جوانی را میشناختم که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکی از «بیماریهای تب دار» شد در روز ششم بیماری که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید.
خود ارضایی از نظر اسلام ممنوع و حرام است. و وجود بعضی از مشکلات باعث از بین رفتن حرمت این عمل نمیشود. پیامدهای بسیار خطرناکی برای خود ارضایی وجود دارد که شامل پیامدهای جسمانی، پیامدهای روحی و روانی ، پیامدهای اجتماعی و پیامدهای بد معنوی است. اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه و از جمله خود ارضائی آورد بلکه یا باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج او وجود دارد را از بین ببرد و یا خود را کنترل کند و از آلو ده شدن به گناه خود را حفظ کند.
خود ارضایی که در لغت عرب به آن استمناء میگویند به این معنی است که انسان کاری کند که از خودش منی بیرون آید.
قرآن کریم میفرماید:
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ العادُونَ» [1]
در
دو جای قرآن کریم این آیات نازل شده است.
اوّل: در سوره مؤمنون هنگامی که صفات مؤمنان را بر می شمارد.
دوّم: در سوره معارج هنگامی که صفات نمازگزاران (مصلّین) را ذکر میکند.
حکایت شده که شخصی از امام صادق علیهالسلام در مورد این عمل (استمناء) سؤال کرد و حضرت فرمود: «گناهی بزرگ است و کسی که مرتکب این کار زشت شود همانند کسی است که با خود مقاربت و نزدیکی کند و اگر من بدانم کسی با خود این عمل را انجام میدهد با او غذا نخواهم خورد.»
آن شخص از امام سؤال کرد: آیا از قرآن مجید دلیل بر حرمت این کار وجود دارد؟
حضرت این آیه را قرائت فرمود:فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ العادُونَ.»[2]-[3]
تذکر: آیه فوق بیان یک حکم کلی است که هر کس از راه غیر ازدواج و مشروع به ارضاء غریزه جنسی خود بپردازد آن شخص از تجاوزکاران محسوب میشود و امام علیهالسلام در اینجا تعیین مصداق کرده است یعنی یکی از موارد و مصادیق این حکم کلی را که استمناء است بیان کرده است وگرنه در خود آیه، کلمه استمناء نیست.[4]
در روایت دیگری آمده است سه گروه هستند که خدا در روز قیامت با آنها سخن نگوید و تبرئهشان نکند و عذاب دردناک دارند،یکی از آنها کسی است که استمناء کند[5]
انسان با ادامه گناه، لحظه به لحظه، در تاریکی روحی بیشتری فرو میرود، و به جایی میرسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه میکند، و گاه به گناهش افتخار مینماید! و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته میشود، و تمام پلها پشت سرش ویران میگردد و این خطرناکترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید.
توجه و آگاهی به عواقب خود ارضایی باعث میشود که انسان بهتر بتواند دامن همت به کمر زده و از این گناه اجتناب ورزد.
عواقب سوء و پیامدهای منفی و عملی این گناه جدای از آنکه معصیت و حرام است، به چهار دسته تقسیم میشود
1. ضعف و تحلیلِ قوای جسمانی
کاهش انرژی جسمانی بدن از مضرات مهم و جبران ناپذیر خود ارضایی است. لاغری، لرزش بدن، پژمردگی،ضعف مفاصل، تشنج، زردی و تیرگی چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانی است.
متأسفانه ضعف جسمانی به همین جا ختم نمیشود بلکه کل بدن را ساقط می کد. شخصی که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار میدهد تا این که به فلج عمومی بدن مبتلا میشود.
2. ضعف بینایی
خود ارضای به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر میگذارد و آن را کاهش میدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگی به درجات و شدت خود ارضایی دارد و این به حدی است که گاه به نابینایی منجر میشود.
با این که اهل ورزش هستم چشمانم خسته میشود و جلو چشمم تیره و تار میشود به حدی که سرگیجه میگیرم آیا این از عوارض خود ارضایی است؟ «نامهای از یک پسر 18 ساله»
3. آسیب پذیری در برابر بیماریها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قوای جسمانی، بستر پذیرش سایر بیماریها را فراهم میآورد. جسمی که با خود ارضایی ضعیف شده است نمیتواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند. جوانی مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکی از بیماریهای همراه با تب دچار شد و در همان حال خود ارضایی میکرد، در روز ششم بیماری کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فراگرفت.
4. آسیب دستگاه تناسلی و ناتوانیهای جنسی و تولید مثل
خود ارضایی اثرات مهمی در دستگاه تناسلی از خود برجای میگذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتیهای مربوط به دستگاه تناسلی از آثار خود ارضایی است. بعضی از این اثرات عبارتاند از:
تورم غدد وذی ،تورم کانال نطفه ، تورم قسمت پایینی و عقب کانال ادرار،شل شدن عضلات تناسلی ،خروج بی اختیار منی با کوچکترین حادثه ،ایجاد قاعدگی نامنظم و خروج ترشحات چرکی و احساس درد هنگام قاعدگی در دختران ، از بین رفتن پرده بکارت ، بیماریهای مقاربتی ، عقیم شدن
5. آسیب مراکز عصبی و غدد در مغز
در اثر خود ارضایی و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب میبیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبی جریان خود می شوندن و از این طریق آسیبهای جبران ناپذیر و بر آنها وارد میشود. تخلیههای مکرر عصبی، موجب ضعف اعصاب میشود.
شخصِ خود ارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در میرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوقالعاده دارد.
به طور کلی اختلال قوای بینایی، شنوایی (مثل صدای زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
و تو ای جوان عزیز به خود آی و این آسیبها را جلوی چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
یکی از اطبای معروف در کتاب خود که درباره زیانهای عادت ننگین «استمنا» نوشته، مشاهدات جمعی از پزشکان را به این شرح نقل میکند:
«هوفمان» میگوید: «جوانی را دیدم که از پانزده سالگی گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن 23 سالگی آن را ادامه داده بود.او چنان دچار ضعف قوای جسمانی گردید که هنگامی که میخواست کتابی را بخواند چشمهایش سیاهی رفته سرش درد میگرفت، حالتی شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقههای چشم او بیش از حد معمولی گشاد و باز شده، و در قعر چشمهای خود درد شدیدی احساس میکرد».
مشاهدات دکتر هوچین سون( HUOTCHINSON )ثابت میکند عموم ناراحتیهای مربوط به دستگاه تناسلی از آثار «استمنا» و ناراحتیهای شبکیه چشم از آن سرچشمه میگیرد.
نویسنده مزبور اضافه میکند:
«نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشمها زایل میگردد، صورت رنگ اصلی خود را از دست میدهد و پژمرده میشود، در نگاههای مبتلایان به این کار هوش و ذکاوت اوّلی دیده نشده حالت گرفتگی در سیمای آنها ظاهر میگردد، چشمهای آنها با حلقههای کبود رنگی احاطه میشود. بعد از آن سستی و تنبلی در اعضای مختلف مشاهده میشود.
او سپس از قول یکی از نویسندگان نقل میکند که: «جوانی را میشناختم که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکی از «بیماریهای تب دار» شد در روز ششم بیماری که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید»!
کوتاه سخن این که به گفته همان «پزشکی» و هم از نظر «مذهبی» منفور است موجب خرابی و نابودی وجود انسان و تزلزل روح میگردد![6]
1. ضعف حافظه، حواس پرتی و ناتوانی در تمرکز فکری
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهای علمی و فکری مشغول باشد در حالی که شخص خود ارضا از کارهای علمی و فکری باز میماند و این خود عامل دیگری برای ضعف حافظه چنین اشخاصی است.
2. اضطراب
دلهره و دلواپسی از ویژگیهایی است که دائماً فرد خود ارضا را رها نمیکند، او مرتب با خود درگیر است و نمیتواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکری، بی ثباتی، درهم ریختگی فکری دامن گیر اوست: «نکند کسی بفهمد»، «کی و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کی میشود نجات پیدا کنم» و.. لحظهای آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم میکوبد. گاهی تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه میشود، امان او را میگیرد.
3. افسردگی
بی احساسی و بی تفاوتی، بی نشاطی و بی ذوقی، سستی و گوشه گیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری، ورزشی، مسائل معنوی و... همگی از نشانههای بارز و حتمی افسردگی است.
4. پرخاشگری و بداخلاقی
شخصِ خود ارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در میرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوقالعاده دارد.
5. یأس از زندگی
... در سنین 16 یا 17 سالگی دو مرتبه دست به خودکشی زدم ولی موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگباری به این سو و آن سو میروم، شاید هم یک سویش نابودی باشد. «نامهای از یک جوان»
6. از بین رفتن خلاقیتها، تواناییها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمی و فعالیتهای فکری.
8. هوس باز و بی بند و بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نامشروع.
9. بی عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفای دل و بی علاقه گی نسبت به امور معنوی، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
خود ارضای به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر میگذارد و آن را کاهش میدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگی به درجات و شدت خود ارضایی دارد و این به حدی است که گاه به نابینایی منجر میشود.
این دسته از آسیبها عبارتاند از:
1. بی آبرویی؛
2. مشکلات خانوادگی؛
3. انزوای اجتماعی، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابی؛
4. مشکلاتی در ازدواج
5. افت تحصیلی
6. بزهکاری و....
7 آسیبهای معنوی و اخروی
همه آسیبهای سهگانه که سخن از آنها به میان رفت قابل اصلاح و جبران است
اما آسیب معنوی به این راحتی قابل جبران نیست چون گناه که یکی از موارد آن خود ارضایی است -جدای از اینکه عذاب اخروی برای انسان میآورد - آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمی به ارزش، کارایی، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست.
درباره گروهی از گنهکاران لجوج و عنود میفرماید:
«خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» [7]
و در آیه 46 سوره حج میخوانیم: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ[8]
آری بدترین اثر گناه و ادامه آن، تاریک ساختن قلب، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب میشود، و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل میسازد، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمیدهد، و مرتکب اشتباهات عجیبی میشود که همه را حیران میکند با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش میزند و سرمایه خوشبختی خویش را به باد فنا میدهد.
در حدیثی از پیغمبر اکرم ص میخوانیم:
«کثرة الذنوب مفسدة للقلب» [9]:" گناهان زیاد قلب انسان را فاسد میکند" .
از نظر اصول روانشناسی نیز این معنی ثابت شده که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح او دارد، و تدریجاً روح را به شکل خود در میآورد، حتی در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤثر است.
این نکته نیز قابل توجه است که انسان با ادامه گناه، لحظه به لحظه، در تاریکی روحی بیشتری فرو میرود، و به جایی میرسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه میکند، و گاه به گناهش افتخار مینماید! و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته میشود، و تمام پلها پشت سرش ویران میگردد و این خطرناکترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید[10].
عزیزانم در جامعه کنونی ما مشکلات ازدواج بسیار زیاد بوده و از طرفی هم موارد تحریک کننده به در همه به وفور به چشم میخورد این وضعیت حجاب و بی مبالاتی جوانان و تأثیرات سوء آن در روح و روان جوانان اعم از دختر و پسر همه و همه بستر انحرافات جنسی را فراهم میسازد، درد شما عزیزان را میدانیم و از عمق وجود با شما احساس هم دردی میکنیم اما عزیزان ضربه زدن به سلامت جسم و روان و ابعاد معنوی راهش نیست باید مشکل را از ریشه حل کرد در ادامه این مقاله راهکارهایی برای رهایی از این عمل شیطانی ارائه میشود امیدوارم برای شما عزیزان مفید واقع شود ،(ادامه مبحث در مقالهای جداگانه با عنوان "راهکارهای رهایی از خود ارضایی " تقدیم شما عزیزان خواهد شد)
پی نوشت ها :
[1].مؤمنون 5-7 و معارج 29-31«آنها که دامان خویش را از بی عفتی حفظمی کنند جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند) آمیزش ندارد، چرا که در بهره گیری از اینها مورد سرزنش نخواهند بود. و هر کس جز اینها را طلب کند، متجاوز است.»
[2]. .مؤمنون 5-7 و معارج 29-31
[3]. عاملی، حر، وسائل الشیعة، ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1409 هجری قمری ؛ ج 28، ص: 364
[4]. رضایی، محمد علی، اعجاز علمی قرآن ، نشر کتاب مبین، رشت، 1381 ش، اول ، ص: 392
[5]. مجلسی، محمد باقر بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 73، ص: 106
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسی جوانان، ص: 141-145
[7]. بقره- 7" خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده، و همچنین بر گوشهای آنها، و بر چشمهایشان پردهای فرو افتاده، و برای آنها عذاب بزرگی است".
[8].حج 46 " چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلکه دلهایی که در سینهها جای دارد نابینا میگردد".
[9]. سیوطی جلال الدین الدر المنثور فی تفسیر المأثور کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی چاپ: قم ،1404 ،جلد 6 صفحه 326[10]. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه ،دار الکتب الإسلامیة،تهران، سال 1374 ش اول، ج 26، ص: 265-267
منبع : پژوهشکده باقرالعلوم
< type="text/java">> < type="text/java">>
کلمات کلیدی: