان این است تا فیض و برکتهای این ماه را از شما بگیرد، اگر توجهی بفرمایید می بینید که عموماً در این ماه اختلافات و دستهبندیها، وقتکشیها و شبنشینیهای بیمحتوا زیاد میشود، شیطان به کمک یاران خود در این ماه اختلاف و فتنه درست میکند، تا توفیق مردم را در استفاده از ماه رمضان بگیرد، یا کم کند.
اَلسَلام علیک یا عِیدَ اَوْلِیاءِ اللهِ، سلام بر تو ای رمضان، ای عید دوستان خدا، ای ماه نور و طهارت.
ماه مبارک رمضان، یعنی ماه میهمانی خاص خدا، وقت آن رسیده است که به نفسِ عادت کرده به خوردن بگوییم:
زینغذاها اندکاندکبازبـُر کینغذایخر بُوَد نی قوتحُر
تاغذایاصل را قابل شوی لقمههای نـور را آکل شـوی
لبفروبندازطعاموازشراب سویخوانآسمانیکـنشتاب
بهر لقمه گشت لقمانیگـرو وقتلقماناست، ایلقـمهبرو
ما میخواهیم با محبوب حقیقی خود دلدادگی کنیم ولی این لقمهها ما را از او غافل میکنند، و در این حالت است که احساس غربت از محبوب در ما میمیرد و اشک ما – که علامت دوری همراه با شوق است- خشک میشود. لذا گفت:
تو چه دانی قدرآب دیدگان عاشـقنـانـیچـــونادیدگان
گرتواینانبان زنانخالیکنی پُر زگوهرهای اِجْلالی کنی
پس اگر انسان طالب گوهرهای جلال حضرت حق است، باید انبان شکم را کمی از نان خالی کند.
تا تو تاریک وملول و تیرهای دانکهبـادیــولعینهمشیرهای
این عدم نشاط در دینداری، ریشه در شکم پُر دارد که منشأ وسوسه شیطان میگردد.
طفلِجانازشیرِشیطانبازکن بعد از آنَشْ با مَلَک اَنْباز کن
چنانچه پیامبر«صلواهاللهعلیهوآله» فرمودند: معده پُر، چراگاه شیطان است . با امید به اینکه در این ماه ، مرتع چرای شیطان را خشک کنیم و از تحریکهای ظلمانی شیطان در جان خود، آزاد شویم، و محکم و جانانه در جهت کشف لقمههای نور و نورانیت قدم بزنیم. پیامبر اکرم«صلواهاللهعلیهوآله» میفرمایند: « ایهَا النّاسُ اِنَّ اَبْوابَ الْجِنانِ فی هَذا الشَّهْرِ مُفَتَّحَه، فَاسْألُوا رَبَّکم اَنْ لا یغَلِّقَها عَلَیکم، وَ ابْوابَ النِّیرانِ مُغَلَّقَه، فَاسْألُوا رَبَّکم اَنْ لا یفَتِّحَها عَلَیکم، وَالشَّیاطِینَ مَغْلُولَه فَاسْألُوا رَبَّکمْ اَنْ لا یسَلِّطَها عَلَیکم».[1] «ای مردم در این ماه درهای بهشت باز است، از خداوند بخواهید آن را بر شما نبندد، و درهای آتش بسته است از پروردگارتان بخواهید آن را بر شما باز نگرداند، و شیاطین را بستهاند، از پروردگارتان تقاضا کنیدکه آنها را بر شما مسلّط نگرداند.»
ملاحظه میفرمایید که همه درهای جهنم بسته است، بکوشید که عملاً این درها را بهروی خود باز نکنید، و تمام درهای بهشت باز است بکوشید که این درها را بر خود نبندید، این راه را به رایگان از کف ندهید و برای یک سالِ خود رهتوشه فراهم کنید. در این روزها یک حال خاص و یک آمادگی قلبی خاص در خود احساس می کنید که نباید از این مطلب ساده بگذرید. این یک روحانیت قلبی است که به جهت آن، آماده بندگی خداوند شدهاید. این یک آماده شدن برای ارتباط با عالم غیب است تا لطف خداوند بر جانتان ریزش کند. حتی ممکن است خودتان ندانید که الآن قلبتان در چه حالی است، ولی که این روحانیت قلبی را پیامبر«صلواهاللهعلیهوآله» به ما خبر دادهاند! همیشه این حالت را ندارید و این به یک اعتبار به معنی باز شدن درهای بهشت است . و در این حال می بینید وسوسه شیطان در جانتان فعّال نیست، آرمانهای معنوی برایتان مطلوب شده است، مگر کار شیطان وسوسه نیست ؟ ملاحظه کنید الآن وسوسههای شیطانی تا حدی که خودتان آماده باشید و به دنبال آن نروید، بر قلبتان حکومت نمیکند، در این ماه چنین حالتی را بر قلب هر بندهای حاکم میکنند و این لطف خداوند است. سپس پیامبر«صلوات اللهعلیهوآله» میفرمایند: مواظب باشید شیطانی را که پروردگارتان بست، باز نکنید، و درهای بهشتی را که باز کرد نبندید ! باز به خودتان رجوع کنید: گاهی ممکن است خدای ناکرده در روزهای آخر ماه مبارک رمضان حالتی برایتان پیش آید که احساس کنید از دست عبادت این ماه خسته شدهاید، این حالت یعنی بهشتی که برای ما باز کردند و از آن طریق حالتِ میلِ به بندگی در ما ایجاد شد ، با خوب استفاده نکردن از ماه رمضان، آن بهشت را برروی قلب خود بستهایم!
باز ملاحظه بفرمایید؛ گاهی مواقع نگران فقر خود نیستید، نگران از این نیستید که نکند از مال دنیا کم بهدست آورم و اینگونه اضطرابها را ندارید، این حالت، معنی بازکردن دریچه بهشت به قلب شما است و اگر دیدید این آرامش رشد کرده، بدانید نگذاشتهاید دریچه بهشت بسته شود. اگر دیدید بعد از مدتی دوباره حرص به دنیا در شما پدید آمد و دلتان می خواهد فقط دنبال دنیا بدوید و دنیای بیشتر را میخواهید، بدانید درِ بهشت را به قلبتان بسته اید.
«بهشت»؛ مسیر بنده است به سوی خدا، و این شور و شعفی که امروز نسبت به بندگی خدا در خود حس می کنید اگر پایدارش کنید فردا در قیامت بهصورت بهشت ظهور میکند و بهواقع شما را در خود جای میدهد. بهشت و جهنم هر دو از قلب ظهور میکند، پس اگر خواستید ببینید الآن اگر مُردید در چه حالی هستید، یکی از راههایش این است که به قلبتان نظر کنید و ببینید در چه حالی است، روی هم رفته حالات قلبی شما، مقام شما را نشان میدهد، اگر قلب شما جهنمی شد و به تعبیر قرآن از درون آن جهنم طلوع و ظهور کرده باشد،[2] غضب و کبر و احساس فقر و شهوت بر شما حکومت میکند، و لذا پردهها که عقب رفت خودتان را در جهنم میبینید. ولی اگر دیدید آرامش، خوشبینی به بندگان خدا، حلم، حیا و عفت، روحتان را سیراب کرده، راه بهشت به روحتان باز شده است، و اگر چنین باشد تلاش کنید، که این راه بسته نشود.
بیشترین فعالیت شیطان این است تا فیض و برکتهای این ماه را از شما بگیرد، اگر توجهی بفرمایید می بینید که عموماً در این ماه اختلافات و دستهبندیها، وقتکشیها و شبنشینیهای بیمحتوا زیاد میشود، شیطان به کمک یاران خود در این ماه اختلاف و فتنه درست میکند، تا توفیق مردم را در استفاده از ماه رمضان بگیرد، یا کم کند. کار شیطان در سلب توفیق از انسان در زمانها و مکانهای مقدس، چیز مهمی است. مثلاً اگر آدم بخواهد در خانه نماز بخواند وسوسههای شیطان کمتر است، ولی اگر خواست به مسجد برود وسوسههای شیطانی بیشتر میشود. شیطان وقتی نتوانست ما را از نماز منصرف کند، ما را از نمازِ بهتر، که همان نماز در مسجد است، محروم میکند، و باز اگر نتوانست، کاری میکند که در مسجد به آن نتیجه نهایی نرسیم.
ماه رمضان هم همین طور است درهای جهنم بسته است ولی از یکجهت هم شیطان بیکار نیست و دنبال فرصت است. اگر شما شروع کردید به بدی کردن، و مواظب نبودید که او همواره بسته بماند و سهلانگاری کردید، آن شیطانِ بسته شده، بهسوی شما باز میشودو توفیق بسیار بزرگی را از دست میدهید، و در این صورت خود شما هستید که راه وسوسه شیطان را به قلب خودتان باز کردهاید .[3]
نکته مهم این است که شما از روزه چه انتظاری دارید؟ گفت:
طالـب هـر چیـز ای یار رشیـد جزهمانچیزیکهمیخواهد ندید
عمده مطلب همین است که هرکس در هر عرصهای دنبال مطلوب خود است و جز آن را نمیبیند، حالا در عرصه روزه هم اگر مطلوب ما چیز کمی باشد، از آن حقایق برین روزه که مطلوب اولیای الهی است محروم خواهیم ماند. اگر همت ما بلند باشد، حقایق عالی نصیب ما میشود. از طریق روزه هم میشود از خداوند دنیای بهتر بخواهیم و هم میشود مطلوبمان وَجه حق باشــد، یعنی «اِبْتِغاءً لِوَجْهِ الله» روزه بگیریم تا خداوند، خودش را به ما بدهد.
در حدیث قدسی داریم: « الصَّوْمُ لی وَ اَنَا اُجْزی بِه »[4] میفرماید : روزه از آن من است و خودم هم جزایش هستم. چون در هیچ عبادتی به این اندازه بنده شبیه خدا نمیشود. انسان از طریق روزهداری، ظهوری از غنای حق میگردد، همچنان که خداوند هیچ نیازی به غذا ندارد، روزهدار به نحوی در حدّ خودش شبیه چنین حالتی میشود. اگر حدیث «اَنَا اَجزی بِه» باشد، یعنی خودم جزایش را میدهم، این هم مژده بزرگی است، یعنی نتیجه روزه و جزای روزهدار را به واسطهها واگذار نمیکنم و بهواقع این هم مقام کمی نیست، چون در هر صورت در این حالت هم کمالات بسیار متعالی را از خدا دریافت میکنید.
شما در روزه، کمی از گرایش به دنیا منصرف میشوید و در نتیجه یک غنای مختصری نسبت به دنیا در شما پدیدار میشود و لذا به یک اعتبار صفتی از صفات عُلیای خداوند یعنی صفت «غنی» در قلب شما تجلّی میکند و نیازتان به دنیا کم میشود و با خدا مأنوس میگردید. یعنی اگر روزهدار همت خود را بلند کند و در طلب حق باشد، نور حق در اسم غنا در قلبش میتابد و این یک نحوه قرب به حق است.
پی نوشت ها :
1- (مختصری از کتاب« روزه دریچه ای به عالم معنا».)جهت بررسی مفصّل خطبه حضرت به بحث «ماه رمضان و نحوه برخورد با آن» مراجعه فرمایید.
2- «نارُاللهِ الْمُوْقَدَه، اَلَّتی تَطلَّعُ عَلَی الْاَفْـئِدَه» آیات 6 و 7 سوره همزه
3- در روایت داریم؛ شیطانِ عصیانگر بسته میشود ولی شیطان وسوسهگر میماند. یعنی وسوسه هست ولی روح انسان از آن متأثر نمیشود تا اراده کند تحت تأثیر آن وسوسه آن عمل نماید.
4- مَن لا یحضره الفقیه ج 2 ص 75
اخذ:بخش دین تبیان
کلمات کلیدی: